کودکان پناهنده افغان؛ در ایران زندگی میکنند ولی رسما وجود خارجی ندارند، هویت رسمیشان زیر هزاران علامت سوال است و از آیندهشان کسی خبر ندارد… اگر اساسا آیندهای همراه امید در انتظارشان باشد.
هرچند کم نیستند مواردی که حقوق افغانها در ایران، هم از طرف دولت هم از طرف شهروندان نادیده گرفته میشود، اما هستند ایرانیانی که برای کمک به گروهی از فقیرترین بخش جامعه، آستینها را بالا میزنند.
برخی سازمانهای غیردولتی و شهروندان، به ویژه در تهران به کمک کودکان افغان رفتهاند. برخی به سرپرستی آنان میپردازند، برخی کمکهای بهداشتی و پزشکی در اختیارشان میگذارند و برخی نیز به آموزش و سرگرمیشان مشغولاند.
«لب که نباشه، خنده نیس» از جمله روایت مستندی از یکی از این طرحهای شهروندی است.
صبا فرمان آرا مستندی ساخته است از گروهی از کودکان افغان که بر صحنه تئاتر حمید پورآذری دور هم جمع شدهاند؛ او در فیلم کوتاه خود «لب که نباشه، خنده نیس» نشان میدهد، چگونه نمایش امید را در دل آنها زنده میکند.
وبسایت کریستین ساینس مانیتور مینویسد صبا فرمان آرا تماشاچیان را به اطراف شوش تهران میبرد، به آپارتمانی که حمید پورآذری از آن صحنه جمع و جوری ساخته است و بر آن تئاترهای موفقی را اجرا کرده است؛ با پولی کم که… بقیه را اینجا بخوانید