مناظره موسوی و رضایی را هم دیدم. تیکه پاره کردن خورده فرمایش، ارزش لینک دادن ندارد. زمانی در زاهدان شعبده بازی با شتری معرکه گرفته بود. عدهای دورش جمع شده بودند. من درست موقعی رسیدم که شعبده باز از میان دستهای شتر، دولا شده از زیرش رد شد و از میان پاهایش بیرون آمد. جمعیت با دهانی باز و بهت زده نگاه میکردند. از یکی پرسیدم ماجرا چیست؟ گفت: کوری؟ نمیبینی وارد دهان شتر میشود و از ماتحتش بیرون میآید!! شعبده باز که کلاهش را برای قرانی جلوی من گرفت، آنچه را که دیده بودم گفتم. گفت: آن قسمت را خوب دیدی اما دهان باز تماشاچیان و بهتشان را ندیدی. حرف بزنی کاری میکنم که قورتت بدهند. به جای قرانی دو قران در کلاهش انداختم و رد شدم.
زیاده عرضی نیست. سبز باشید.
____________
فرشته قاضی هشدارِ ، درستی میدهد. آی که نشستهاید در گیر و دار انتخابات، تعداد زیادی را میگیرند جان.