تو به باران میمانی
من به خود کویر
قطرههای نباریدهات را
له له میزنم
***************
میدانم ستارهای
هزار نفر
میکنندت نظاره
اما،
تمنای دیگریست
در نگاه من
*****************
دل من
پشت هزار منِ من
قفل شده بود
قفل هست
دل نیست!
هزار من و من ماندهایم!
چه آمد برسر دل؟