“در هر گوشه ای از دنیا که خونی بریزد، همه ي انسان ها مسوول آن هستند”
وقتی صحنهی رقت بار و درد انگیز شهادت «ندا» دختر جوانی را که هدف گلوله خونخواران بسیجی احمدی نژاد قرار گرفته بود و شیارهای سرخ خون از کناره لبان آزادی شعار او به بیرون ره میبرد، مشاهده کردم و در آخرین نگاههای معصومانه و دادخواهانه و شفاف او که ذرهای از ترس و موج خفیفی از پشیمانی، صفا و زلالی آنها را خدشه دار نمیساخت دیدم، چنان از خود رفتم که فکر کردم دخترکم “الهام” را مینگرم. در همان حال از خودم بدم آمد و شرمنده شدم که هستم و زندگی میکنم و ناظر چنین صحنههایی که نشان از قساوت، رذالت و سنگدلی انسان نماهای قدرت پرست دارد، میشوم. او هر که بود دختر من بود. او را ندیده بودم و او نیز مرا، اما قطره قطره خون زلال او که بر سنگفرش گرم خیابان چکه میکرد و صورت ناز او را رنگین میکرد، این را به من میگفت که او دختر من است و خون او خون من. آن قطرات سرخ همان قطراتی بود که من در زیر شلاق رفقای جنایت کار خاد ریخته بودم. همان قطرات خونی بود که هزاران یار ناشناختهام در پولیگون های پل چرخی ریخته بودند تا آزادی و شرفاشان را پاس دارند. شما از آنها خبر ندارید و مصلحت شناسی شما و یاراناتان که بعضا هم پیمان با آن آزادگان سرخ روی بودند مانع از آن است که به یاد آنان افتید. اما بیادم آمد که شما نیز نوباوه معصومی در خانه دارید که عمرش درازباد و سایه لطف شما و عنایت پروردگار بر سرش مستدام. آیا شده است که گاهی به یاد آن هزاران طفلی که هرگز چشمان مهربانی طلباشان برسیمای پدر باز نشده است و فقط در رویاهای مبهم و گنگ شبهای سرد زمستان یا عرقریز تابستان دستان مهربان او را بر گونههای بابا طلب شان احساس کردهاند. ناگهان رفیق شفیقی به من یاد آور شد که ريیس جمهور منتخب ما اولین کسی است که پیروزی آقای احمدی نژاد را حتا قبل از آن که مراحل قانونیاش را طی کند و به تایید شورای نگهبان برسد، به وی تبریک گفته است و مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران را به فتوای مقام منیع ولایت عاجلتر از حزبالله لبنان و برادر هوگو چاوز پاسخ مثبت داده و به احمدی نژاد مبارکباد گفته است. شاید به امید آن که برادر بسیجی احمدی نژاد نیز این قرض را چند چندان به او باز گرداند، که مبارکباد او سخت خوش گوار است. او که حتا امریکا را به هیچ میگیرد و هولوکاست را انکار میکند ولی خودش همان برخوردی را با مهاجرین افغانی روا میدارد که اسراییل با آوارگان فلسطینی! مساله چندان ناروشن نبود زیرا همه کسانی که ناظر بر اوضاع ایران بودند میدانستند که چه کسی پیروز است. ملت ایران، دانشمندان، هنرمندان، استادان، دانشجویان، مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران و نویسندگان، اعم از زن و مرد، از مدتها بدین سو به خاطر دفاع از حقوق بشر، ارزشهای مدنی، دموکراسی و آزادی بیان و حقوق شهروندی مبارزه میکردند و خیلی صریح انزجار شان را از نظامی که در آن فقط یک نفر حق انتخاب دارد اعلام کرده بودند. اولین گزارشها از صحنهی انتخابات حکایت از پیروزی محتوم و چشمگیر موسوی داشت، همان گونه که مناظره عالمانه او با احمدی نژاد. اما شما قبل از همه به این فاشیست دیکتاتور مبارکباد گفتید. اکنون اوست که مردم را به گلوله می بندد و هزاران نویسنده ي سرشناس را به زندان میفرستد و با گاز و گلوله از مردمی که براساس قانون و حق مدنی شان به مظاهرات مسالمت آمیز پرداختهاند، استقبال میکند. اگر فردا مردم ایران پیروز شدند و نظام استبدادی ولایت را کنار زدند، شما چه جوابی دارید. وزیر خارجه دانشمند شما… بقیه را اینجا بخوانید