Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for the ‘فارسی’ Category

ای صاحبِ حُسنِ زیبا

Posted by balouch On July - 21 - 2010

تقدیم به خسرو باقرپور گرامی

نازِ حُسنِ والا یا صاحب صورت ناز اسم یکی از ترانه های بسیار معروف زنده یاد فیض محمد، هنرمند بزرگ بلوچستان است. او که در ایام جوانی برای کار به پاکستان رفت بعدها به ایران برگشت اما به شهرتی جهانی دست یافت.

بعد از او خوانندگان زیادی خواستند از او تقلید کنند اما هرگز به پای او نرسیدند. این هنرمند بزرگ در سال هزار و سیصد و شصت و یک برای معالجه به پاکستان رفت اما معالجات بی نتیجه ماند و او ماندگار قبرستان آنجا شد. اجرای زنده او از آهنگ ناز حسن والا که در سال هزار و نهصد هفتاد و دو میلادی در تلویزیون کوئته پاکستان ضبط شده از کیفیت خوبی برخوردار نیست اما به خوبی نشان می دهد که او در اجراهای خود چه شوری داشت و چه هیجانی بر می انگیخت. ترجمه این آهنگ را برای سپاس از دوست بزرگوارم جناب خسرو باقرپور شاعر و نویسنده خوبمان انجام دادم تا تشکری باشد از غزل زیبای بلوچستان که به من مرحمت فرموده است.

ای دلبر ناز

ای صاحب حُسن!

دلم را برده ، یاقوت

من که فقیر حُسن توام

کشکول به دست می گیرم

ای صاحب حُسن!

دلم را برده،

یاقوت

کی می بینم پری را، پری را کی می بینم؟

کی می بینم پری را، پری را کی می بینم؟

کی می بینم؟

کی می بینم پری را؟

قربانت

دلبر

زیبا

زیبا

زیبا

زیبا

هر چه لایق تو

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!

یاقوت!

اللی ی ی ی ی ی ی ی ی ی
مثل گدای کوری سائلم
مثلِ کور گدایی
مثل کور گدایی سائلم اما نمی یابم دلبر را

مثل کور گدایی سائلم اما مهرگلی را، زیبا را، بی بی را نمی یابم

دلبر را نمی یابم. نمی یابم

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!

یاقوت!

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!



خبرگزاری هرانا – وضعيت جسماني رزيتا واثقي شهروند بهایی محبوس در زندان وکیل آباد مشهد، در آخرين ملاقات با خانواده اش بسيار وخيم گزارش شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، وی بيش از 125 روز است كه در حبس انفرادي است و طي اين مدت بسيار ضعيف و لاغر شده بطوريكه اين ضعف موجب فشار خون پائين و درد شديد در كف پا ها و دستهايش شده است.

اين درد موجب آن شده كه حركت دادن دست ها و پاها به سختی و با درد شديدی همراه باشد.

اين شرايط در حاليست كه مسئولين اداره اطلاعات مشهد تنها پاسخی كه در مورد شرايط نامطلوب نامبرده به خانواده اش داده اند اين است كه رزيتا واثقی حاضر به همكاری نيست و تا زماني كه با ايشان همكاری نكند شرايطش تغييری نخواهد كرد.

رزیتا واثقی در تاريخ 24 فروردين 89 (يك ماه پس از بازداشت) 12 روز به قرنطينه زندان وكيل آباد مشهد برده و سپس بدون حكم قضايی نامبرده بار ديگر به بازداشتگاه انفرادی اداره اطلاعات مشهد منتقل می شود كه ظاهرا اين اقدام بدين دليل بوده تا ضمن اعلام ورودی نامبرده به زندان وكيل آباد بتوانند وی را بدون حكم قضايی در بازداشتگاه اداره اطلاعات نگه دارند.

نكته قابل توجه ديگر آن است كه درتاريخ 6 تيرماه 89 از خانواده واثقی برای آزادی فرزندشان وثيقه ی 50 ميليون تومانی گرفته شده ولی تاكنون نه تنها هيچ اقدامی در اين مورد نشده بلكه پاسخ روشن و قانع كننده ای هم مسئولين پرونده به ايشان نمی دهند


ای صاحبِ حُسنِ زیبا

Posted by balouch On July - 21 - 2010

تقدیم به خسرو باقرپور گرامی

نازِ حُسنِ والا یا صاحب صورت ناز اسم یکی از ترانه های بسیار معروف زنده یاد فیض محمد، هنرمند بزرگ بلوچستان است. او که در ایام جوانی برای کار به پاکستان رفت بعدها به ایران برگشت اما به شهرتی جهانی دست یافت.

بعد از او خوانندگان زیادی خواستند از او تقلید کنند اما هرگز به پای او نرسیدند. این هنرمند بزرگ در سال هزار و سیصد و شصت و یک برای معالجه به پاکستان رفت اما معالجات بی نتیجه ماند و او ماندگار قبرستان آنجا شد. اجرای زنده او از آهنگ ناز حسن والا که در سال هزار و نهصد هفتاد و دو میلادی در تلویزیون کوئته پاکستان ضبط شده از کیفیت خوبی برخوردار نیست اما به خوبی نشان می دهد که او در اجراهای خود چه شوری داشت و چه هیجانی بر می انگیخت. ترجمه این آهنگ را برای سپاس از دوست بزرگوارم جناب خسرو باقرپور شاعر و نویسنده خوبمان انجام دادم تا تشکری باشد از غزل زیبای بلوچستان که به من مرحمت فرموده است.

ای دلبر ناز

ای صاحب حُسن!

دلم را برده ، یاقوت

من که فقیر حُسن توام

کشکول به دست می گیرم

ای صاحب حُسن!

دلم را برده،

یاقوت

کی می بینم پری را، پری را کی می بینم؟

کی می بینم پری را، پری را کی می بینم؟

کی می بینم؟

کی می بینم پری را؟

قربانت

دلبر

زیبا

زیبا

زیبا

زیبا

هر چه لایق تو

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!

یاقوت!

اللی ی ی ی ی ی ی ی ی ی
مثل گدای کوری سائلم
مثلِ کور گدایی
مثل کور گدایی سائلم اما نمی یابم دلبر را

مثل کور گدایی سائلم اما مهرگلی را، زیبا را، بی بی را نمی یابم

دلبر را نمی یابم. نمی یابم

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!

یاقوت!

ای صاحب حُسن!

دلم را برده!


نامه به پاکستان

Posted by balouch On July - 20 - 2010

جمهوری اسلامی که بر شاخه می نشیند و بن می برد حالا که در بلوچستان با بحران مواجه شده، در ارتباط با انفجارهای اخیر یقه پاکستان را گرفته . هیچ بعید نیست جناب پرزیدنت همین روزها چنین نامه ای به همتای پاکستانی خود بنویسد:

جناب همتای پاکستانی

البلغور والملغور و الزور و التقلب الصندوقی و البیخیال الرای المردم و الادعا والکرکری فی الامور بین المللی و التاراج درآمد النفت فی الرقم الملیاردی و النطق المنی یک غاز فی الپناه و یسره اجمعین الامام الغایب و الامام الراحل و الحضرت الرهبر الاجمعین

باری برادرجان درست است که شما هنوز کلی تروریست دارید که باید دستگیر کنید و درآن قسمت بلوچستان مثل خر در گل مانده‏اید اما چون برای برادران ما خیلی خطری هست و سربازان گمنام ما همه لو رفته اند بیایید این اشرار ما را دستگیر و سپس کتف بسته در یک هواپیما که عازم قرقیزستان است تحویل بدهید تا ما با هوشیاری نیروهای امنیتی خود آنها را دستگیر و سپس اعدام بکنیم.

روابط تاریخی و معاملات بین المللی موجود بین دو کشور حکم کردن کرتاهی که شما بسیار عجله کنید.

خود ما البته تا توانسته‏ایم آدم معمولی دستگیر کرده‏ایم و آنهایی را که کمی دورتر از جاده اصلی هستند رادان، خط قرمز می‏کشد و می‏کشد اما رسم ما در این استان با توجه به رهنمودهای امام ره و حضرت رهبر این بوده که درظرف چهل هشت ساعت چوبه‏های دار را برپا کنیم. در صورتیکه فعلاً ناگزیریم به همین کشتنهای کرنل رادان اکتفا کنیم و اعدامهای رسمی را موکول کنیم به دستگیری گروهی که بشود با عملیات ماهرانه و پیچیده آنها را دستگیر کنیم (چشمک یاهویی)

برادرت محمود رئیس جمهور منتخب رهبری

بعد از تحریر: خدا وکیلی ایندفعه کمتر حساب کنید. اون کاغذ پاره تحریمها کمی دستمون رو تنگ کرده


نامه به پاکستان

Posted by balouch On July - 20 - 2010

جمهوری اسلامی که بر شاخه می نشیند و بن می برد حالا که در بلوچستان با بحران مواجه شده، در ارتباط با انفجارهای اخیر یقه پاکستان را گرفته . هیچ بعید نیست جناب پرزیدنت همین روزها چنین نامه ای به همتای پاکستانی خود بنویسد:

جناب همتای پاکستانی

البلغور والملغور و الزور و التقلب الصندوقی و البیخیال الرای المردم و الادعا والکرکری فی الامور بین المللی و التاراج درآمد النفت فی الرقم الملیاردی و النطق المنی یک غاز فی الپناه و یسره اجمعین الامام الغایب و الامام الراحل و الحضرت الرهبر الاجمعین

باری برادرجان درست است که شما هنوز کلی تروریست دارید که باید دستگیر کنید و درآن قسمت بلوچستان مثل خر در گل مانده‏اید اما چون برای برادران ما خیلی خطری هست و سربازان گمنام ما همه لو رفته اند بیایید این اشرار ما را دستگیر و سپس کتف بسته در یک هواپیما که عازم قرقیزستان است تحویل بدهید تا ما با هوشیاری نیروهای امنیتی خود آنها را دستگیر و سپس اعدام بکنیم.

روابط تاریخی و معاملات بین المللی موجود بین دو کشور حکم کردن کرتاهی که شما بسیار عجله کنید.

خود ما البته تا توانسته‏ایم آدم معمولی دستگیر کرده‏ایم و آنهایی را که کمی دورتر از جاده اصلی هستند رادان، خط قرمز می‏کشد و می‏کشد اما رسم ما در این استان با توجه به رهنمودهای امام ره و حضرت رهبر این بوده که درظرف چهل هشت ساعت چوبه‏های دار را برپا کنیم. در صورتیکه فعلاً ناگزیریم به همین کشتنهای کرنل رادان اکتفا کنیم و اعدامهای رسمی را موکول کنیم به دستگیری گروهی که بشود با عملیات ماهرانه و پیچیده آنها را دستگیر کنیم (چشمک یاهویی)

برادرت محمود رئیس جمهور منتخب رهبری

بعد از تحریر: خدا وکیلی ایندفعه کمتر حساب کنید. اون کاغذ پاره تحریمها کمی دستمون رو تنگ کرده


سیکل مرگ

Posted by balouch On July - 20 - 2010

چهره‏ی خشن جانشین فرمانده‏ی نیروی انتظامی برای بلوچستان چهره‏ای نا آشنا نیست. جانیان زیادی در این استان جان ستاندند و در مرکز به پست و مقام رسیدند. زمانی که ما صدر نشین اخبار نبودیم حجة الاسلام بدنامی بود به نام نکو نام که با هلیکوپتر و گروه تیربارانش پرواز می‏کرد و هر جا که دلش می‏خواست فرود می‏آمد و دادگاه تشکیل می‏داد و تیرباران می‏کرد. حالا رادان برای برقراری امنیت به زاهدان برگشته است. او در گفت‌وگو با خبرگزاری حکومتی ايسنا، گفته است:

برخی معابر در منطقه مسدود شده و از جمعه شب تا روز شنبه سه مورد درگيری در اين مناطق صورت گرفته و شش نفر در اين درگيری‌ها کشته شدند!

صد البته کسی را دسترسی به آن کشته شده ها نیست که شیش یا شصت نفر بودنشان را گزارش کند وعکسهای جگر خراش بگیرد و نشان بدهد که گلوله های رادانِ نادان به کجایشان خورده و با چه صحنه‏های فجیعی کشته شده‏اند. فقط جناب رادان باد به غبغب می‏اندازد و می‏فرماید:

پليس اين مناطق را خط قرمز می‌داند و هر کسی که بخواهد از اين معابر عبور کند، با قهر پليس روبرو خواهد شد.

مشکل همین قهر خانمان بر انداز است که سی و دوسال است از خمینی و شاگردانش در سراسر ایران فوران می‏کند و تمام نمی‏شود. همین قهر است که قهر می‏زاید. همین کشتنهاست که کشته می آفریند. دردا که تا جهل حکومت می‏کند، این سیکل بسته‏ی مرگ آفرین پر مرگ می چرخد


یادش گرامی باد

Posted by balouch On July - 19 - 2010


سیکل مرگ

Posted by balouch On July - 19 - 2010

چهره‏ی خشن جانشین فرمانده‏ی نیروی انتظامی برای بلوچستان چهره‏ای نا آشنا نیست. جانیان زیادی در این استان جان ستاندند و در مرکز به پست و مقام رسیدند. زمانی که ما صدر نشین اخبار نبودیم حجة الاسلام بدنامی بود به نام نکو نام که با هلیکوپتر و گروه تیربارانش پرواز می‏کرد و هر جا که دلش می‏خواست فرود می‏آمد و دادگاه تشکیل می‏داد و تیرباران می‏کرد. حالا رادان برای برقراری امنیت به زاهدان برگشته است. او در گفت‌وگو با خبرگزاری حکومتی ايسنا، گفته است:

برخی معابر در منطقه مسدود شده و از جمعه شب تا روز شنبه سه مورد درگيری در اين مناطق صورت گرفته و شش نفر در اين درگيری‌ها کشته شدند!

صد البته کسی را دسترسی به آن کشته شده ها نیست که شیش یا شصت نفر بودنشان را گزارش کند وعکسهای جگر خراش بگیرد و نشان بدهد که گلوله های رادانِ نادان به کجایشان خورده و با چه صحنه‏های فجیعی کشته شده‏اند. فقط جناب رادان باد به غبغب می‏اندازد و می‏فرماید:

پليس اين مناطق را خط قرمز می‌داند و هر کسی که بخواهد از اين معابر عبور کند، با قهر پليس روبرو خواهد شد.

مشکل همین قهر خانمان بر انداز است که سی و دوسال است از خمینی و شاگردانش در سراسر ایران فوران می‏کند و تمام نمی‏شود. همین قهر است که قهر می‏زاید. همین کشتنهاست که کشته می آفریند. دردا که تا جهل حکومت می‏کند، این سیکل بسته‏ی مرگ آفرین پر مرگ می چرخد


یادش گرامی باد

Posted by balouch On July - 19 - 2010


فقر در بلوچستان

Posted by balouch On July - 17 - 2010

سایت انترنتی پهره با مشخص کردن عناوینی در مورد بلوچستان، مسابقه‏ی مقاله نویسی‏ گذاشته است. برنده این مسابقه قرار است جوایزی ارزنده دریافت کند. آگاهی دهنده در پایان آگهی، لیست افرادی را که توقع دارد در این مسابقه شرکت کنند نوشته است. خوشبختانه اسم من هم جزو آنهاست. حداقل اگر وسط این جوایز ارزنده یک آپارتمان یک اتاق خوابه هم باشد بسیار خنده دار خواهد بود که بعد یک عمر طنز نویسی از طریق مقاله نوشتن، خانواده ی هفت نفره ما به سرپناهی برسد. مشکل آنجاست که طنز نویس چطور مقاله بنویسد؟ تصادفی من می دانم که یک مقاله باید عنوان خلاصه و مختصر و گویا و خوبی داشته باشد و دقیقاً موضوع را روشن کند و بعد به صحرای کربلا نزند. لذا من عنوان: فقر در بلوچستان را برای مقاله خود انتخاب می کنم که جامع و مانع و گویاست و جزو عناوین اعلام شده هم هست. در چکیده اولیه مقاله هم لازم نیست آمار و ارقام و دلیل و برهان بیاورم که استان سیستان و بلوچستان از توسعه نیافته ترین استانهای کشور است. چون علاوه بر شما اکثر دوستان آفریقایی هم این واقعیت را می دانند.

در این قسمت از مقاله باید واژگان کلیدی مقاله برای خواننده تشریح شوند که دچار سر در گمی نشود. یکی از واژگان کلیدی… بقیه را در محل مسابقه بخوانید


فقر در بلوچستان

Posted by balouch On July - 16 - 2010

سایت انترنتی پهره با مشخص کردن عناوینی در مورد بلوچستان، مسابقه‏ی مقاله نویسی‏ گذاشته است. برنده این مسابقه قرار است جوایزی ارزنده دریافت کند. آگاهی دهنده در پایان آگهی، لیست افرادی را که توقع دارد در این مسابقه شرکت کنند نوشته است. خوشبختانه اسم من هم جزو آنهاست. حداقل اگر وسط این جوایز ارزنده یک آپارتمان یک اتاق خوابه هم باشد بسیار خنده دار خواهد بود که بعد یک عمر طنز نویسی از طریق مقاله نوشتن، خانواده ی هفت نفره ما به سرپناهی برسد. مشکل آنجاست که طنز نویس چطور مقاله بنویسد؟ تصادفی من می دانم که یک مقاله باید عنوان خلاصه و مختصر و گویا و خوبی داشته باشد و دقیقاً موضوع را روشن کند و بعد به صحرای کربلا نزند. لذا من عنوان: فقر در بلوچستان را برای مقاله خود انتخاب می کنم که جامع و مانع و گویاست و جزو عناوین اعلام شده هم هست. در چکیده اولیه مقاله هم لازم نیست آمار و ارقام و دلیل و برهان بیاورم که استان سیستان و بلوچستان از توسعه نیافته ترین استانهای کشور است. چون علاوه بر شما اکثر دوستان آفریقایی هم این واقعیت را می دانند.

در این قسمت از مقاله باید واژگان کلیدی مقاله برای خواننده تشریح شوند که دچار سر در گمی نشود. یکی از واژگان کلیدی… بقیه را در محل مسابقه بخوانید


مسابقه مرگ

Posted by balouch On July - 15 - 2010

در دو بمبگذاری انتحاری در زاهدان دهها نفر کشته و زخمی شدند. حالا ست که همه اگر لیوان آب دستشان هست زمین می گذارند و بلوچستان را در صدر اخبار می نشانند اما وقتی دسته دسته جوان را بالای دار می برند و باد برایمان جنازه می‏رقصاند بلوچستان از ته اخبار هم غایب است. همین چند روز قبل مراسم ختم بخاری که یکی از مراسم مذهبی اهل تسنن هست بدون هیچ دلیل و توضیحی ممنوع اعلام شد و هیچکدام از خبرگزاریها حتی خبر نشدند که خبری شده است. وقتی از درد و رنجها و اعدام و زندان و شکنجه و اجحافاتی که به استان می‏شود خبری در اخبار نباشد آن استان خبر ساز خواهد شد. در آن استان مرگ ارزان خواهد شد؛ زیستن بی ارزش خواهد شد و جوانان، مرگ طلب خواهند شد. روشنفکران و گروههای سیاسی ای که به مبارزه مسلحانه اعتقاد ندارند بارها و بارها نوشتند و هشدار دادند اما در این نظام کجاست گوشی شنوا. طبیعی است که در چنین حالتی، در جذب جوانان، برنده اصلی جندالله است. دو جوان که باید پر باشند از شور زندگی، تلخی مرگ پاشیده‏اند بر دهها انسان. دیری است که در استان ما زندگی ها چنان بر باد می‏رود که باد می‏برد برگ‏ها را.

بیهوده است که کسی از چون منی توقع داشته باشد کشت و کشتار و خون و خون ریزی را تایید کنم.

بیهوده تر از آن توقعی است که کسی داشته باشد من گلوی ولی فقیه جاهل و نادان را رها کنم و بچسبم به جنایاتی که بر اثر جنایات او در دیار من قد علم کرده. در مسابقه ی مرگ افشانی برنده ای وجود ندارد هر چه زودتر متوقف نشود کثیف‏تر و غیر قابل توقف تر خواهد شد.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!