دو دختر چهارساله را نشاندهام توی ماشین که برسانم خانهاشان. با هم بر سر خوشگلی بحثشان شده. از من میپرسند که کدامشان خوشگلتر است. جواب میدهم: من. یکی میگوید پسرا که خوشگل نمیشن. دیگری بی تعارف میگوید: تو خوشگل نیستی. ادای گریه کردن را در میآورم. اولی میگوید شوخی کرده و من خوشگلم. دومی با او مخالفت میکند و تأکید دارد که خوشگل نیستم. من صدای گریهام را بلندتر میکنم. اولی به دومی با اعتراض میگوید: ببین چکار کردی، داره گریه میکنه. دومی سکوت میکند. من به گریهام ادامه میدهم و از آینه نگاهشان میکنم. اولی با لب و لوچهاش شکلکی برای دومی در میآورد. دومی بعد از لحظهای میگوید: عمو گریه نکن. ترو میبرم دُتکر خوشگلت کنه!
Archive for October, 2008
رنجی که ما میبریم
مسئول كانون قرآن اداره تبليغات اسلامي ايرانشهر گفت: سيستان و بلوچستان از كمبود امكانات آموزشي قرآن رنج ميبرد.
تازه من میدانم که چرا من یا هیچ بلوچی را در سیستان و بلوچستان «مسئول» کانونی نمیگذارند. منِ احمق تا همین الآن فکر میکردم سیستان و بلوچستان از عواقب طوفان گونو بیشتر از حفظ قرآن رنج میبرد! نا امید نشوید، در این استان یک عده از من هم پرتتر هستند. آنها فکر میکنند این استان به خاطر تبعیضهای مذهبی و تعصباتِ کور و گماردن افراد غیر بومی رنج میبرد! البته این هم چیزی نیست! یک عده شوت حتی فکر میکنند چون نظام مدارس دینی اهل تسنن را با خاک یکسان و رهبران مذهبی آنها را دستگیر و اعدام میکند و به جای عطوفت رعب را در پیش گرفته سیستان و بلوچستان رنج میبرد.
حالا که مشخص شد استان ما از چه رنج میبرد امیدوارم نظام هر چه زودتر حافظان قرآنی را که دستگیر کرده آزاد و امکانات آموزشی قرآن را در استان ما فراهم آورد.
عمو و بچهها
دو دختر چهارساله را نشاندهام توی ماشین که برسانم خانهاشان. با هم بر سر خوشگلی بحثشان شده. از من میپرسند که کدامشان خوشگلتر است. جواب میدهم: من. یکی میگوید پسرا که خوشگل نمیشن. دیگری بی تعارف میگوید: تو خوشگل نیستی. ادای گریه کردن را در میآورم. اولی میگوید شوخی کرده و من خوشگلم. دومی با او مخالفت میکند و تأکید دارد که خوشگل نیستم. من صدای گریهام را بلندتر میکنم. اولی به دومی با اعتراض میگوید: ببین چکار کردی، داره گریه میکنه. دومی سکوت میکند. من به گریهام ادامه میدهم و از آینه نگاهشان میکنم. اولی با لب و لوچهاش شکلکی برای دومی در میآورد. دومی بعد از لحظهای میگوید: عمو گریه نکن. ترو میبرم دُتکر خوشگلت کنه!
رنجی که ما میبریم
مسئول كانون قرآن اداره تبليغات اسلامي ايرانشهر گفت: سيستان و بلوچستان از كمبود امكانات آموزشي قرآن رنج ميبرد.
تازه من میدانم که چرا من یا هیچ بلوچی را در سیستان و بلوچستان «مسئول» کانونی نمیگذارند. منِ احمق تا همین الآن فکر میکردم سیستان و بلوچستان از عواقب طوفان گونو بیشتر از حفظ قرآن رنج میبرد! نا امید نشوید، در این استان یک عده از من هم پرتتر هستند. آنها فکر میکنند این استان به خاطر تبعیضهای مذهبی و تعصباتِ کور و گماردن افراد غیر بومی رنج میبرد! البته این هم چیزی نیست! یک عده شوت حتی فکر میکنند چون نظام مدارس دینی اهل تسنن را با خاک یکسان و رهبران مذهبی آنها را دستگیر و اعدام میکند و به جای عطوفت رعب را در پیش گرفته سیستان و بلوچستان رنج میبرد.
حالا که مشخص شد استان ما از چه رنج میبرد امیدوارم نظام هر چه زودتر حافظان قرآنی را که دستگیر کرده آزاد و امکانات آموزشی قرآن را در استان ما فراهم آورد.
اعترافات بقبقویی
دو کبوتر جاسوس را بر فراز تأسیسات اتمی نطنز دستگیر کردهاند. با اینکه احتمال دارد این دو زبان بسته را برای زهره چشم گرفتن از سایر پرندههای بی زبان دستگیر کرده باشند ولی امکان هم دارد که از قول آنها اعلام کنند هفت رهبر بازداشتی بهائیان در جریان مأموریت پروازی آنها بودهاند. حتی ممکن است از آنها یک فیلم اعترافی تهیه و در تلویزیون پخش کنند. نگران زبان نباشید، مطمئن باشید برای ترجمهی اعترافات بقبقویی مترجم هم دارند.
در همین ارتباط:
اطلاعیه جامعه جهانی کبوتران
چون قبلاً جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که اگر پرندهای بر فراز تأسیسات اتمیش پر بزند آنها اقدام خواهند کرد ما به کبوتران خود دستور داده بودیم آنجا پر نزنند. بدیهی است این جامعه مسئولیت چاههای اطراف و کبوتر بازان را به عهده نخواهد گرفت.
جامعه جهانی کبوتران علیرغم رد ارتباط این دو کبوتر با این جامعه از دولت جمهوری اسلامی درخواست دارد در برخورد با آنها از رفتاری که با زندانیان خود دارد دوری جسته به حقوق حیوانی آنها احترام بگذارد.
اعترافات بقبقویی
دو کبوتر جاسوس را بر فراز تأسیسات اتمی نطنز دستگیر کردهاند. با اینکه احتمال دارد این دو زبان بسته را برای زهره چشم گرفتن از سایر پرندههای بی زبان دستگیر کرده باشند ولی امکان هم دارد که از قول آنها اعلام کنند هفت رهبر بازداشتی بهائیان در جریان مأموریت پروازی آنها بودهاند. حتی ممکن است از آنها یک فیلم اعترافی تهیه و در تلویزیون پخش کنند. نگران زبان نباشید، مطمئن باشید برای ترجمهی اعترافات بقبقویی مترجم هم دارند.
در همین ارتباط:
اطلاعیه جامعه جهانی کبوتران
چون قبلاً جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که اگر پرندهای بر فراز تأسیسات اتمیش پر بزند آنها اقدام خواهند کرد ما به کبوتران خود دستور داده بودیم آنجا پر نزنند. بدیهی است این جامعه مسئولیت چاههای اطراف و کبوتر بازان را به عهده نخواهد گرفت.
جامعه جهانی کبوتران علیرغم رد ارتباط این دو کبوتر با این جامعه از دولت جمهوری اسلامی درخواست دارد در برخورد با آنها از رفتاری که با زندانیان خود دارد دوری جسته به حقوق حیوانی آنها احترام بگذارد.
یک روحانی در هر بیمارستان
رییس انجمن پرستاری ایران گفت که برای تقویت روحیه بیماران بستری در بیمارستانهای کشور، حضور یك روحانی در هر بیمارستان ضروری است. اصلاً در کشوری که تولید روحانی انبوهی است ممکن است آخرش حضور یک روحانی در هر خانه هم ضروری باشد. اصلاً در همین خارج هم در بیمارستانها کشیش هست، اما در خارج امام و حضرت رهبر نیست. در نتیجه این کشیشها یواش یواش همه کاره بیمارستان نمیشوند. به جوراب پرستارها و لبخندشان یا کار دکترها و نسخهاشان گیر نمیدهند. اصلاً در بیمارستان نیستند که زلف بیرون افتاده بیماری را ببینند یا گیر بدهند به لپه و نخودی که آشپزخانه برای نهار و شام سرو میکند. اگر یک روحانی در هر بیمارستان ما بود که اشهدی میخواند و بیمار را در لحظه مرگ به اشهد خواندنی تشویق میکرد خوب بود ترسم از آن است که دستور بدهند سرم بیماران بهایی را از دستشان بکشند و بیماران سنی را به سیسییو راه ندهند و به سایر بیماران دگر اندیش که ولایت فقیه را قبول ندارند خون لازمه را تزریق نکنند. در ادارات دیگر هم همینطور شروع شد. روحانیون به عنوان مردان خدا آمدند. حالا مگر خدا را هم بنده هستند؟
یک روحانی در هر بیمارستان
رییس انجمن پرستاری ایران گفت که برای تقویت روحیه بیماران بستری در بیمارستانهای کشور، حضور یك روحانی در هر بیمارستان ضروری است. اصلاً در کشوری که تولید روحانی انبوهی است ممکن است آخرش حضور یک روحانی در هر خانه هم ضروری باشد. اصلاً در همین خارج هم در بیمارستانها کشیش هست، اما در خارج امام و حضرت رهبر نیست. در نتیجه این کشیشها یواش یواش همه کاره بیمارستان نمیشوند. به جوراب پرستارها و لبخندشان یا کار دکترها و نسخهاشان گیر نمیدهند. اصلاً در بیمارستان نیستند که زلف بیرون افتاده بیماری را ببینند یا گیر بدهند به لپه و نخودی که آشپزخانه برای نهار و شام سرو میکند. اگر یک روحانی در هر بیمارستان ما بود که اشهدی میخواند و بیمار را در لحظه مرگ به اشهد خواندنی تشویق میکرد خوب بود ترسم از آن است که دستور بدهند سرم بیماران بهایی را از دستشان بکشند و بیماران سنی را به سیسییو راه ندهند و به سایر بیماران دگر اندیش که ولایت فقیه را قبول ندارند خون لازمه را تزریق نکنند. در ادارات دیگر هم همینطور شروع شد. روحانیون به عنوان مردان خدا آمدند. حالا مگر خدا را هم بنده هستند؟
نگاه آسیبشناسانه
جناب «کار-گردان» دهنمکی میفرمایند مردم خسته شدهاند از افشاگریها، از این کی بود کی بود من نبودم. ایشان تأکید دارند که این احتیاج به یک نگاه آسیبشناسانه دارد.
یک نگاه آسیبشناسانه:
چماق از زمانهای قدیم یک چیز خوب بوده است و میباشد، اگر عدهای این چیز خوب را حمل بکنند و یکی سردسته آنها باشد آن چیز خوب که بد نمیشود. ای افشاگران ما خسته شدیم از دست شما که هی میگویید آن چیز خوب بد است. ما از این کی بود کی بود من نبودم هم خسته شدیم محبت کرده ما را با همان یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود تنها بگذارید. ما وقتی متوجه شدیم که این احتیاج به یک نگاه آسیبشناسانه دارد، رفتیم نگاه آسیبشناسانه خودمان را وصل کردیم تازه متوجه شدیم که شماها نمیخواهید بگذارید جناب دهنمکی فسمت دوم اخراجیها را بسازد. ما در قسمت اول آنقدر خندیدیم که اگر لازم باشد صبر میکنیم که ایشان آن عدهای را که آن چیز خوب را حمل میکنند به سمت شما سرپرستی کرده و شما را بگریاند و سپس بیاید ما را بخنداند.
نگاه آسیبشناسانه
جناب «کار-گردان» دهنمکی میفرمایند مردم خسته شدهاند از افشاگریها، از این کی بود کی بود من نبودم. ایشان تأکید دارند که این احتیاج به یک نگاه آسیبشناسانه دارد.
یک نگاه آسیبشناسانه:
چماق از زمانهای قدیم یک چیز خوب بوده است و میباشد، اگر عدهای این چیز خوب را حمل بکنند و یکی سردسته آنها باشد آن چیز خوب که بد نمیشود. ای افشاگران ما خسته شدیم از دست شما که هی میگویید آن چیز خوب بد است. ما از این کی بود کی بود من نبودم هم خسته شدیم محبت کرده ما را با همان یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود تنها بگذارید. ما وقتی متوجه شدیم که این احتیاج به یک نگاه آسیبشناسانه دارد، رفتیم نگاه آسیبشناسانه خودمان را وصل کردیم تازه متوجه شدیم که شماها نمیخواهید بگذارید جناب دهنمکی فسمت دوم اخراجیها را بسازد. ما در قسمت اول آنقدر خندیدیم که اگر لازم باشد صبر میکنیم که ایشان آن عدهای را که آن چیز خوب را حمل میکنند به سمت شما سرپرستی کرده و شما را بگریاند و سپس بیاید ما را بخنداند.
گزارش
امشب برنامه هزار و یک شب به مناسبت هزارمین شماره هفتهنامه شهروند برگزار شد. برنامه فوقالعاده خوبی بود. مجری برنامه پویان خرسندی بود. در این برنامه به ترتیب: پرفسور پیمان وهابزاده، نیلوفر شیدمهر، علی نگهبان، من، هادی ابراهیمی و منصور خرسندی حرف زدیم. هادی خرسندی هم پیامی فرستاده بود که توسط منصور خرسندی خوانده شد. آزیتا صاحب جمع با گروه ملی باله پارس هنرمایی و سپس صحبت کرد. رضا هنری، فتحیه هنری گرامی همسرش و سه فرزندشان برنامه اجرا کردند. خیلی دلم میخواست رضا و فتحیه را ببینم اما در شلوغی بعد جلسه غیبشان زد. خرازی به تنهایی چند آهنگ زیبا اجرا کرد و رامین و گروه کرشمه هم سنگ تمام گذاشتند. سیامک شعبده بازی کرد و جناب بهرامی هم شعر زیبایی خواند.
گزارش
امشب برنامه هزار و یک شب به مناسبت هزارمین شماره هفتهنامه شهروند برگزار شد. برنامه فوقالعاده خوبی بود. مجری برنامه پویان خرسندی بود. در این برنامه به ترتیب: پرفسور پیمان وهابزاده، نیلوفر شیدمهر، علی نگهبان، من، هادی ابراهیمی و منصور خرسندی حرف زدیم. هادی خرسندی هم پیامی فرستاده بود که توسط منصور خرسندی خوانده شد. آزیتا صاحب جمع با گروه ملی باله پارس هنرمایی و سپس صحبت کرد. رضا هنری، فتحیه هنری گرامی همسرش و سه فرزندشان برنامه اجرا کردند. خیلی دلم میخواست رضا و فتحیه را ببینم اما در شلوغی بعد جلسه غیبشان زد. خرازی به تنهایی چند آهنگ زیبا اجرا کرد و رامین و گروه کرشمه هم سنگ تمام گذاشتند. سیامک شعبده بازی کرد و جناب بهرامی هم شعر زیبایی خواند.