روباه ها انتخابات راه انداخته بودند. تعدادی کفتار پیر صلاحیتها را کنترل می کردند. هر خری خودش را کاندیدا می کرد. جنگل آرام درهم می لولید و هیچکس هیچ چیز از سکوت اسرار آمیزش نمی دانست. لاشخوری پیر و بدترکیب که در آمدن و نیامدن سرگردان بود آخر آمد. زیرِ پوسته ی اسرار آمیزِ سکوتِ جنگل پوزخندِ تمسخری تا دوردست گسترده دوید. چند آهوی خسته عرق ریزان لک لکی مردنی را کمک می کردند تا وارد بازی شود. یکی که هیچکس نبود با خود اندیشید که اگر کفتارها لک لک را نخورند و جنگ را از لاشخور پیر ببرد مگر لقمه ی چپ روباهی نخواهد شد؟ وحکایت همچنان باقی است.
Archive for April, 2005
حکایت انتخابات
روباه ها انتخابات راه انداخته بودند. تعدادی کفتار پیر صلاحیتها را کنترل می کردند. هر خری خودش را کاندیدا می کرد. جنگل آرام درهم می لولید و هیچکس هیچ چیز از سکوت اسرار آمیزش نمی دانست. لاشخوری پیر و بدترکیب که در آمدن و نیامدن سرگردان بود آخر آمد. زیرِ پوسته ی اسرار آمیزِ سکوتِ جنگل پوزخندِ تمسخری تا دوردست گسترده دوید. چند آهوی خسته عرق ریزان لک لکی مردنی را کمک می کردند تا وارد بازی شود. یکی که هیچکس نبود با خود اندیشید که اگر کفتارها لک لک را نخورند و جنگ را از لاشخور پیر ببرد مگر لقمه ی چپ روباهی نخواهد شد؟ وحکایت همچنان باقی است.
حمایت از طرح: حمایت از گنجی
عکس اصلی که کتاب های گنجی را نشان می دهد از ف.م سخن کش رفتم
حمایت از طرح: حمایت از گنجی
عکس اصلی که کتاب های گنجی را نشان می دهد از ف.م سخن کش رفتم
عناوینی که خام می کند
در ماجرای خوزستان تقصیرها را انداخته اند گردن استقلال طلبان عرب به رهبری تلویزیون الجزیره. حالا افتاده اند به جان خبرنگاران و فعالین حقوق بشر در کردستان. تقصیرها نگفته پیداست که می افتد به گردن استقلال طلبان کرد به رهبری جلال طالبانی. پس فردا نوبت مردم بلوچستان است. آنجا نه تلویزیون الجزیره ای هست و نه بلوچی در کشور مجاور به مقامی رسیده. در آنجا تقصیرها می افتد به گردن استقلال طلبان بلوچ به سر کردگی «خان بلوچ خان جدایی خواه!». پاسدار جای خود دارد، با این عناوین کاذب من و توی وطن پرست را هم خام می کنند.
عناوینی که خام می کند
در ماجرای خوزستان تقصیرها را انداخته اند گردن استقلال طلبان عرب به رهبری تلویزیون الجزیره. حالا افتاده اند به جان خبرنگاران و فعالین حقوق بشر در کردستان. تقصیرها نگفته پیداست که می افتد به گردن استقلال طلبان کرد به رهبری جلال طالبانی. پس فردا نوبت مردم بلوچستان است. آنجا نه تلویزیون الجزیره ای هست و نه بلوچی در کشور مجاور به مقامی رسیده. در آنجا تقصیرها می افتد به گردن استقلال طلبان بلوچ به سر کردگی «خان بلوچ خان جدایی خواه!». پاسدار جای خود دارد، با این عناوین کاذب من و توی وطن پرست را هم خام می کنند.
شیخ زیرک
مقتدا صدر از خدا خواست تا گردن آمریکا را بشکند! مخش خوب کار می کند، گردن این گردن کلفت را می گذارد به عهده ی خدا گردن بقیه راخودش خواهد شکست.
شیخ زیرک
مقتدا صدر از خدا خواست تا گردن آمریکا را بشکند! مخش خوب کار می کند، گردن این گردن کلفت را می گذارد به عهده ی خدا گردن بقیه راخودش خواهد شکست.
شیخِ حاشا
یک گدا که بخواهد از سر یک چهار راه به لب یک خیابان برود کلی مطالعه می کند. ورزشکاران ما آنقدر جلوتر خبر می شوند که با اسرائیل هم بازی هستند که به اندازه کافی وقت دارند که به اسهال استفراغی مبتلا بشوند و با صهیونیست مسابقه ندهند. آنوقت شیخ الرجال که با کمتر از صد نفر در رکاب، حرکت نمی کند نمی دانست که بغل رئیس جمهور اسرائیل اطراق خواهد کرد؟
شیخ اجل و نماینده خدا و جانشین پیامبر و وکیل و وصی گفتگوی تمدنها از دادن یک سلام به یک همزبان و همشهری در یک مجلس ترحیم گریزان است فرقش با یک گراز وحشی در چیست؟
حاج آقایی که «یک دست» می دهد اینطور زیرش می زند، در خونش بود که برای ملت جان بدهد؟
شیخِ حاشا
یک گدا که بخواهد از سر یک چهار راه به لب یک خیابان برود کلی مطالعه می کند. ورزشکاران ما آنقدر جلوتر خبر می شوند که با اسرائیل هم بازی هستند که به اندازه کافی وقت دارند که به اسهال استفراغی مبتلا بشوند و با صهیونیست مسابقه ندهند. آنوقت شیخ الرجال که با کمتر از صد نفر در رکاب، حرکت نمی کند نمی دانست که بغل رئیس جمهور اسرائیل اطراق خواهد کرد؟
شیخ اجل و نماینده خدا و جانشین پیامبر و وکیل و وصی گفتگوی تمدنها از دادن یک سلام به یک همزبان و همشهری در یک مجلس ترحیم گریزان است فرقش با یک گراز وحشی در چیست؟
حاج آقایی که «یک دست» می دهد اینطور زیرش می زند، در خونش بود که برای ملت جان بدهد؟
سپیدی با سیاهی؟
با پیشنهاد «سپید» سحرخیز تا آنجا که آخر الامر به انداختن رأی سفید در صندوق منتهی می شود موافقم اما انداختن رأی سفید در صندوقی که سیاهیش تاریخی شده علیرغم سحرخیز بودن عیسی، می ترسم او را و ما را کامروا نکند.
این شیوخی که من می شناسم چهار روز اعلام نتایج را به تأخیر می اندازند تا طلاب با خط خوانا روی تک تک برگهای سفید اسم سیاه عمامه ای را بنویسند.
عیسی که موسی را نشناسد وای به حال ما!
سپیدی با سیاهی؟
با پیشنهاد «سپید» سحرخیز تا آنجا که آخر الامر به انداختن رأی سفید در صندوق منتهی می شود موافقم اما انداختن رأی سفید در صندوقی که سیاهیش تاریخی شده علیرغم سحرخیز بودن عیسی، می ترسم او را و ما را کامروا نکند.
این شیوخی که من می شناسم چهار روز اعلام نتایج را به تأخیر می اندازند تا طلاب با خط خوانا روی تک تک برگهای سفید اسم سیاه عمامه ای را بنویسند.
عیسی که موسی را نشناسد وای به حال ما!