اصولا اکبر گنجی در اکثر نوشتههای تحلیلی خود، حکومت ایران را سلطانی (پادشاهی) و علی خامنهای را سطان(پادشاه) میداند. البته در این نگاه به نظام ایران او تنها نیست و برخی از روشنفکران و تحلیلگران سیاسی ایران، چون او میاندیشند. بدون شناخت واقعی و دقیق دشمنان دموکراسی و ترقی در ایران مبارزات ملت و از جمله جنبش سبز به نتیجه نخواهد رسید.
به باور من، پادشاهی دانستن حکومت ایران، چندان دقیق نیست و جای اگر و مگرهای بسیاری دارد و بعبارتی دادن آدرس عوضی به مردم ایران و مبارزان راه دموکراسی و آبادی ایران است.
به نظر من، حکومت فعلی ایران، نه جمهوری، نه سلطانی، نه کمونیستی و نه شبیه انواع حکومتهای مرسوم در جهان است. اگرچه ممکن است برخی از مشخصههای این سیستمها را دارا باشد. واقعیت این است که برای اولین بار در تاریخ کهنسال ایران، روحانیت شیعه به قدرت رسیده و در این سی و اندی سال حاکمیت مطلق خود را بر ملت ایران تحمیل و ساختارهای ضروری را برای دوام و بقای نظاماش پایهریزی کرده است. من نظام فعلی را در واقع حکومت «روحانیت شیعه ایران» میدانم. برای اتبات این نگاه کافی است به بخشی از سازمانهای تعیین کننده حکومت روحانیت شیعه توجه… بقیه را اینجا بخوانید