Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for December, 2007

ترور

Posted by balouch On December - 28 - 2007

این عکس در سال هزار و نهصد و نود و نه در انگلیس گرفته شده. در نتیجه هر کدام از بچه‌ها حالا هشت سال بزرگتر هستند الا خود مادر که بزرگتر شدنش با ترور متوقف شد.


ترور

Posted by balouch On December - 28 - 2007

این عکس در سال هزار و نهصد و نود و نه در انگلیس گرفته شده. در نتیجه هر کدام از بچه‌ها حالا هشت سال بزرگتر هستند الا خود مادر که بزرگتر شدنش با ترور متوقف شد.


یلدا، کریسمس، سال نوی مسیحی

Posted by balouch On December - 25 - 2007

حالا دیریست که دوستان ثابت کرده‌اند شب تولد مهر همان شب تولد حضرت عیسی است و در نتیجه کریسمس هم مال ما ایرانیها. اما من آنقدر عقب نمی‌روم که به برخورد دو سنگ آذری و زاده شدن مهر و یا به بیت‌الحم و تولد حضرت عیسی برسم. مهرگان، یلدا، کریسمس، سال نوی مسیحی، نوروز، عید فطز، عید قربان و هر مناسبتی که بتواند بر گروهی از این شیش میلیارد افسرده‌ی ساکن زمین شادی بدهد غنیمت است.
بوقلمونی اینجا، سبزی پلو ماهی‌ای آنجا، کباب دنده‌ای هر کجا بر آدمهایی که تفاوتهای نگاه و برداشت و باور بر دلشان داغهای فراوانی گذاشته نوش‌جان و شادی و پایکوبیشان بی دردسر باد.
تعطیلات و سال نوی مسیحی به آنهایی که حساسیت ندارند خوش بگذرد و مبارک باد.


یلدا، کریسمس، سال نوی مسیحی

Posted by balouch On December - 25 - 2007

حالا دیریست که دوستان ثابت کرده‌اند شب تولد مهر همان شب تولد حضرت عیسی است و در نتیجه کریسمس هم مال ما ایرانیها. اما من آنقدر عقب نمی‌روم که به برخورد دو سنگ آذری و زاده شدن مهر و یا به بیت‌الحم و تولد حضرت عیسی برسم. مهرگان، یلدا، کریسمس، سال نوی مسیحی، نوروز، عید فطز، عید قربان و هر مناسبتی که بتواند بر گروهی از این شیش میلیارد افسرده‌ی ساکن زمین شادی بدهد غنیمت است.
بوقلمونی اینجا، سبزی پلو ماهی‌ای آنجا، کباب دنده‌ای هر کجا بر آدمهایی که تفاوتهای نگاه و برداشت و باور بر دلشان داغهای فراوانی گذاشته نوش‌جان و شادی و پایکوبیشان بی دردسر باد.
تعطیلات و سال نوی مسیحی به آنهایی که حساسیت ندارند خوش بگذرد و مبارک باد.


دسته‌ای علف تازه

Posted by balouch On December - 20 - 2007

وقتی که رژیم جمهوری اسلامی نیامده بود و کارد تیز را بر گردن طاغوتی‌های دیروز و مکتبی‌های امروز نکشیده بود، عید قربان عیدش از قربانیش پر‌رنگتر بود. اما حالا که از اولین ساعات انقلاب دیروز تا همین رویت هلال ماه امروز هر روز فرزندی از فرزندان ملت به کارد قرائتی از شریعت قربانی تحجر شدند آدم دست و بالش به کارد و گردن هیچ گوسفندی نمی‌رود.
با سپاس از حضرت ابراهیم و اسماعیل و با حمد مر ایزد متعال را برای قوچ بهشتی‌اش دسته‌ای علف تازه تقدیم گوسفندان می‌کنم تا به هنگام مرگ طبیعی‌اشان بع‌بع کنند. کارد را غلاف کرده با قرائتی انسانی عید قربان را به همه‌ی آنهاییکه تا اینجا از قربانی شدن جان سالم به‌در بردند تبریک عرض می‌کنم.


دسته‌ای علف تازه

Posted by balouch On December - 20 - 2007

وقتی که رژیم جمهوری اسلامی نیامده بود و کارد تیز را بر گردن طاغوتی‌های دیروز و مکتبی‌های امروز نکشیده بود، عید قربان عیدش از قربانیش پر‌رنگتر بود. اما حالا که از اولین ساعات انقلاب دیروز تا همین رویت هلال ماه امروز هر روز فرزندی از فرزندان ملت به کارد قرائتی از شریعت قربانی تحجر شدند آدم دست و بالش به کارد و گردن هیچ گوسفندی نمی‌رود.
با سپاس از حضرت ابراهیم و اسماعیل و با حمد مر ایزد متعال را برای قوچ بهشتی‌اش دسته‌ای علف تازه تقدیم گوسفندان می‌کنم تا به هنگام مرگ طبیعی‌اشان بع‌بع کنند. کارد را غلاف کرده با قرائتی انسانی عید قربان را به همه‌ی آنهاییکه تا اینجا از قربانی شدن جان سالم به‌در بردند تبریک عرض می‌کنم.


اگر فرصتی باشد

Posted by balouch On December - 17 - 2007

در همین هزارم میلیونیوم ثانیه‌ی هستی که من نبودم، در سطح هستی علیرغم فعالیتهای الگور و دبیر کل سازمان ملل (و خود من) باز هم سوراخ لایه اوزن گشادتر و هوا پس‌تر و یخ‌های قطب، میل بیشتری به آب شدن نشان دادند.
در سطح جهان آمریکا بر علیه خودش کودتا کرد و جمهوری اسلامی به نفع خودش شعار داد. در سطح اروپا همه‌ی کشورهای اروپایی به مرکز خود و به شعاع اتحادیه اروپا دور خودشان چرخیدند. در سطح منطقه از ترکیه گرفته تا غزه عقرب در قمر و قمر به شدت در عقرب فرو رفت. در سطح کشور، تحجر همچنان گرد و خاک می‌کند و مردم و مردنشان به فتوایی بند است.
در سطح ونکوور پرویز قلیچ‌خانی به بهانه‌ی انتشار صدمین شماره‌ی نشریه آرش در یک نشست دوساعته از کورش کبیر تا حضرت امام، فاتحه‌ی همه را خواند که بر اساس ترجمه‌ی من انگار می‌خواست بگوید از ماست که بر ماست و تا از درون عوض نشویم باید بیرون گود بنشینیم و کشکمان را بسابیم.
باری، اگر فرصتی باشد زودترک به روز خواهم کرد اما محض احتیاط جدی نگیرید.


اگر فرصتی باشد

Posted by balouch On December - 17 - 2007

در همین هزارم میلیونیوم ثانیه‌ی هستی که من نبودم، در سطح هستی علیرغم فعالیتهای الگور و دبیر کل سازمان ملل (و خود من) باز هم سوراخ لایه اوزن گشادتر و هوا پس‌تر و یخ‌های قطب، میل بیشتری به آب شدن نشان دادند.
در سطح جهان آمریکا بر علیه خودش کودتا کرد و جمهوری اسلامی به نفع خودش شعار داد. در سطح اروپا همه‌ی کشورهای اروپایی به مرکز خود و به شعاع اتحادیه اروپا دور خودشان چرخیدند. در سطح منطقه از ترکیه گرفته تا غزه عقرب در قمر و قمر به شدت در عقرب فرو رفت. در سطح کشور، تحجر همچنان گرد و خاک می‌کند و مردم و مردنشان به فتوایی بند است.
در سطح ونکوور پرویز قلیچ‌خانی به بهانه‌ی انتشار صدمین شماره‌ی نشریه آرش در یک نشست دوساعته از کورش کبیر تا حضرت امام، فاتحه‌ی همه را خواند که بر اساس ترجمه‌ی من انگار می‌خواست بگوید از ماست که بر ماست و تا از درون عوض نشویم باید بیرون گود بنشینیم و کشکمان را بسابیم.
باری، اگر فرصتی باشد زودترک به روز خواهم کرد اما محض احتیاط جدی نگیرید.


استادیوم طلاب

Posted by balouch On December - 8 - 2007

مدیر کل تربیت بدنی استان قم برای رعایت شئونات و جایگاه روحانیت احداث مجموعه ورزشی ویژه این عزیزان را ضروری می‌داند. اصولاً اگر من و شما هم مثل مدیر کل تربیت بدنی استان قم قرآن می‌خواندیم و احادیث و روایات پیامبر و ائمه اطهار را دنبال می‌کردیم از این شئونات و جایگاه ویژه با خبر می‌شدیم. بدور از جان شما خاک بر سر مدیر کل اداره راه و ترابری استان قم که می‌بیند طلاب و روحانیون یک پایشان در حوزه و پای دیگرشان در پایتخت است و هنوز یک بزرگراه برای رعایت شئونات این عزیزان احداث نکرده. آیا این مدیر کل واقعاً فکر می‌کند خود روحانیت و طلاب باید بیایند و چنین درخواستی بدهند؟ ما از امام جمعه استان قم می‌خواهیم که با معرفی یک مدیر کل راه، برای استان قم، بیشتر از این نگذارد که طلاب ما از همان جاده‌ای که افراد بی شئون و جایگاه ویژه، مسافرت می‌کنند تردد بفرمایند.

اصل کارتون از اینجا دزدیده و جراحی شده.


من آمدم

Posted by balouch On December - 8 - 2007

این که می‌گویند خنده بر هر دردی دواست دروغ است. خبر مرگ مادرم را که به من دادند به همین امید برای زن و بچه و دوستان بیشمارم شدم فیلسوف: کسی که به دنیا می‌آید مرگ خودش را حمل می‌کند! چه توقع داشتید؟ حضرت محمد، زرتشت، بودا، مختاری، پوینده، فروهر‌ها، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب و پدر و مادر خوانندگان وبلاگ من بروند، مادر من بماند؟ اما وقتی روی تخت بیمارستان در جواب پرستار که می‌پرسید تنگی نفس هم دارم نخواسته اشک و آه شدم فهمیدم دوای خیلی از درها گریه‌ی بسیار تلخیست که از نهاد آدم بر می‌خیزد.
حالا من آمده‌ام خانه. دکتر می‌گفت آنچه سر آدم می‌آید از فشاریست که خود آدم و رژیمی که با آن سر و کار دارد بر آدم وارد می‌آورد. او نمی‌دانست رژیمی که از آن حرف می‌زند رژیم جمهوری اسلامی‌ای است که جدایی‌آفرین و داغ تحمیل کن است.
متشکرم از: فرامرز پورنوروز و مهری عزیز که انگار فرشته نجات من در غربتند. از هادی ابراهیمی و کتی دیلمی که دارند می‌روند مقام پدر و مادر غربت نشینان ونکوور را پیدا کنند. از محمد آقا علمی و سهیلا خانم که شانه‌هایشان هیچوقت برای تکیه دادن غایب نبوده. از محمود رستمی و فرید عزیز که صمیمیتشان همیشه در کلامشان موج می‌زند. از مجید میرزایی شاعر با احساس و علی نگهبان ادیب با وقار شهرمان. از بهاره، شراره ، لیلا خسرو پور. از پروانه و رقیه و جواد داغدار ابراهیم رزم آرا. از نیلوفر جان شیدمهر شاعر بسیار با محبت شهرمان. از شعله جان فقیهی شاعر شوخ و انسان . از مهین میلانی نویسنده و نقاد داغدار شهرمان که خود در سوگ مادر نشسته. از شقایق جان محمد علی نویسنده با احساس و مهربان. از مهران پر محبت که کمکهایش تحمل دردم را تسکین داد و مسعود گرامی. از پویا وبلاگنویس جوان و با ادب و احساس و فعال شهر ما. از خانم مینو سبزواری با احساس و بزرگوار. از محمد دوستدار سردبیر نشریه فرهنگ و دوست بسیار گرامی‌ام. از رامین مهجوری سردبیر بسیار فعال نشریه پیوند. از دکتر پیمان وهابزاده گرامی. از دکتر مسعود حسینی ارجمند. از عایشه خانم نارویی بسیار عزیز و گرامی. از شکوه خانم مهربان بانوی گل. از جی لندنی گرامی و با احساس. از استاد درویش‌پور گرامی. از زیتا جان مهربان. از زلما جان، شاعره پر احساس بلوچ. از محمد شه‌بخش عزیز. از منصور جان خرسندی شاعر و انسان و دوست گرامی. از میترا، مهتاب، طاهره، شهربانو، مریم دوست داشتنی. از خانم کرمانشاهی مسئول محترم رادیو زن و دوست گرامی. از سهیلا و آرش بسیار مهربان. از خیابانی به بزرگی خیابان شماره یازده. از ملا حسنی طناز. از محمود فرجامی بزرگوار و آزاده. از علی جان اوحدی دوست فرهیخته وبلاگنویس و استاد بزرگوار. از دوست بسیار گرامی اسدجان علیمحمدی و شورای محترم سردبیری بلاگنیوز. از سام الدین ضیایی طناز صاحب نام وبلاگشهر. از رهگذر طناز بسیار مهربان و دوست گرامی. از فرهاد جان حیرانی طناز تقویم تبعید. از رضا بهادر عزیز شاعر آشنا با غربت واژه. از ناصر جان و سایر یزرگوارانی که بدون نام ونشان مرا شرمنده الطاف خود کردند و از تمام عزیزانی که با ایمیل، تلفن و حضوری باعث شدند که زیستن با این تلخی را عادت کنم.


استادیوم طلاب

Posted by balouch On December - 8 - 2007

مدیر کل تربیت بدنی استان قم برای رعایت شئونات و جایگاه روحانیت احداث مجموعه ورزشی ویژه این عزیزان را ضروری می‌داند. اصولاً اگر من و شما هم مثل مدیر کل تربیت بدنی استان قم قرآن می‌خواندیم و احادیث و روایات پیامبر و ائمه اطهار را دنبال می‌کردیم از این شئونات و جایگاه ویژه با خبر می‌شدیم. بدور از جان شما خاک بر سر مدیر کل اداره راه و ترابری استان قم که می‌بیند طلاب و روحانیون یک پایشان در حوزه و پای دیگرشان در پایتخت است و هنوز یک بزرگراه برای رعایت شئونات این عزیزان احداث نکرده. آیا این مدیر کل واقعاً فکر می‌کند خود روحانیت و طلاب باید بیایند و چنین درخواستی بدهند؟ ما از امام جمعه استان قم می‌خواهیم که با معرفی یک مدیر کل راه، برای استان قم، بیشتر از این نگذارد که طلاب ما از همان جاده‌ای که افراد بی شئون و جایگاه ویژه، مسافرت می‌کنند تردد بفرمایند.

اصل کارتون از اینجا دزدیده و جراحی شده.


من آمدم

Posted by balouch On December - 8 - 2007

این که می‌گویند خنده بر هر دردی دواست دروغ است. خبر مرگ مادرم را که به من دادند به همین امید برای زن و بچه و دوستان بیشمارم شدم فیلسوف: کسی که به دنیا می‌آید مرگ خودش را حمل می‌کند! چه توقع داشتید؟ حضرت محمد، زرتشت، بودا، مختاری، پوینده، فروهر‌ها، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب و پدر و مادر خوانندگان وبلاگ من بروند، مادر من بماند؟ اما وقتی روی تخت بیمارستان در جواب پرستار که می‌پرسید تنگی نفس هم دارم نخواسته اشک و آه شدم فهمیدم دوای خیلی از درها گریه‌ی بسیار تلخیست که از نهاد آدم بر می‌خیزد.
حالا من آمده‌ام خانه. دکتر می‌گفت آنچه سر آدم می‌آید از فشاریست که خود آدم و رژیمی که با آن سر و کار دارد بر آدم وارد می‌آورد. او نمی‌دانست رژیمی که از آن حرف می‌زند رژیم جمهوری اسلامی‌ای است که جدایی‌آفرین و داغ تحمیل کن است.
متشکرم از: فرامرز پورنوروز و مهری عزیز که انگار فرشته نجات من در غربتند. از هادی ابراهیمی و کتی دیلمی که دارند می‌روند مقام پدر و مادر غربت نشینان ونکوور را پیدا کنند. از محمد آقا علمی و سهیلا خانم که شانه‌هایشان هیچوقت برای تکیه دادن غایب نبوده. از محمود رستمی و فرید عزیز که صمیمیتشان همیشه در کلامشان موج می‌زند. از مجید میرزایی شاعر با احساس و علی نگهبان ادیب با وقار شهرمان. از بهاره، شراره ، لیلا خسرو پور. از پروانه و رقیه و جواد داغدار ابراهیم رزم آرا. از نیلوفر جان شیدمهر شاعر بسیار با محبت شهرمان. از شعله جان فقیهی شاعر شوخ و انسان . از مهین میلانی نویسنده و نقاد داغدار شهرمان که خود در سوگ مادر نشسته. از شقایق جان محمد علی نویسنده با احساس و مهربان. از مهران پر محبت که کمکهایش تحمل دردم را تسکین داد و مسعود گرامی. از پویا وبلاگنویس جوان و با ادب و احساس و فعال شهر ما. از خانم مینو سبزواری با احساس و بزرگوار. از محمد دوستدار سردبیر نشریه فرهنگ و دوست بسیار گرامی‌ام. از رامین مهجوری سردبیر بسیار فعال نشریه پیوند. از دکتر پیمان وهابزاده گرامی. از دکتر مسعود حسینی ارجمند. از عایشه خانم نارویی بسیار عزیز و گرامی. از شکوه خانم مهربان بانوی گل. از جی لندنی گرامی و با احساس. از استاد درویش‌پور گرامی. از زیتا جان مهربان. از زلما جان، شاعره پر احساس بلوچ. از محمد شه‌بخش عزیز. از منصور جان خرسندی شاعر و انسان و دوست گرامی. از میترا، مهتاب، طاهره، شهربانو، مریم دوست داشتنی. از خانم کرمانشاهی مسئول محترم رادیو زن و دوست گرامی. از سهیلا و آرش بسیار مهربان. از خیابانی به بزرگی خیابان شماره یازده. از ملا حسنی طناز. از محمود فرجامی بزرگوار و آزاده. از علی جان اوحدی دوست فرهیخته وبلاگنویس و استاد بزرگوار. از دوست بسیار گرامی اسدجان علیمحمدی و شورای محترم سردبیری بلاگنیوز. از سام الدین ضیایی طناز صاحب نام وبلاگشهر. از رهگذر طناز بسیار مهربان و دوست گرامی. از فرهاد جان حیرانی طناز تقویم تبعید. از رضا بهادر عزیز شاعر آشنا با غربت واژه. از ناصر جان و سایر یزرگوارانی که بدون نام ونشان مرا شرمنده الطاف خود کردند و از تمام عزیزانی که با ایمیل، تلفن و حضوری باعث شدند که زیستن با این تلخی را عادت کنم.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!