آخیش چقدر دل آدم میسوزد این علاقۀ حسن روحانی را برای دکتر شدن میبیند. طفلک کاش از اول زیاد بلند پروازی نمیکرد و میرفت از سوریه یا سومالی یا جایی که حداقل بشود به عربی یک دکترای کوفتی گرفت این کار را میکرد. من حیرت میکنم که چرا حجةالاسلامهایی که اینقدر مهندسیشان خوب هست، هیچ کدامشان علاقهای به مهندس شدن ندارد اما همه پر پر میزنند برای دکترا. خوب پدر جان اگر یک پدر روحانی از انگلیس آمده باشد تهران و دکترای حقوق گرفته باشد بعد برای گفتن یک جملۀ فارسی، چهار برابر یک مرغ که تخم میگذارد زور بزند و بدنش را کیش و قوس بدهد چطور میتوانیم مدرک دکترایش را قبول کنیم؟
دمِ کریستیان امانپور گرم. کریستیان جان اگر گذرت از کوکیتلام افتاد زنگی بزن برویم «نان داغ، کباب داغ» دو سیخ کباب با نان سنگک حلال دعوتت کنم. تو چطور موفق شدی روی عمامهای به آن بزرگی کلاه بگذاری و راضیاش کنی با یک جمله خط بطلانی بر مدرک دکترای حقوقش بکشد؟