پس از رخدادن “بهار عربی” و بازشدن پنجرهای به افق تغییر، بعضی از ایرانیان تحت فشار و دچار هیجان، دل به دخالت نظامی غرب بستهاند. خیلیشان البته فاش نمیگویند؛ از لحن گفتار و نانوشتههای بین سطرهایشان اما این همدلی پیداست. برخلاف این عده، من معتقدم اگر چنین دخالتی اتفاق بیافتد، آن کورسوی تغییر سالم به آزادی نیز مسدود شده، ملت ما به ته چاه ویل بیسرنوشتی پرتاب خواهد شد.
دلایل رد گزینهی دخالت نظامی
ایجاد هیجان باعث میشود که ما حواشی اینگونه تغییرات با کمک نظامی ناتو را نبینیم. این دقیقاً “چشم اسفندیار” قضیه است. پیشنهاد من این نیست که مردم جانبهلب و رسیده به مرز ناامیدی ما، با همین نظام فعلی بسوزند و بسازند؛ یکقدم بهپیش حتا معتقد نیستم که نظام جمهوری اسلامی بهتر از نیروهای نظامی ناتو است؛ آنچه مد نظر من است، توجه دقیق به تبعات پس از اینگونه دخالتهای نظامی است. به واقع من، با نفس دخالت نظامی مخالفم به دو دلیل: یکی آنرا تنها راه حل مسئله نمیدانم و دوم، اثرات جانبی آنرا بسیار مهلکتر از حتا تلفات جانی و مالی آن میپندارم.
درس تجربه: طرح بیثباتکردن کشورها
در لیبی، یعنی در کشوری که بالاترین رشد سرانهی کشورهای افریقایی را داشت، جنگ داخلی بهراه افتاد و اینقدر ادامه پیدا کرد که از آن کشور ویرانهای بیش باقی نماند. ثمرهی انباشت خشونت در این .جنگ نیز ویدئوهایی بود که از کشتن… بقیه را اینجا بخوانید
در لیبی، یعنی در کشوری که بالاترین رشد سرانهی کشورهای افریقایی را داشت، جنگ داخلی بهراه افتاد و اینقدر ادامه پیدا کرد که از آن کشور ویرانهای بیش باقی نماند. ثمرهی انباشت خشونت در این .جنگ نیز ویدئوهایی بود که از کشتن… بقیه را اینجا بخوانید