خواب که سنگین باشد هر کسی نمیتواند خفته را بیدار کند. صدایش میزنی. جواب میدهد. بلند میشود. مینشیند. خمیازه میکشد اما میافتد لحاف را به خود میپیچد و انگار مرده است. خفتهای که خوابش سنگین است مرده نیست، مرده است. مردهای که ترا میکشد اما بیدار نمیشود. باید مسیح باشی. باید بتوانی زنده کنی. باید آماده باشی که اگر سیلی زد توی گوشَت آنطرف صورتت را بیاوری تا دوباره نکوبد به همان طرف صورتت. باید ایوب باشی که اگر نشست و زل زد در چشمانت و داد زد بیدارم برو رهایم کن و بعد دراز به دراز افتاد و خوابید منفجر نشوی، ناز و نوازشش کنی. حیلهای بیابی. بلد باشی بدون آنکه خودت و یا او را به قصد کشت تکان دهی با واژهها هفت بند جانش را بلرزانی تا خوابش بپرد و کنده شود و بلند شود و ترا نجات دهد از دق مرگ.
بیدار کردن مشکل نیست، خیلی مشکل است.
Archive for November, 2006
بیدار کردن مشکل است
بیدار کردن مشکل است
خواب که سنگین باشد هر کسی نمیتواند خفته را بیدار کند. صدایش میزنی. جواب میدهد. بلند میشود. مینشیند. خمیازه میکشد اما میافتد لحاف را به خود میپیچد و انگار مرده است. خفتهای که خوابش سنگین است مرده نیست، مرده است. مردهای که ترا میکشد اما بیدار نمیشود. باید مسیح باشی. باید بتوانی زنده کنی. باید آماده باشی که اگر سیلی زد توی گوشَت آنطرف صورتت را بیاوری تا دوباره نکوبد به همان طرف صورتت. باید ایوب باشی که اگر نشست و زل زد در چشمانت و داد زد بیدارم برو رهایم کن و بعد دراز به دراز افتاد و خوابید منفجر نشوی، ناز و نوازشش کنی. حیلهای بیابی. بلد باشی بدون آنکه خودت و یا او را به قصد کشت تکان دهی با واژهها هفت بند جانش را بلرزانی تا خوابش بپرد و کنده شود و بلند شود و ترا نجات دهد از دق مرگ.
بیدار کردن مشکل نیست، خیلی مشکل است.
فرمایشات عمه جان و حضرت رهبر
جمهوریخواهان که میبازند خیلی ها شاخهایشان میشکند. بادهایشان خالی میشود و از کرکری خواندن میافتند.
کاش به همین سادگی بود. جمهوریخواهان که ببازند دموکراتها میبرند، آنها که بردند تازه نوبت شاخ و شانه کشیدن و باد کردن و کرکری خواندن عده ی دیگری میرسد.
ملتی که بین دو مدل شاخ و شانه کشیدن و باد کردن و کرکری خواندن گیر بکند به کیشی امیدوار میشود و به جیشی نا امید. تا قبل از انتخابات آمریکا عمه جان با جلیقه انفجاری میخوابید و در حال آماده باش «ضامن آهو» بود. حالا چادرش را برای صدور انقلاب بسته به کمرش و میگوید: شکست جمهوریخواهان پیروزی ملت ایران است.
نمونهای از باب اول گلستان من و سعدی
باب اول
در سیرت آخوندهایی که حاکم شدند
مثل
آخوندی را شنیدم که به کشتن زندانیای اشارت کرد. بیچاره در حالت نومیدی آخوند را ناسزا گفت. که گفتهاند «آب که از سر گذشت دوفحش هم روی آن».
وقت ضرورت چو نماند گریز
خشونت طلب شود هر آدم تیز
آخوند پرسید «چه میگوید» یکی از برادران گفت « به خداوند دشنام میدهد» آخوند دستور داد قبل کشتن هفتاد ضربه شلاق هم زنندش. برادر دیگری که ضد او بود گفت «نشاید پیش آیتالله جز به راستی سخن گفتن. او آقا را دشنام داد و ناسزا گفت» آخوند روی در هم کشید و گفت «بعد زدن و قبل کشتن سالی هم زندانش کنید. من سیدم. خدا حق خود بخشد، توهین بر اولاد حضرت رسول نبخشد»
اندرز
بر طاق ایوان بدبختی نوشته بود:
جهان ای برادر بماند به هر کس
آفرین! دل اندر جهان بند و بس
بکن تکیه بر دنیا و مکن پُشت
که بسیار یک لا قبا چون ترا کشت
چو عاقبت میکَنَد جان یک لاقبا
چه تاجداری کشد او را چه اهل عبا
فرمایشات عمه جان و حضرت رهبر
جمهوریخواهان که میبازند خیلی ها شاخهایشان میشکند. بادهایشان خالی میشود و از کرکری خواندن میافتند.
کاش به همین سادگی بود. جمهوریخواهان که ببازند دموکراتها میبرند، آنها که بردند تازه نوبت شاخ و شانه کشیدن و باد کردن و کرکری خواندن عده ی دیگری میرسد.
ملتی که بین دو مدل شاخ و شانه کشیدن و باد کردن و کرکری خواندن گیر بکند به کیشی امیدوار میشود و به جیشی نا امید. تا قبل از انتخابات آمریکا عمه جان با جلیقه انفجاری میخوابید و در حال آماده باش «ضامن آهو» بود. حالا چادرش را برای صدور انقلاب بسته به کمرش و میگوید: شکست جمهوریخواهان پیروزی ملت ایران است.
نمونهای از باب اول گلستان من و سعدی
باب اول
در سیرت آخوندهایی که حاکم شدند
مثل
آخوندی را شنیدم که به کشتن زندانیای اشارت کرد. بیچاره در حالت نومیدی آخوند را ناسزا گفت. که گفتهاند «آب که از سر گذشت دوفحش هم روی آن».
وقت ضرورت چو نماند گریز
خشونت طلب شود هر آدم تیز
آخوند پرسید «چه میگوید» یکی از برادران گفت « به خداوند دشنام میدهد» آخوند دستور داد قبل کشتن هفتاد ضربه شلاق هم زنندش. برادر دیگری که ضد او بود گفت «نشاید پیش آیتالله جز به راستی سخن گفتن. او آقا را دشنام داد و ناسزا گفت» آخوند روی در هم کشید و گفت «بعد زدن و قبل کشتن سالی هم زندانش کنید. من سیدم. خدا حق خود بخشد، توهین بر اولاد حضرت رسول نبخشد»
اندرز
بر طاق ایوان بدبختی نوشته بود:
جهان ای برادر بماند به هر کس
آفرین! دل اندر جهان بند و بس
بکن تکیه بر دنیا و مکن پُشت
که بسیار یک لا قبا چون ترا کشت
چو عاقبت میکَنَد جان یک لاقبا
چه تاجداری کشد او را چه اهل عبا
از فرمایشان اخیر پریزیدنت
جناب پریزیدنت احمدی فرمودهاند مردم دنیا منتظرند تا ما تلفن کرده به آنها رهنمود بدهیم. ایشان فرمودند خبرنگاران در صف مصاحبه هستند تا پیام ملت ایران را بشوند.
******
-الو؟ مردم دنیا؟ ببخشید معطل شدید، گوشی دستتون باشه تا من یه لحظه این رهنمودها رو مرتب کنم…
رهنمود اولی که دم دستم هست و میدم خدمتتون خیلی کلیدیه. باید رهبران شما بیان ایران ما نمایندگی یک حلقه چاه جمکران کوچولورو بدیم به اونا تا جایی برای انداختن پیماناتشون داشته باشن.
رهنمود بعدی که براتون دارم در واقع برای رئیس دولتتون هست که باید بدونن کجا و چطور سخنرانی کنن تا دور سرشان هاله نور قرار بگیره.
یه رهنمود فیسقلی تولید بچه هم هست که خصوصی بعداً میدمش خدمت خواهران.
رهنمودهای تعطیلات عشقی، کشور پاک کنی و هالوکاستی هم هست که به مرور خدمتتون زنگ میزنم.
یه رهنمود غنی سازی هم هست که حق مسلم خود ماست و نمیتونم به شما بدمش. ولی تماس با ژنرال عبدالقدیر خان یا ژنرال مشرف بی نتیجه نیست اما گفته باشم که خیلی گرون حساب میکنن.
به لطف و عنایت الهی رهنمود فراوونه. منتظر تلفنهای بعدی من باشین، فعلاً باید برم که خبرنگاران تشنهشونه و تو صف معطلن.
از فرمایشان اخیر پریزیدنت
جناب پریزیدنت احمدی فرمودهاند مردم دنیا منتظرند تا ما تلفن کرده به آنها رهنمود بدهیم. ایشان فرمودند خبرنگاران در صف مصاحبه هستند تا پیام ملت ایران را بشوند.
******
-الو؟ مردم دنیا؟ ببخشید معطل شدید، گوشی دستتون باشه تا من یه لحظه این رهنمودها رو مرتب کنم…
رهنمود اولی که دم دستم هست و میدم خدمتتون خیلی کلیدیه. باید رهبران شما بیان ایران ما نمایندگی یک حلقه چاه جمکران کوچولورو بدیم به اونا تا جایی برای انداختن پیماناتشون داشته باشن.
رهنمود بعدی که براتون دارم در واقع برای رئیس دولتتون هست که باید بدونن کجا و چطور سخنرانی کنن تا دور سرشان هاله نور قرار بگیره.
یه رهنمود فیسقلی تولید بچه هم هست که خصوصی بعداً میدمش خدمت خواهران.
رهنمودهای تعطیلات عشقی، کشور پاک کنی و هالوکاستی هم هست که به مرور خدمتتون زنگ میزنم.
یه رهنمود غنی سازی هم هست که حق مسلم خود ماست و نمیتونم به شما بدمش. ولی تماس با ژنرال عبدالقدیر خان یا ژنرال مشرف بی نتیجه نیست اما گفته باشم که خیلی گرون حساب میکنن.
به لطف و عنایت الهی رهنمود فراوونه. منتظر تلفنهای بعدی من باشین، فعلاً باید برم که خبرنگاران تشنهشونه و تو صف معطلن.
اعدام صدام حسین
خمینی و خلخالی و هیتلر و عزرائیل نشسته بودند که بی بی سی خبر محکوم شدن به اعدام صدام حسین را پخش کرد. خلخالی گفت: حکمی را که آقا امضاء نکند هر کس اجرا کند گرفتار میشود. هیتلر با عصبانیت گفت: تمام عمر دنباله روی منند موقع مردن از من پیروی نمیکنند. خمینی زل زده بود به عزرائیل که داسِ مرگِ پنج پری را تیز میکرد. سراغ عمه جان رفتم. دلخور بود که قبل از اعدام شلاق زدنی در کار نیست. سراغ تاریخ رفتم. کنار دجله گریه میکرد.
خندهی سطحی ـ خندهی حجمی
اعدام صدام حسین
خمینی و خلخالی و هیتلر و عزرائیل نشسته بودند که بی بی سی خبر محکوم شدن به اعدام صدام حسین را پخش کرد. خلخالی گفت: حکمی را که آقا امضاء نکند هر کس اجرا کند گرفتار میشود. هیتلر با عصبانیت گفت: تمام عمر دنباله روی منند موقع مردن از من پیروی نمیکنند. خمینی زل زده بود به عزرائیل که داسِ مرگِ پنج پری را تیز میکرد. سراغ عمه جان رفتم. دلخور بود که قبل از اعدام شلاق زدنی در کار نیست. سراغ تاریخ رفتم. کنار دجله گریه میکرد.