.دقمرگ شد مادر من و در بند است مادرتو
ساعت نزدیک سه بامداد است و دردی یکی دو روز است که خواب را از چشمانم ربوده.
مثل دیوانهها آوارهام اما روی سایتها.
در خبری میخوانم که فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی را با چند نفر دیگر اعدام کردهاند. چرا که نه؟ به این عکس نگاه کنید. عدالت در کشور ما دردست این شیخک است.
درود بر معلمهای کشورم که پر از سعیدی سیرجانی و فرزاد کمانگرند.
و درود بر مادران که چون شیرین تلخ رفتهاند بر دار.
کشتتان شیخک علی و خرید لعنت تاریخ را. این خط و این نشان عمر چندانی نخواهد کرد این ضحاک جدید تاریخ ما.
بعد تحریر: دعوتتان می کنم به یک عکس العمل وبلاگی که هر کس با زبان و روش و منش خودش اعلام انزجار کند از خون آشامی خفاشان.
هر وقت سازمان ملل قطعنامهای بر علیه جمهوری اسلامی صادر می کند آقا و رئیس جمهورش آنرا تیکه کاغذ و شورای امنیت و سازمان ملل را دکان بقالی معرفی میکنند. منوچهر خان متکی که هنوز متکی به آقاست، در یک اقدام که خودش در آن نقشی نداشت شورای امنیت را به شام دعوت کرد. نمایندگان غربی همانطور که عادتشان هست هزار فحش بشنوند، دعوت که بشوند با کله عازم پلو خوری میشوند. از عمه جان میپرسم تو که رفتارهای عجیب و غریب این قوم را درک می کنی چرا کفار را به شام دعوت کردهاند؟ می گوید بر تمام اطعمه ورد خواندهایم تا طلسمشان کنیم، خواهی دید که به حق قمر بنی هاشم اختلاف می افتد بینشان!
هر وقت سازمان ملل قطعنامهای بر علیه جمهوری اسلامی صادر می کند آقا و رئیس جمهورش آنرا تیکه کاغذ و شورای امنیت و سازمان ملل را دکان بقالی معرفی میکنند. منوچهر خان متکی که هنوز متکی به آقاست، در یک اقدام که خودش در آن نقشی نداشت شورای امنیت را به شام دعوت کرد. نمایندگان غربی همانطور که عادتشان هست هزار فحش بشنوند، دعوت که بشوند با کله عازم پلو خوری میشوند. از عمه جان میپرسم تو که رفتارهای عجیب و غریب این قوم را درک می کنی چرا کفار را به شام دعوت کردهاند؟ می گوید بر تمام اطعمه ورد خواندهایم تا طلسمشان کنیم، خواهی دید که به حق قمر بنی هاشم اختلاف می افتد بینشان!
توضیح و درخواست از دوستان بلوچ:
از جناب ولید که در ترجمه آهنگ انتخابی کمک فرمودند تشکر میکنم. از جایی که من به گویش سرحدی زبان بلوچی تسلط دارم گاهی معنی چند کلمه در آهنگی که به گویشهای متفاوت زبان بلوچی است برایم مشکل میشود. درخواست دارم دوستانی که امکان کمک دارند لطفاً به من ایمیل بزنند. ایمیل من در همین صفحه سمت راست پایین پیوندها قرار دارد. پیشاپیش از محبتتان ممنونم.
زنده یاد عبدالستار را در حال اجرای برنامه اینجا ببیید
توضیح و درخواست از دوستان بلوچ:
از جناب ولید که در ترجمه آهنگ انتخابی کمک فرمودند تشکر میکنم. از جایی که من به گویش سرحدی زبان بلوچی تسلط دارم گاهی معنی چند کلمه در آهنگی که به گویشهای متفاوت زبان بلوچی است برایم مشکل میشود. درخواست دارم دوستانی که امکان کمک دارند لطفاً به من ایمیل بزنند. ایمیل من در همین صفحه سمت راست پایین پیوندها قرار دارد. پیشاپیش از محبتتان ممنونم.
زنده یاد عبدالستار را در حال اجرای برنامه اینجا ببیید
بعد از دستگیری عبدالمالک ریگی اینک نظام تمام توان خود را در به دام انداختن حاجی خدابخش شه بخش که یکی از فرماندهان جنگهای چریکی این گروه زیر زمینی است متمرکز کرده است.
وقتی که نظام در منطقه بلوچستان عزم را برای دستگیری فردی جزم میکند، فعالیتها، خلاصه میشود در ایجاد رعب و وحشت سرتاسری در بلوچستان و زیر فشار قرار دادن روحانیون و روسای طوایف و حمله و کشتن افراد بی گناه به خاطر زهرچشم گرفتن.
درست از زمانی که رژیم تلاش خود را برای دستگیری این رهبر چریکی گروه جندالله افزایش داده، ایل شهبخش که در اطراف زاهدان و در دومگ و شورو و قلعهبید تا سمسور سکنی دارد؛ فشار و تلفات زیادی را متحمل شده است. علاوه بر دستگیری دهها جوان از این ایل ما شاهد مرگ چندین نفر بر اثر شکنجه بودهایم. با توجه به اینکه مولوی عبدالحمید رهبر مذهبی اهل تسنن استان که از اعتباری بین سنیهای ایران و منطقه برخوردار است از ایل شهبخش است این بی توجهی و زیر فشار قرار دادن ایل شهبخش به نوعی فشار مضاعفی است بر این رهبر مذهبی. احضار پیاپی مولوی عبدالمجید تنها روحانی وبلاگنویس به دادگاه روحانیت که هم از ایل شهبخش و هم از نزدیکان مولوی عبدالحمید است نشان دیگری از سیاستهای غلط اما درجریان نظام در منطقه است. در حالی که در حملات چند روز گذشته تعداد بیشتری از جوانان این ایل دستگیر شدهاند نظام دو روز قبل جنازه حسین شهبخش را که برای بیش از سه هفته در اختیار داشت به ریش سپیدان محلی سپرد. سیدمحمد شهبخش پدر مقتول و عمویش قبلاً به دست نظام کشته شده بودند.
از آنجایی که ایل شهبخش سابقه تاریخیای در شورش بر علیه ظلم و زور را دارد این احتمال میرود که باند نظامی رئیس جمهور کودتا، قصد داشته باشد با راه انداختن تصنعی یک شورش شرایط دستگیری و اعدامهای دستهجمعی را بدون دغدغه متهم شدن به نسل کشی در بلوچستان فراهم آورد.
از فعالان حقوق بشر و دوستان وبلاگنویس درخواست دارم در شرایط بحرانی بلوچستان، از نزدیک مسائل این منطقه را زیر نظر داشته باشند و اجازه ندهند تا رژیم با بزرگ کردن مسئله تروریست در این منطقه، توجه جهانیان را از بحران سیاسیای که دچار آن است به سمتی که میخواهد بکشاند و جنبش آزادیخواهی مردم ایران را به صفحات درونی نشریات جهان و فراموشی اذهان سوق دهد.
بعد از دستگیری عبدالمالک ریگی اینک نظام تمام توان خود را در به دام انداختن حاجی خدابخش شه بخش که یکی از فرماندهان جنگهای چریکی این گروه زیر زمینی است متمرکز کرده است.
وقتی که نظام در منطقه بلوچستان عزم را برای دستگیری فردی جزم میکند، فعالیتها، خلاصه میشود در ایجاد رعب و وحشت سرتاسری در بلوچستان و زیر فشار قرار دادن روحانیون و روسای طوایف و حمله و کشتن افراد بی گناه به خاطر زهرچشم گرفتن.
درست از زمانی که رژیم تلاش خود را برای دستگیری این رهبر چریکی گروه جندالله افزایش داده، ایل شهبخش که در اطراف زاهدان و در دومگ و شورو و قلعهبید تا سمسور سکنی دارد؛ فشار و تلفات زیادی را متحمل شده است. علاوه بر دستگیری دهها جوان از این ایل ما شاهد مرگ چندین نفر بر اثر شکنجه بودهایم. با توجه به اینکه مولوی عبدالحمید رهبر مذهبی اهل تسنن استان که از اعتباری بین سنیهای ایران و منطقه برخوردار است از ایل شهبخش است این بی توجهی و زیر فشار قرار دادن ایل شهبخش به نوعی فشار مضاعفی است بر این رهبر مذهبی. احضار پیاپی مولوی عبدالمجید تنها روحانی وبلاگنویس به دادگاه روحانیت که هم از ایل شهبخش و هم از نزدیکان مولوی عبدالحمید است نشان دیگری از سیاستهای غلط اما درجریان نظام در منطقه است. در حالی که در حملات چند روز گذشته تعداد بیشتری از جوانان این ایل دستگیر شدهاند نظام دو روز قبل جنازه حسین شهبخش را که برای بیش از سه هفته در اختیار داشت به ریش سپیدان محلی سپرد. سیدمحمد شهبخش پدر مقتول و عمویش قبلاً به دست نظام کشته شده بودند.
از آنجایی که ایل شهبخش سابقه تاریخیای در شورش بر علیه ظلم و زور را دارد این احتمال میرود که باند نظامی رئیس جمهور کودتا، قصد داشته باشد با راه انداختن تصنعی یک شورش شرایط دستگیری و اعدامهای دستهجمعی را بدون دغدغه متهم شدن به نسل کشی در بلوچستان فراهم آورد.
از فعالان حقوق بشر و دوستان وبلاگنویس درخواست دارم در شرایط بحرانی بلوچستان، از نزدیک مسائل این منطقه را زیر نظر داشته باشند و اجازه ندهند تا رژیم با بزرگ کردن مسئله تروریست در این منطقه، توجه جهانیان را از بحران سیاسیای که دچار آن است به سمتی که میخواهد بکشاند و جنبش آزادیخواهی مردم ایران را به صفحات درونی نشریات جهان و فراموشی اذهان سوق دهد.
قبل از پخش: گوگوش در یکی از شهرهای توابع آذربایجان به نام سرچشمه زاده شد.
پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به قفقاز میرسید.
قبل از پخش: گوگوش در یکی از شهرهای توابع آذربایجان به نام سرچشمه زاده شد.
پدر و مادر او از ایرانیانی بودند که تبارشان به قفقاز میرسید.
جناب سخن، در مورد وبلاگ، سخن گفته و اظهار امیدواری کرده که ما نیز چنان کنیم.
به همین خاطر است که جرأت و جسارت میکنم.
من قبل از آنکه با کلمهی وبلاگ آشنا بشوم خود وبلاگ را دیدم و یک دل نه صد دل عاشقش شدم. در گشت و گذارهای انترنتی به وبلاگ بامداد زندی رسیدم. هِر را از بِر تشخیص نمیدادم و نمیدانستم که ایشان صاحب وبلاگی است و وبلاگ نویسی فرمودهاند، سخت دلباخته شدم که من نیز چنان کنم. آستین درخواست از طریق ایمیل بالا زدم که برای من هم یک دهنه «چیز» مثل چیز خودش راه بیندازد! ایشان بزرگواری فرمودند و پاسخ دادند.
بلانسبت، شرمندگی بود در ایمیلاشان؛ چرا که از مراحم بزرگوار دیگری بهرهمند شده بودند که توضیح دادند انسان شریفِ سخت گرفتاری است. آدم وقتی که برای راست کردن میخ کجی که یافته است، از دیگران نا امید بشود، میرود سراغ چکش خودش؛ من نیز دستها را به زانوی گوگل زدم و توکل کردم به انگلیسی خودم. نهایتاً چیزی راه انداختم که دوست نبیند و دشمن نشنود؛ اما وارد شاهراه اطلاعاتی شدم. وبلاگم حکم ماشین مشتی مملی را داشت اما باید بودید و میدیدید که پشت فرمانش چه بادی به غبغب انداخته بودم و چه تابی به این سبیلها میدادم…
و دیو که حالا همهی ما میشناسیمش آنقدر از گلستان ما گل چید و خورد که من همینجا کلاسیک شدم و سکته کردم. حالا دو چشمم را دوختهام که بخوانم خبر وزیدن دوبارهی نسیم را بر خاک پر شده از مرده و ماتمم.
Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!