Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for February, 2006

مواظب باش

Posted by balouch On February - 12 - 2006
ذهن من
حضور تو
نم نم باران
کوچه پس کوچه های عشق
سر تو
شانه‌ی من
پنجه در پنجه
دست دردست
چسبیده بهم
لب داغ
نیاز
زیادِ
زیادِ
زیاد
مواظب باش!
هوس می‌پلکد
همین دور و برها


مواظب باش

Posted by balouch On February - 12 - 2006
ذهن من
حضور تو
نم نم باران
کوچه پس کوچه های عشق
سر تو
شانه‌ی من
پنجه در پنجه
دست دردست
چسبیده بهم
لب داغ
نیاز
زیادِ
زیادِ
زیاد
مواظب باش!
هوس می‌پلکد
همین دور و برها


آزادی بیان و آزادی عمل

Posted by balouch On February - 12 - 2006

حضرت رهبر فرموده‌اند انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام توطئه اسرائیل بوده است. به گفته ایشان خشم اسرائیل از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین موجب این اقدام بوده است. با توجه به اینکه کاریکاتور‌ها در سپتامبر دو هزار و پنج در دانمارک چاپ شده و حماس در ماه ژانویه دو هزار و شیش در انتخابات پیروز شده، احتمالاً ماجرا از این قرار بوده است:
یک روز اسرائیل که معمولاً به شکم دراز می‌کشد و لنگهای فلسطین را گاز می‌گیرد ناگهان متوجه شد که روزی روزگاری حماس در انتخابات برنده خواهد شد. ابتدا کمی غصه خورد اما بلافاصله خودش را به دانمارک رسانده کمی شیرینی دانمارکی تناول فرموده صاف سراغ یک کاریکاتوریست رفته خودش را معرفی می‌کند و می‌گوید: آقای کاریکاتوریست من از پیروزی حماس خیلی عصبانی هستم!
کاریکاتوریست لبخندی کافرانه زده و می‌گوید: آقای صهیونیست حماس که هنوز برنده نشده است!
اسرائیل می‌گوید: تو کاری به این کارها نداشته باش و تا دیر نشده چند کارتون خوب بکش تا توطئه من به نتیجه برسد.متأسفانه آن کاریکاتوریست بی ایمان هم درجا می‌پذیرد. حضرت رهبر در آنموقع …بقیه در اطلاعات دات نت


آزادی بیان و آزادی عمل

Posted by balouch On February - 11 - 2006

حضرت رهبر فرموده‌اند انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام توطئه اسرائیل بوده است. به گفته ایشان خشم اسرائیل از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین موجب این اقدام بوده است. با توجه به اینکه کاریکاتور‌ها در سپتامبر دو هزار و پنج در دانمارک چاپ شده و حماس در ماه ژانویه دو هزار و شیش در انتخابات پیروز شده، احتمالاً ماجرا از این قرار بوده است:
یک روز اسرائیل که معمولاً به شکم دراز می‌کشد و لنگهای فلسطین را گاز می‌گیرد ناگهان متوجه شد که روزی روزگاری حماس در انتخابات برنده خواهد شد. ابتدا کمی غصه خورد اما بلافاصله خودش را به دانمارک رسانده کمی شیرینی دانمارکی تناول فرموده صاف سراغ یک کاریکاتوریست رفته خودش را معرفی می‌کند و می‌گوید: آقای کاریکاتوریست من از پیروزی حماس خیلی عصبانی هستم!
کاریکاتوریست لبخندی کافرانه زده و می‌گوید: آقای صهیونیست حماس که هنوز برنده نشده است!
اسرائیل می‌گوید: تو کاری به این کارها نداشته باش و تا دیر نشده چند کارتون خوب بکش تا توطئه من به نتیجه برسد.متأسفانه آن کاریکاتوریست بی ایمان هم درجا می‌پذیرد. حضرت رهبر در آنموقع …بقیه در اطلاعات دات نت


بیست و دوم بهمن

Posted by balouch On February - 11 - 2006
باز بیست و دوم بهمن شد چاره ای نیست جز تکرار:
آن مرد را آوردند. آن مرد را با «ایرفرانس»آوردند. قطب‌زاده هم آمد ولاکن اورا بردند.
بازرگان نخست وزیر گردید. بنی صدر رییس جمهور شد. خلخالی را حاکم شرع کردند. کرمعلی میوه فروش سردار سپه شد.
بابا آب داد. ماما نان داد. من که فراری شدم، یکی اول یکی بعداً جان داد.
دارا وسارا پناهنده شدند. کبری و صغری خواهر بودند. کبری سنگسار شده است. صغری «رفیوجی»است.
مراد و کرامت دوست بودند. مراد در جبهه شربت شهادت نوشید. کرامت جزو معلولین است.
ایران کشور ماست. کشور ما خیلی بزرگ است. ما سه رییس جمهور، دو فرمانده، و یک پادشاه داریم.
آن مرد شاعر بود. این زن نویسنده بود. آن پسر دانشجو بود. این دختر هنرمند بود. آن ها همه حلقه‌های یک زنجیر شدند.
آن گاوک پیشانی سفید، که حیوان است اما چون انسان است و «جسم سختش» شهره‌ی ایران و جهان است، سعید مرتضوی، دادستان تهران است.
این عراقی که شاهرودی است، رییس قوه‌ی قضاییست.
آن مرد که خندان است رییس جمهورِ اصلاح طلب یک ملت گریان است.
این برج و بارو که به آسمان است مال شورای نگهبان است.رفسنجانی که هیچ کاره‌ای است، رییس مصلحت نظام است. حضرت رهبر کمافی‌السابق رهبر مستضعفان جهان است.
این کارنامه‌ی نظام است. آن دو ستاره‌ی درخشان یکی بهشت زهرا دیگری زندان است.
مملکت همان ایران است اما دارالخلافه در تهران است.
انتخابات مال کافران است. ولاکن چهار سالی یک بار، شرکت در آن وظیفه‌ی هر مسلمان است.
اینجا جمهوری اسلامی است. آنجا جهان است.
اینجا بیست و دوی بهمن آنجا عصر ارتباطات است.
ما در دهه‌ی فجر زندگی می‌کنیم. آنها در سده‌ی اینترنت.در خانه‌ی ما هر کس یک شهید دارد. در خانه‌ی آن ها هر کس یک قایق تفریحی دارد.
دارا در پیتزا فروشی کار می‌کند. سارا به فیزیوتراپی می‌رود. گردن او در تظاهرات کج شده است.
دارا و سارا به فرزندان خود فارسی یاد می‌دهند و برای آن ها نوار ایرانی می‌خرند. من به یک نوار آن ها گوش داده ام:
«آباد باشی ای ایران/ آزاد باشی ای ایران/ از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای ایران»*
_____________________________________
*- یمینی شریف


بیست و دوم بهمن

Posted by balouch On February - 11 - 2006
باز بیست و دوم بهمن شد چاره ای نیست جز تکرار:
آن مرد را آوردند. آن مرد را با «ایرفرانس»آوردند. قطب‌زاده هم آمد ولاکن اورا بردند.
بازرگان نخست وزیر گردید. بنی صدر رییس جمهور شد. خلخالی را حاکم شرع کردند. کرمعلی میوه فروش سردار سپه شد.
بابا آب داد. ماما نان داد. من که فراری شدم، یکی اول یکی بعداً جان داد.
دارا وسارا پناهنده شدند. کبری و صغری خواهر بودند. کبری سنگسار شده است. صغری «رفیوجی»است.
مراد و کرامت دوست بودند. مراد در جبهه شربت شهادت نوشید. کرامت جزو معلولین است.
ایران کشور ماست. کشور ما خیلی بزرگ است. ما سه رییس جمهور، دو فرمانده، و یک پادشاه داریم.
آن مرد شاعر بود. این زن نویسنده بود. آن پسر دانشجو بود. این دختر هنرمند بود. آن ها همه حلقه‌های یک زنجیر شدند.
آن گاوک پیشانی سفید، که حیوان است اما چون انسان است و «جسم سختش» شهره‌ی ایران و جهان است، سعید مرتضوی، دادستان تهران است.
این عراقی که شاهرودی است، رییس قوه‌ی قضاییست.
آن مرد که خندان است رییس جمهورِ اصلاح طلب یک ملت گریان است.
این برج و بارو که به آسمان است مال شورای نگهبان است.رفسنجانی که هیچ کاره‌ای است، رییس مصلحت نظام است. حضرت رهبر کمافی‌السابق رهبر مستضعفان جهان است.
این کارنامه‌ی نظام است. آن دو ستاره‌ی درخشان یکی بهشت زهرا دیگری زندان است.
مملکت همان ایران است اما دارالخلافه در تهران است.
انتخابات مال کافران است. ولاکن چهار سالی یک بار، شرکت در آن وظیفه‌ی هر مسلمان است.
اینجا جمهوری اسلامی است. آنجا جهان است.
اینجا بیست و دوی بهمن آنجا عصر ارتباطات است.
ما در دهه‌ی فجر زندگی می‌کنیم. آنها در سده‌ی اینترنت.در خانه‌ی ما هر کس یک شهید دارد. در خانه‌ی آن ها هر کس یک قایق تفریحی دارد.
دارا در پیتزا فروشی کار می‌کند. سارا به فیزیوتراپی می‌رود. گردن او در تظاهرات کج شده است.
دارا و سارا به فرزندان خود فارسی یاد می‌دهند و برای آن ها نوار ایرانی می‌خرند. من به یک نوار آن ها گوش داده ام:
«آباد باشی ای ایران/ آزاد باشی ای ایران/ از ما فرزندان خود دلشاد باشی ای ایران»*
_____________________________________
*- یمینی شریف


پاسخ به سئوالات ستون وبلاگها

Posted by balouch On February - 11 - 2006

نگاهی به وبلاگها ستونی است در شهروند بی سی که در سایت این نشریه در آدرس شهرگان دات کام هم منتشر می شود. بعد از چند شماره ایمیل‌های دوستان که اکثراً تشویقی بود به طرفم سرازیر شد. به فراخور در جوابشان کوشیدم و گاهی که جواب با تأخیر فراوان بود شرمنده مراحمشان می‌شدم. بسیار طبیعی است که ایمیل‌های نه چندان دلخواهی هم دریافت کرده باشم. تا سرحد امکان و تا جایی که بحثها بر روال منطق پیش می رفت در پاسخ دادن به آنها هم کوتاهی نشده است.
سئوالات و درخواستهای متعددی هر هفته دریافت می کنم که چون پاسخ گفتن به تک تک آنها دارد به مشکلی تبدیل می شود و از آنجا که اکثراً تکراری هستند تصمیم گرفتم این هفته به یک سری از این سئوالات پاسخ دهم. تا هم از شرم انبوه ایمیل های بی جواب مانده، رها شده باشم و هم از دریافت مجدد آنها:
1) خیر دوست عزیز در معرفی وبلاگها پارتی بازی صورت نمی‌گیرد.
2) اصراری در معرفی وبلاگهای زن نیست و اگر منصفانه نگاه کنید تعداد وبلاگهای بررسی شده پنجاه پنجاه است گرچه به نظر من به خیلی دلایل در مقابل معرفی سه وبلاگ زن یک وبلاگ مرد باید معرفی می‌شد.
3) اتفاقاً معرفی کلی وبلاگها و تعریف آن و لینک دادن به چگونگی راه اندازی وبلاگ هم در پستهای اولیه نوشته شد که بزودی لینک آنها هم در سایت شهرگان و در نتیجه در وبلاگ من خواهد آمد.
4) وبلاگ های فراوانی هست که مشهور تر از آنند که من بخواهم آنها را معرفی کنم اتفاقاً وبلاگهای خورشید خانم، سرزمین آفتاب ، زنانه ها، هزار و یک روزنه، ف.میم سخن، معروفی، سیبستان از وبلاگهایی هستند که هر کدام به دلایلی کاملن شناخته شده هستند. درثانی شما اگر آرشیو وبلاگ خورشید خانم را نگاه کنید خواهید دید که بلند کردن وزنه های چنان سنگینی از وزنه بردار نحیفی چون من شدنی نیست. سنگینی بار از زمان تدریس در مدارسی که با دانش آموزان هیز سر و کار داشته تا فحشهایی که به او می دادند به خاطر مطرح کردن بعضی مسائل و مشکلات دختران تا ازدواج و خروج از مملکت و نگرانیهای درس خواندن در خارج آن هم با روشی که این وبلاگیست حرفه‌ای آنها را مطرح می کند پرداختن به او را مشکل می کند. من نه تنها مشکلی با ایشان که او را اولین وبلاگیست زن می دانم ندارم بلکه همیشه دورا دور مورد احترام من بوده و هست.
5) … بقیه در شهرگان دات کام


پاسخ به سئوالات ستون وبلاگها

Posted by balouch On February - 10 - 2006

نگاهی به وبلاگها ستونی است در شهروند بی سی که در سایت این نشریه در آدرس شهرگان دات کام هم منتشر می شود. بعد از چند شماره ایمیل‌های دوستان که اکثراً تشویقی بود به طرفم سرازیر شد. به فراخور در جوابشان کوشیدم و گاهی که جواب با تأخیر فراوان بود شرمنده مراحمشان می‌شدم. بسیار طبیعی است که ایمیل‌های نه چندان دلخواهی هم دریافت کرده باشم. تا سرحد امکان و تا جایی که بحثها بر روال منطق پیش می رفت در پاسخ دادن به آنها هم کوتاهی نشده است.
سئوالات و درخواستهای متعددی هر هفته دریافت می کنم که چون پاسخ گفتن به تک تک آنها دارد به مشکلی تبدیل می شود و از آنجا که اکثراً تکراری هستند تصمیم گرفتم این هفته به یک سری از این سئوالات پاسخ دهم. تا هم از شرم انبوه ایمیل های بی جواب مانده، رها شده باشم و هم از دریافت مجدد آنها:
1) خیر دوست عزیز در معرفی وبلاگها پارتی بازی صورت نمی‌گیرد.
2) اصراری در معرفی وبلاگهای زن نیست و اگر منصفانه نگاه کنید تعداد وبلاگهای بررسی شده پنجاه پنجاه است گرچه به نظر من به خیلی دلایل در مقابل معرفی سه وبلاگ زن یک وبلاگ مرد باید معرفی می‌شد.
3) اتفاقاً معرفی کلی وبلاگها و تعریف آن و لینک دادن به چگونگی راه اندازی وبلاگ هم در پستهای اولیه نوشته شد که بزودی لینک آنها هم در سایت شهرگان و در نتیجه در وبلاگ من خواهد آمد.
4) وبلاگ های فراوانی هست که مشهور تر از آنند که من بخواهم آنها را معرفی کنم اتفاقاً وبلاگهای خورشید خانم، سرزمین آفتاب ، زنانه ها، هزار و یک روزنه، ف.میم سخن، معروفی، سیبستان از وبلاگهایی هستند که هر کدام به دلایلی کاملن شناخته شده هستند. درثانی شما اگر آرشیو وبلاگ خورشید خانم را نگاه کنید خواهید دید که بلند کردن وزنه های چنان سنگینی از وزنه بردار نحیفی چون من شدنی نیست. سنگینی بار از زمان تدریس در مدارسی که با دانش آموزان هیز سر و کار داشته تا فحشهایی که به او می دادند به خاطر مطرح کردن بعضی مسائل و مشکلات دختران تا ازدواج و خروج از مملکت و نگرانیهای درس خواندن در خارج آن هم با روشی که این وبلاگیست حرفه‌ای آنها را مطرح می کند پرداختن به او را مشکل می کند. من نه تنها مشکلی با ایشان که او را اولین وبلاگیست زن می دانم ندارم بلکه همیشه دورا دور مورد احترام من بوده و هست.
5) … بقیه در شهرگان دات کام


دوباره

Posted by balouch On February - 10 - 2006

دوباره یک روز خواهم رفت
روی پله هایی که به هیچ آسمانی نمی رسند
عکسی خواهم گرفت
اینبار دستانم را نه می بندم و نه به سوی آسمان دراز می کنم
آنها را به انداره مهر تو باز می کنم
تا وقتی تو عکس را دیدی
بیایی داخل آن
و آغوش باز مانده مرا
که پر از خالی است
و در آن عطش له له می زند
پر کنی


دوباره

Posted by balouch On February - 10 - 2006

دوباره یک روز خواهم رفت
روی پله هایی که به هیچ آسمانی نمی رسند
عکسی خواهم گرفت
اینبار دستانم را نه می بندم و نه به سوی آسمان دراز می کنم
آنها را به انداره مهر تو باز می کنم
تا وقتی تو عکس را دیدی
بیایی داخل آن
و آغوش باز مانده مرا
که پر از خالی است
و در آن عطش له له می زند
پر کنی


ببین

Posted by balouch On February - 10 - 2006

دری را باز کرده ای
پله می خورد در من
تا سیب و گندم خدا
تا وسوسه‌ی شیطان
تا فضولی آدم و حوا
به گمانم در دشتهای بعد از خلقتیم
تو هنوز هشیارتری
چشمانت را باز کن
ببین خدا کجا ایستاده
که من چنین زار افتاده‌ام


ببین

Posted by balouch On February - 9 - 2006

دری را باز کرده ای
پله می خورد در من
تا سیب و گندم خدا
تا وسوسه‌ی شیطان
تا فضولی آدم و حوا
به گمانم در دشتهای بعد از خلقتیم
تو هنوز هشیارتری
چشمانت را باز کن
ببین خدا کجا ایستاده
که من چنین زار افتاده‌ام




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!