Archive for February, 2006
آنجا
وقتی که
آنجا
وقتی که
نامه دریافتی
بلوچ عزیز
در اشاره به مطلب «آزادی بیان و آزادی عمل» به نظر من یک حقیقت مهم مورد توجه واقع نشده.
در برخورد با رژیم جمهوری اسلامی و حکام مرتجع در خاورمیانه روی دیگر سکهی ارتجاع یعنی سوپر محافظه کاران فاشیست سرمایه داری جهانی به ویژه امپریالیسم امریکا و صهیونیزم بین الملل نباید از دید ما پنهان بماند.
به نظر من سیاستهای خارجی سوپر قدرت آمریکا در منطقهی خاورمیانه توسط سرمایه داران صهیونیست و سیاست مداران اسرائیلی که نمایندگان سیاسیشان در دولت و کنگره امریکا حاکمیت غالب را در دست دارند تعیین میشود. اشغال عراق و از میان بردن قدرت صدام به عنوان«خطر»ی بر علیه امنیت اسرائیل که تا بحال نزدیک سیصد میلیارد دلار هزینهی جنگی نصیب مردم امریکا نموده از جمله اهداف دو دههی اخیر فناتیکها و سرمایه داران صهیونیست داخل و خارج از اسرائیل بوده است.
اینک نوبت به لقمهی ایران که مدتهاست در لیست برنامههای جنگی محافظه کاران امریکا و اسرائیل قرار داشته رسیده که با همکاری دولت فاشیست-نظامی احمدی نژاد هر روز به مرحلهی اجرا نزدیکتر میشود.
قربانی مستقیم این تهاجم نظامی، توسط هر نیرویی که باشد، علیرغم توهم مردم تحت ستم باز هم مردم بی سلاح خواهند بود. در یک کلام سرمایه داران بزرگ امریکا و شرکائ آنها در پی نفت و همچنین بازاری برای سرمایه گذاری و کالاهای مصرفی-نظامی آنهست و هدف شمارهی یک دولت اسرائیل نیز حاکمیت مطلقه و کنترل بلا منازع در منطقه می باشد.
جریان مضحک کاریکاتورهای محمد که محتوای آشکار نژاد پرستی و تحریک آمیز جنگهای مذهبی- صلیبی را در بر دارد دسیسهای است طراحی شده توسط رسانههای گروهی تحت کنترل و هدایت سیاست های سوپر محافظه کاران دانمارک با همدستی رسانههای صهیونیستی و محافظه کار ارتجاعی اروپا که اینک با همیاری همپالکیهای آنهادر آلبرتای کانادا و احتمالاً سایر نقاط دنیا دنبال و تشدید می شود. باید به یاد داشته باشیم که هر کسی بر علیه دشمن ما باشد لزوماً در کنار ما و دوست ما نخواهد بود. خمینی مخالف شاه که نیرنگ هایش دمار از روزگار مردم ایران در آورد مثال روشن این مدعاست.
در همین ارتباط نگاهی به دو لینک زیر مفید خواهد بود
با احترام و تشکر از فعالیتهای فرهنگیتان – علمی
باران آمد
باران منتشر شد
دهمین شمارهی فصلنامهی فرهنگی و ادبی باران منتشر شد.
دبیر بخش ویژهی این شماره که به «حقوق بشر در ایران» اختصاص دارد، مهرانگیز کار است. مطالب این بخش عبارتند از: بررسی وضعیت زن و جنسیت در حقوق کیفری ایران(مهرانگیز کار)، بازخوانی روایت اعدام شیخ فضلالله نوری(ناصر رحیمخانی)، شیرین عبادی و مسئلهی آزادی وجدان(مجید نفیسی)، دین و حقوق بشر(محمدرضا نیکفر)، حقوق بشر و اسلام در قانون اساسی جدید افغانستان(سعید محمودی)، علنیت اسناد نهادهای حکومتی در سوئد(طاهر صدیق)، خروج از مدار استبداد شرقی(احمد علوی)، حقوق بشر و اسلام/ نگاهی به نظرات محسن کدیور(سهراب سرابی)، دستاورد بزرگ بشریت(ایرج مصداقی) و کمیسیون حقیقت؛ راهی برای دادخواهی(مسعود مافان).
در بخش «گـفتوگـو»، آخرین دیدار با منوچهر آتشی(بهزاد کشمیریپور)، گفتوگو با سون اریک لیدمن (سعید مقدم) و گپی با حسین ماهوتیها(لیلی پورزند) چاپ شده است.
بخش «داسـتان و شعـر» این فصلنامه نیز، بخشی از سفرنامهای از بهمن فرسی به نام کورمال کورمال، و داستانهایی از شهلا شفیق، خسرو دوامی و علی شفیعی؛ و همچنین دو پارهداستان از مجموعهی چاپ نشدهی کابوسهای طلائی نوشتهی فرهنگ کسرائی، قطعه شعری از ا. ماهان و نانام را در برگرفته است.
در بخش «نقـد … نظـر… مقـاله»، نگاهی به دو مجموعه شعر علیرضا زرین(ملیحه تیرهگل)، نگاهی به وقت تقصیر نوشته محمدرضا کاتب(بهروز شیدا)، نگاهی به دو کتاب در حضر و در سفر نوشتهی مهشید امیرشاهی(بتول عزیزپور) و نگاهی به مجموع داستان مردی در حاشیه نوشته شهرام رحیمیان(شهرنوش پارسیپور)ارائه شده است.
در بخش «زنـدان»، مقالهی کیفر زنان پیکارگر در دوران پهلوی اول از ناصر مهاجر، و در بخش «انـدیشـه» مقالهی الهیات سیاسی و مهدیگری در اسلام شیعی از محمدرضا فشاهی چاپ شده است.
در بخش «بازتـاب»، علاوه بر این که بخش دوم و پایانی روایت علی صدیقی از ماجرای سفر ارمنستان درج شده است، فرج سرکوهی و منصور کوشان در واکنش به بخش نخست این گفت و گو که در شمارهی 8 و 9 فصلنامهی باران منتشر شده بود، مقالاتی به ترتیب تحت عنوان «اندر حکایت آن که در قتل جمعی نویسندگان نقش نداشت» و «سوی دیگر توطئه» نوشتهاند.
دهمین شمارهی فصلنامهی باران با چند معرفی کتاب و دو خبر فرهنگی پایان مییابد.
باران را از کتابفروشیهای محل زندگی خود تهیه کنید و یا در صورت تمایل آن را مشترک شوید و با اشتراک سالیانهی خود، ما را در انتشار آن یاری دهید.
قیمت اشتراک برای اشخاص با احتساب هزینهی پستی برای اسکاندیناوی و اروپا 280 کرون یا 30 یورو و برای کانادا و امریکا معادل 35 یورو.
قیمت اشتراک برای کتابخانهها و موسسات در اروپا 380 کرون یا 40 یورو، در امریکا و کانادا معادل 45 یورو.
شمارهی حساب پستی باران pg : 7-251759
شمارهی حساب جیرو بانکی: 8720-5944
نام بانک: Skandinaviska enskilda banken
شمارهی حساب بانکی: 1006792-5287
کد بانک برای ارسال پول خارج از سوئد: ESSESESS :bic
نشر باران
www.baran.st
[email protected]
نامه دریافتی
بلوچ عزیز
در اشاره به مطلب «آزادی بیان و آزادی عمل» به نظر من یک حقیقت مهم مورد توجه واقع نشده.
در برخورد با رژیم جمهوری اسلامی و حکام مرتجع در خاورمیانه روی دیگر سکهی ارتجاع یعنی سوپر محافظه کاران فاشیست سرمایه داری جهانی به ویژه امپریالیسم امریکا و صهیونیزم بین الملل نباید از دید ما پنهان بماند.
به نظر من سیاستهای خارجی سوپر قدرت آمریکا در منطقهی خاورمیانه توسط سرمایه داران صهیونیست و سیاست مداران اسرائیلی که نمایندگان سیاسیشان در دولت و کنگره امریکا حاکمیت غالب را در دست دارند تعیین میشود. اشغال عراق و از میان بردن قدرت صدام به عنوان«خطر»ی بر علیه امنیت اسرائیل که تا بحال نزدیک سیصد میلیارد دلار هزینهی جنگی نصیب مردم امریکا نموده از جمله اهداف دو دههی اخیر فناتیکها و سرمایه داران صهیونیست داخل و خارج از اسرائیل بوده است.
اینک نوبت به لقمهی ایران که مدتهاست در لیست برنامههای جنگی محافظه کاران امریکا و اسرائیل قرار داشته رسیده که با همکاری دولت فاشیست-نظامی احمدی نژاد هر روز به مرحلهی اجرا نزدیکتر میشود.
قربانی مستقیم این تهاجم نظامی، توسط هر نیرویی که باشد، علیرغم توهم مردم تحت ستم باز هم مردم بی سلاح خواهند بود. در یک کلام سرمایه داران بزرگ امریکا و شرکائ آنها در پی نفت و همچنین بازاری برای سرمایه گذاری و کالاهای مصرفی-نظامی آنهست و هدف شمارهی یک دولت اسرائیل نیز حاکمیت مطلقه و کنترل بلا منازع در منطقه می باشد.
جریان مضحک کاریکاتورهای محمد که محتوای آشکار نژاد پرستی و تحریک آمیز جنگهای مذهبی- صلیبی را در بر دارد دسیسهای است طراحی شده توسط رسانههای گروهی تحت کنترل و هدایت سیاست های سوپر محافظه کاران دانمارک با همدستی رسانههای صهیونیستی و محافظه کار ارتجاعی اروپا که اینک با همیاری همپالکیهای آنهادر آلبرتای کانادا و احتمالاً سایر نقاط دنیا دنبال و تشدید می شود. باید به یاد داشته باشیم که هر کسی بر علیه دشمن ما باشد لزوماً در کنار ما و دوست ما نخواهد بود. خمینی مخالف شاه که نیرنگ هایش دمار از روزگار مردم ایران در آورد مثال روشن این مدعاست.
در همین ارتباط نگاهی به دو لینک زیر مفید خواهد بود
با احترام و تشکر از فعالیتهای فرهنگیتان – علمی
باران آمد
باران منتشر شد
دهمین شمارهی فصلنامهی فرهنگی و ادبی باران منتشر شد.
دبیر بخش ویژهی این شماره که به «حقوق بشر در ایران» اختصاص دارد، مهرانگیز کار است. مطالب این بخش عبارتند از: بررسی وضعیت زن و جنسیت در حقوق کیفری ایران(مهرانگیز کار)، بازخوانی روایت اعدام شیخ فضلالله نوری(ناصر رحیمخانی)، شیرین عبادی و مسئلهی آزادی وجدان(مجید نفیسی)، دین و حقوق بشر(محمدرضا نیکفر)، حقوق بشر و اسلام در قانون اساسی جدید افغانستان(سعید محمودی)، علنیت اسناد نهادهای حکومتی در سوئد(طاهر صدیق)، خروج از مدار استبداد شرقی(احمد علوی)، حقوق بشر و اسلام/ نگاهی به نظرات محسن کدیور(سهراب سرابی)، دستاورد بزرگ بشریت(ایرج مصداقی) و کمیسیون حقیقت؛ راهی برای دادخواهی(مسعود مافان).
در بخش «گـفتوگـو»، آخرین دیدار با منوچهر آتشی(بهزاد کشمیریپور)، گفتوگو با سون اریک لیدمن (سعید مقدم) و گپی با حسین ماهوتیها(لیلی پورزند) چاپ شده است.
بخش «داسـتان و شعـر» این فصلنامه نیز، بخشی از سفرنامهای از بهمن فرسی به نام کورمال کورمال، و داستانهایی از شهلا شفیق، خسرو دوامی و علی شفیعی؛ و همچنین دو پارهداستان از مجموعهی چاپ نشدهی کابوسهای طلائی نوشتهی فرهنگ کسرائی، قطعه شعری از ا. ماهان و نانام را در برگرفته است.
در بخش «نقـد … نظـر… مقـاله»، نگاهی به دو مجموعه شعر علیرضا زرین(ملیحه تیرهگل)، نگاهی به وقت تقصیر نوشته محمدرضا کاتب(بهروز شیدا)، نگاهی به دو کتاب در حضر و در سفر نوشتهی مهشید امیرشاهی(بتول عزیزپور) و نگاهی به مجموع داستان مردی در حاشیه نوشته شهرام رحیمیان(شهرنوش پارسیپور)ارائه شده است.
در بخش «زنـدان»، مقالهی کیفر زنان پیکارگر در دوران پهلوی اول از ناصر مهاجر، و در بخش «انـدیشـه» مقالهی الهیات سیاسی و مهدیگری در اسلام شیعی از محمدرضا فشاهی چاپ شده است.
در بخش «بازتـاب»، علاوه بر این که بخش دوم و پایانی روایت علی صدیقی از ماجرای سفر ارمنستان درج شده است، فرج سرکوهی و منصور کوشان در واکنش به بخش نخست این گفت و گو که در شمارهی 8 و 9 فصلنامهی باران منتشر شده بود، مقالاتی به ترتیب تحت عنوان «اندر حکایت آن که در قتل جمعی نویسندگان نقش نداشت» و «سوی دیگر توطئه» نوشتهاند.
دهمین شمارهی فصلنامهی باران با چند معرفی کتاب و دو خبر فرهنگی پایان مییابد.
باران را از کتابفروشیهای محل زندگی خود تهیه کنید و یا در صورت تمایل آن را مشترک شوید و با اشتراک سالیانهی خود، ما را در انتشار آن یاری دهید.
قیمت اشتراک برای اشخاص با احتساب هزینهی پستی برای اسکاندیناوی و اروپا 280 کرون یا 30 یورو و برای کانادا و امریکا معادل 35 یورو.
قیمت اشتراک برای کتابخانهها و موسسات در اروپا 380 کرون یا 40 یورو، در امریکا و کانادا معادل 45 یورو.
شمارهی حساب پستی باران pg : 7-251759
شمارهی حساب جیرو بانکی: 8720-5944
نام بانک: Skandinaviska enskilda banken
شمارهی حساب بانکی: 1006792-5287
کد بانک برای ارسال پول خارج از سوئد: ESSESESS :bic
نشر باران
www.baran.st
[email protected]
برنامه ی روز عشق رادیو بلاگ
درمیان اینهمه آتش و خون روز عشق را عشق است. برنامهی مخصوص رادیو بلاگ را گوش بدهید. شعری با صدای عباس معروفی. شعری با صدای سینا سیرکانی. نالههای تاجیکی و من که آنرا تهیه و تنظیم کردهام:
من علائم را میگویم:
غرق شدن در خود
خیره شدن به نقطه
بار بار
آه سرد کشیدن
– و
با زخمهی سازی
پرواز کردن
من مشخصات را دقیقتر بدهم:
شب تا به سحر نخوابیدن
مثل دانهی اسپند روی آتش
بیقرار
مثل زمین تشنهی کویر
ترک خورده، پر عطش، تبدار
تو میدانی بیماریام را؟
برنامه ی روز عشق رادیو بلاگ
درمیان اینهمه آتش و خون روز عشق را عشق است. برنامهی مخصوص رادیو بلاگ را گوش بدهید. شعری با صدای عباس معروفی. شعری با صدای سینا سیرکانی. نالههای تاجیکی و من که آنرا تهیه و تنظیم کردهام:
من علائم را میگویم:
غرق شدن در خود
خیره شدن به نقطه
بار بار
آه سرد کشیدن
– و
با زخمهی سازی
پرواز کردن
من مشخصات را دقیقتر بدهم:
شب تا به سحر نخوابیدن
مثل دانهی اسپند روی آتش
بیقرار
مثل زمین تشنهی کویر
ترک خورده، پر عطش، تبدار
تو میدانی بیماریام را؟
زخم
در محله ی ما کوچه ای هست که درختانش دلتنگند
و خود کوچه شاهکارش این است که بن بست است
من در پیاده روهای این کوچه
به اندازهی انگشتان دستان خدا
برگ افتاده دیده ام
در درون من جایی هست که در آن آرزو ها دلتنگند
و شاهکار آنجا این است که:
غمگینِ غمگینِ غمگین است
من در لابلای آنجا
به اندازهی دعاهایی که خدا نمی شنود
زخم باز دیدهام
و در کنار هر زخم
آرزویی در اوج جوانی
رو به خدا مرده است
زخم
در محله ی ما کوچه ای هست که درختانش دلتنگند
و خود کوچه شاهکارش این است که بن بست است
من در پیاده روهای این کوچه
به اندازهی انگشتان دستان خدا
برگ افتاده دیده ام
در درون من جایی هست که در آن آرزو ها دلتنگند
و شاهکار آنجا این است که:
غمگینِ غمگینِ غمگین است
من در لابلای آنجا
به اندازهی دعاهایی که خدا نمی شنود
زخم باز دیدهام
و در کنار هر زخم
آرزویی در اوج جوانی
رو به خدا مرده است