Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

سرهنگ علی کریمی معاون عملیات تهران بزرگ تعداد دستگيرشدگان چهارشنبه‌سوری تهران را ۴۶۷ نفر اعلام کرد؛ اما سردار رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی گفت: «تعداد افراد دستگير شده بسيار اندک است و شايد به تعداد انگشتان دست هم نرسد». آدمی که دست‏اش در کاسه رهبر باشد و لباس و درجه خود را ازسر سپردگی گرفته باشد عجیب هم نیست که تعداد انگشتان دست‏اش همینقدر زیاد باشد. «حضرت!» رهبر تعداد انگشتان دست این سردار را می‏داند برای همین هر جا را که بخواهد قلع و قمع کند اورا می‏فرستد. خانم‏ها و آقایان زیادی هستند که مثل سردار رادان با دست‏های پر انگشت خود گلوی جوانان ما را برای بقای خامنه‏ای و جنتی و یزدی می‏فشارند. برای همین است که طول خواهد کشید تا ملت بتواند یقه خود را از دست این نظام در بیاورد. عجیب نیست اگر تبر بر گیرد و به قطع دست رو بیاورد.

ترجمه به بلوچی






سرزمینی با فرهنگ و اداب و رسومی زیبا. در همدردی برای ژاپن و ژاپنی‏ها که هر جا زمین دردی داشت غایب نبودند و برای استفاده هر کس که دلش چون من سخت همراه این خطه است. در اندازه های متفاوت


جناب خانجانی، 77 ساله، که همراه شش بهائی عضو گروه موقّت ملّی رسیدگی به نیازهای جامعۀ بهائی دورۀ ده سالۀ زندان بیخود و بی جهت خود را در زندان گوهردشت می‌گذراند اجازه نیافت در مراسم کفن و دفن همسر خود، زنده یاد اشرف خانجانی 81 ساله شرکت کند. این نظام سی و دوساله که با آسمان گره کوری خورده است و ادعا دارد از ورزش تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری‏اش با مشورت و راهنمایی و کمک امام زمان صورت می‏گیرد چنان از سایه خود می‏ترسد که جرأت ندارد مردی هفتاد و هفت ساله را که خود می‏داند بی هیچ دلیلی دهسال محکوم به زندان کرده برای تشیع جنازه همسر هشتاد و یک ساله‏اش یک هفته مرخص کند. به به، به چنین امامی و چنین مشورتهایی و چنین پیروانی! شک ندارم خاطره‏ی همه‏ی آنها قرنها خواهد ماند در حافظه‏ی تاریخ ایران.

ترجمه به بلوچی


زلزله و سونامی در آستانه بهار مردم ژاپن را سخت غافلگیر کرد. شک ندارم شاهکار مهندسی و برنامه ریزی و آمادگی این کشور درصد تلفات را به حداقل ممکن رساند. باید اعتراف کرد که بشر در مقابل قهر طبیعت و مهار آن هنوز راه زیادی دارد که برود. چشم‏ و گوش‏ام به اخبار است و دل‏ام در این غروب پر باران تنها و فشرده و پر درد است. گروه‏های امداد یکی یکی از راه می‏رسند هیهات از کشوری آشنا. حتم دارم به زودی رهبران پر مدعای کشورهایی چون کشور ما آیات و حدیث و روایات و پیش‏گوییهایی برای این غضب الهی و دلایل لازمه که چرا بر مردم سخت کوش ژاپن فرود آمد ردیف خواهند کرد. شاخه گل‏های فراوانی از همدردی نثار رفتگان و بازماندگانشان باد.

ترجمه به بلوچی


بعد از سی دو سال که مملکت تبدیل به یک مکتب‏خانه شده و علاوه بر رادیو و تلویزیون، سایر نشریات هم شب و روز آیه و حدیث و روایت پخش می‏کنند، انقلاب با شکوه اسلامی تا دم در خانه خود هم نخزید چه رسد به صادر شدن به دنیا. این انقلاب قادر نبود خرهای خود را آدم کند تا جایی که بعد از اینهمه آقا مجبور شد از آسمان پایین بیاید و به مکتبی‏های بی تربیت خودش بگوید: فحش ندید فحاشی بد است!.

کارشناسان نطقی معتقدند این فرمایش رهبر با آن گفته‏ی منتصب به حضرت امام که فرمودند اتوبوس از مینی بوس بزرگتر است برابری می‏کند.اما عده‏ای معتقدند این مقایسه بیهوده‏ای است و آن دو بزرگوار هردو چیزی برای گفتن ندارند.

به نظر من که احتمالاً نظر سایر دانشمندان غیر طنزنویس هم هست، طبق این فرمایش آقای خامنه ای که فرمودند: “فضای اهانت و هتک حرمت، مخالف اسلام، خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی است و موجب خشم خداوند می شود“. خود بخود باید کلیه زندانیان سیاسی آزاد بشوند چرا که همه آنها دقیقاً همین را گفته‏اند. البته بعضی از صاحبنظران که کافر هستند می‏گویند آنچه که حضرت رهبر فرموده‏اند علاوه بر اینکه موجب خشم خداوند می‏شود موجب خشم مردم عادی هم می‏شود که شوربختانه آنها بر خلاف خدا به خیابانها می‏ریزند و باعث می‏شوند که نظام تعدادی از آنها را بکشد و زخمی کند.

ترجمه به بلوچی



در آستانه‏ی روز زن، همسر عبدالله رمضانزاده را هم به زندان بردند. بسیاری از ضد انقلابیون تحت تاثیرات غرب و ایادیشان فکر می‏کنند که نظام ایشان را دستگیر کرده است! اما اینطور نیست؛ زن در اسلام جایگاهی دارد که در هیچ یک از کشورهای غربی ندارد. به ویژه زن جایگاهش در نظام جمهوری اسلامی آنقدر بالاست که خود نظام برایش روز زن اسلامی درست کرده ایییییییییین هوا که هشت مارسِ کفار جلویش لنگ می‏اندازد و مارس می‏شود.

شما نباید به حرف افرادی که ضد ولایت فقیه هستند و ساندیس را مسخره می‏کنند گوش بدهید. آنها حضور مشترک زهرا رهنورد و فاطمه کروبی با همسرانشان را هم بازداشت قلمداد کرده و در بوق کرنا می‏دمند. شما بگویید، شیخ کروبی با آن سن و سال در زندان بدون آنکه کسی از او مراقبت کند دو روز هم دوام می‏آورد؟ و یا خود میر حسین موسوی یادش می‏ماند قرص‏هایش را بخورد؟ ما مثل کفار نیستیم که قرتی بازی هشت مارس را در بیاوریم. ما هر روز خدمت زن می‏رسیم علی‏الخصوص زنانی مثل زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و ستوده وبایزیدی و…

این از خدا بی‏خبران دستگیری همسر عبدالله رمضانزاده را چنین تلقی می‏کنند که برای تحت فشار گذاشتن ایشان برای مصاحبه تلویزیونی بوده است!!! در صورتی که خدا به سر شاهد است که رمضانزاده هر ر وز چند بار التماس می‏کند برای مصاحبه تلویزیونی. حالا بلکه همسرش او را از خر شیطان پایین بیاورد که اگر نیاورد چاره‏ای نمی‏ماند جز آزادی همسر و بر گذار کردن مصاحبه با ایشان.

در این شام غریبان هشت مارس روشن کردن یک مسئله در مورد حضور خانم زهرا رهنورد و فاطمه کروبی خالی از ثواب نیست و آن اینکه همانطور که برادر صالحی وزیر امور خارجه گفت: بازداشت نشده‏اند بلکه خودشان به میل خودشان آمدند سوار شدند و ماموران چون اجازه نداشتند که ممانعت کنند ممانعت نکردند و بنا هم نیست که هر کس سر خود تصمیم بگیرد. پس در این مملکت آقا چه خری است؟

ترجمه به بلوچی


مجموعه شعر جدیدی از فرامرز پورنوروز به نام در جاده‏های بن‏بست منتشر شده. چهل و هفت شعری را که در هفتاد و د و صفحه گنجانده شده به محض دریافت کتاب می‏خوانم و پر از شعر می‏شوم. به کتابخانه کوچک‏ام مراجعه می‏کنم و در جستجوی شقایق و از قعر دره تا روز اول عشق و سال‏های سخت و بازترین پنجره را پیدا می‏کنم. این‏ها کتاب‏هایی است که این شاعر و نویسنده و منتقد ادبی تا کنون منتشر کرده. برای من نوشتن در مورد شعر و حتی داستانهای فرامرز پورنوروز کار سختی است. من و او که سال‏هاست در ونکوور کانادا زندگی می‏کنیم رابطه و د وستی ادبی‏ای داریم که در تمام این مدت ادامه داشته و بیشتر من به او به چشم استاد و راهنما نگاه کرده‏ام تا یک دوست معمولی. فرامرز پورنوروز که در میاندوآب به دنیا آمده فعالیت‏های ادبی خود را از همان شهر و دوران نوجوانی آغاز کرد و آنرا تا همکاری با نشریات پایتخت گسترش داد. به جز یکی دو داستان، بقیه داستان‏های مجموعه داستان سال‏های سخت که اولین اثر اوست در نشریات داخل ایران منتشر شده. فرامرز پورنوروز در مجموعه شعر در جستجوی شقایق که اولین مجموعه شعر اوست و در خارج منتشر شده تاریخ انتشار را: پاییز هزار و سیصد و هفتاد و شیش نگاشته است و شعرهای او اسم دارد و در شعر خواب‏های پریشان که اولین شعر این مجموعه هست نگاه‏اش به سال چنین است:

سالی که بهار گریخت

تبعید

در دشتی پر از ستاره

فصل اول سال شد

وما که سرتاسر جغرافیا را دویدیم

و رنج را

تا اینسوی جهان

بر شانه‏هایمان حمل کردیم

جز غربت نصیبمان نشد

اینک مانده‏ام

در غیاب کولیان سرمست

که با بهار تداعی می‏شدند

خوابهای پریشانم را

چگونه تعبیر کنم

سیزده سال بعد غربت اثر خود را گذاشته است. در مجموعه شعر در جاده‏های بن‏بست که با وسواس چهل و هفت شعر از میان دهها شعر برگزیده شده، تاریخ انتشار شاعر می‏شود: فوریه دوهزار و یازده و اشعار به جای اسم شماره دار می‏شوند و در شعر سوم نگاه شاعر به سال چنین می‏شود:

سال، سال عظیمی بود

هیچ بهمنی بربام ما نریخت

هیچ سیلی راه برما نبست

ما خود

به ویرانی

آبستن بودیم

فرامرز پورنوروز که در مجموعه شعر در جستجوی شقایق وعده می‏دهد که از شعر شرابی بسازد و از روزنه نگاهی که آنسوی شب پیدا باشد و آسمان را چنان آبی ببیند و پرنده را چنان آزاد که قفس در شرم حضور خودش غرق شود ( شعر: از شعر…) در مجموعه شعر در جاده‏های بن‏بست این شعر را برای روی جلد کتاب انتخاب می‏کند:

نه بیمناک کنونم

نه مشتاق روزفتح

که درشتاب ثانیه‏ها

به پایداری عهد

اعتباری نیست

و در گردش عظیم

هر لحظه پرتاب را

انتظار می‏کشم

قصد من از نوشتن این مختصر معرفی فرامرز پورنوروز و آثار او بود. به هیچ وجه خود را در حدی که شعر و کارهای او را مورد بررسی قرار دهم نمی‏بینم.


علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، می‌گوید که رهبران مخالفان حکومت ایران در خانه‌های‌ خود مشغول زندگی عادی هستند!

آنها همیشه از جایی به جای دیگر می‌روند و آزاد هستند با خانواده‌های خود دیدار کنند وشاید آنها خودشان تصمیم گرفته‌اند که به جای دیگری بروند!

بعضی از خانم‏ها و آقایان فکر می‏کنند وزیر امور خارجه دروغ می‏گوید در صورتیکه باید توجه داشته باشید ایشان دیپلمات است آنهم از نوع رژیمی. در زبان دیپلماتیک مکتبی، خانه یعنی چهار دیواریِ سقف دار و خودتان بهتر می‏دانید که خانمها و آقایان دزدیده شده در چهار دیواری سقف داری هستند. بدون اینکه شما وزیر امور خارجه باشید هم سخت نیست که بفهمید زندگی عادی یعنی نفس کشیدن و قطعاً ایشان اطلاع داشته که تا آن لحظه آنها نفس می‏کشیده‏اند و الا کجا آخرتش را خراب می‏کرد و چنین دروغی می‏گفت؟. با توجه به روحیه‏ی هر چهار نفری که ما می‏شناسیم حتی اگر آنها در چهار دیواری سقف دار قوطی کبریت هم باشند باز هم از فرط نگرانی و ناراحتی مرتب در حال قدم زدن هستند و با خود می‏اندیشند: که وقتی این می‏رود برما چه رفته است بر ملت. از لحاظ دیدار با خانواده خب بازجو و شکنجه‏گر و زندانبان و زندانی و ما، همه فرزندان آدم و حوا هستیم و قوم و خویش و اهل یک خانواده و این عزیزان آزاد هستند با این دسته از خانواده‏ی خود دیدار بفرمایند.

اعتراف می‏کنم که این قسمت آخر که ایشان فرموده‏اند: «شاید آنها خودشان تصمیم گرفته‌اند که به جای دیگری بروند» را من هم مثل شما متوجه نشدم ولی من و شما کجا و اطلاعات یک دیپلمات کجا. ما که بنا نیست و نباید توقع داشته باشیم همه حرف‏های یک وزیر امور خارجه را بفهمیم. حاکم کجا و محکوم کجا.

بعد از تحریر: با پوزش از سنگ پای قزوین

ترجمه به بلوچی


اطلاعاتی در جریان است که نظام با تمام توان بی رحمی و شقاوت در یکی از بزرگترین تصمیمات تاریخی خود قصد دارد با شدت و حدت موسوی و کروبی را زیر فشار بگذارد برای اعترافات تلویزیونی. آنها از همسران این دونفر برای شکستن و به زانو در آوردن این دو مخالف خود استفاده می‏کنند. پیش بینی من این است که شیخ کروبی توانایی باور شکنجه‏ها را نخواهد داشت و احتمال دارد از شدت حرص و خشم و فریاد و اعتراض با دار فانی وداع بگوید.

مهندس میر حسین موسوی را ممکن است توسط دواهای قوی روانگردان و شکنجه‏ها و بلاهایی که بر سر همسر او و همسر همرزم‏اش روا خواهند داشت ناگزیر از مصاحبه کنند. لذا بعید نیست چنین چیزی پخش کنند:

اعترافات تلویزیونی مهندس میر حسین موسوی

من از همان ابتدا توده‏ای بودم. این را امام راحل می‏دانست ولی باز هم مرا انتخاب کرد تا مشت محکمی روی دماغ توده‏ای ها بکوبد. بعد من از حزب توده در آمدم رفتم عضو موساد شدم که شورای نگهبان صلاحیت مرا برای شرکت در انتخابات تأیید کند. در این هنگام یعنی بعد از گرفتن تأییدیه من زودی از موساد خارج شده توسط سلمان رشدی و سایر دوستان از جمله کروبی، فراماسون شدم. بعد انتخابات هم من رسماً به سی آی ای پیوستم تا جلوی انتقال آرا را به آقای احمدی نژاد بگیرم.

از دیگر کارهایی که من برای بدنام کردن نظام کردم این است که خواهر زاده داشتم و نظام را وادار کردم تا او را شهید کند و وقتی نظام گول مرا خورد من داد و بیداد کردم که اهای بگیرید که نظام خواهر زاده‏ام را کشت.

همسر من که به مناسبت روز جهانی زن به من نمایندگی داده به جای او هم اعتراف بکنم خیلی خیلی انقلاب و آقای احمدی نژاد را اذیت کرد و با اینکه برادران همه‏ی ضد ولایت فقیها را می‏کشتند او داد می‏زد هنوز در گهواره کودکی هست. که اعصاب حضرت رهبر خط خطی بشود. انقلاب و حضرت رهبررا رها کرده بود و همپای ملت ملعون می‏رفت و انگار نه انگار که ضعیفه هست و شرعاً باید پشت سر من راه بیاید.

این هم درست است که دفترچه توده‏ای ها در خانه من پیدا شده. چون توده‏ایها مغز خر خورده‏اند و در این برهه که می خواستند برای من دفترچه بفرستند رویش آرم و مارک و پرچم خود را زدند و فرستادند تا وزارت اطلاعات آنها را کشف کند. البته من میخواستم پس بفرستم اما آقای کروبی نگذاشت و گفت بد است حزب از تو دلخور می‏شود. من از ملت ایران و حضرت رهبر که خیلی جامع‏الشرایط هست علی الخصوص از صادق لاریجانی در خواست اعدام دارم و از حداد عادل و سردار رضایی هم می‏خواهم زودی بیانیه بدهند و سایر بزرگان و علمای خاموش هم می‏توانند صلوات بفرستند.

از جنبش سبز می‏خواهم ساندیس نوشیده بسیجی بشوند و ملت هم برود به خانه هایشان و بگذارند تا آخوندها همچنان بر همه چیز ما مسلط باشند چون نماینده آنها در آسمان اگر از ما ناراض بشود آخر از آسمان برای ما بلای آسمانی خواهد فرستاد. سایت کلمه اگر این اعترافات مرا پخش نکرد یک کلمه از حرف‏هایش را باور نکنید.

ترجمه به بلوچی


جناب رامین میهمان‏پرست سر پرست وزارت امور خارجه می گوید مسئله موسوی و کروبی مسئله داخلی است و جهان را از دخالت برحذر داشته است. این مسئله که جناب میهمان پرست در نیم قرن دوم عمر خود دست از خدا پرستی برداشته است مسئله شخصی اوست اما رهبر پرستی او به ما ربط پیدا می‏کند. مشکل کسانی مثل این سرپرست و سایر مقام پرستان در این است که عقل را یکسره مرخص می‏کنند و هر بار گوشه‏ی دیگری از بیسوادی و تاریک اندیشی خود را به نمایش می‏گذارند. مجرم‏تر از ضحاک کسانی هستند که جوانان را خوراک بقای حکومت او می‏کنند. نظام ملکوتی پر مدعا، امروز چنان زبون شده است که جرأت دستگیری علنی چهار نفر را ندارد و دست به آدم دزدی می‏زند. در جهان پیشرفته امروز بر خلاف دنیای عقب مانده‏ای که برادر میهمان‏پرست در آن زندگی می‏کند؛ آزادی انسان مسئله‏ای داخلی نیست بلکه موضوعی است جهانی.

ترجمه به بلوچی


نظام از اولین روزهای برقراری‏اش تا همین امروز که دست به دزدیدن موسوی و کروبی و همسرانشان زده است نظامی بوده است که در بی حرمتی به انسان با خود مسابقه‏ای مرگ‏بار داشته است.

دیری است که رد مهر از پیشانی این نظام پاک شده و مهرِ ننگ‏ بر آن نشسته. از زمان تولد خود تا وقتی که با چاقو‏های جهالت به خانه‏ی فروهرها ریختند و سینه‏ی آنها را دریدند هر دم میخ‏های محکم‏تری بر تابوت خود می‏زنند. رهبری که خدا و صد و بیست و چهارهزار پیغمبر را خرج بقای خود کرد و مقامی بالاتر از ضحاک به دست نیاورد قطعاً با زندانی کردن دو خانواده، باری نمی‏بندد و وقت زیادی به دست نخواهد آورد. ایمان دارم و شک نکنید که روز خشم ملت ایران فرا خواهد رسید و هر چه دیرتر از راه برسد این نظام با خفت و خواری بیشتری به تاریخ خواهد پیوست.

ترجمه به بلوچی




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!