بعد از سی سال جمهوری اسلامی بالاخره موفق شد جرم سیاسی را تعریف کند. بر اساس این تعریف خانمها و آقایونی که تا کنون بازداشت، شکنجه و اعدام نشدهاند به زودی دستگیر، شکنجه و اعدام خواهند شد.
بعد از سی سال جمهوری اسلامی بالاخره موفق شد جرم سیاسی را تعریف کند. بر اساس این تعریف خانمها و آقایونی که تا کنون بازداشت، شکنجه و اعدام نشدهاند به زودی دستگیر، شکنجه و اعدام خواهند شد.
Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!
خدارا صد هزار مرتبه شکر!
–
Link at
http://www.persiancultures.com
All the best
–
عبدالقادر خان …میدونی درد درونی شما ها چیه !؟ اینکه خمینی میتونه چند میلیون
ادم را دنبال خودش بکشه اما تو که ادعات ..ون خر و پاره میکنه نمیتونی چهار تا بلوچ را دنبالت
بخیابون بکشی تازه ملا عمر قندهاری صدها هزار از هم مذهبی هایت را دنبالش داره
حالا همه دنیای غرب صنعتی قداره هایش را ریخته تو افغانستان تا این ملای یکچشم را
از بین ببره …بهایی ها احتیاجی بامضای تو ندارند
شکر خدا جرم را تعریف کردند .
در بلاگ نیوز لینک داده شد .
امیدوارم سلامتی کامل را بدست آورده باشید .
جناب تقی گرامی
سپاس فراوان که وبلاگ را سرافراز فرمودید. در مورد نامه معروض میدارم که هر چه را که در جهان هستی هست زیر ذره بین نقد ببریم به قول شاعر بسیار چیزها آید پدید و چه بسا لقمه نان را هم وحشت کنیم به دهان بردن. به قول امام راحل من آن معنا را متصور شدم از این نامه که با این خانمها و آقایان بد میکنند همانگونه که با دیگران بد میکنند. چون بد کردن با دیگران را معترض شدیم و بودیم مال اینها را هم شدیم و می بوده باید باشیم. در مورد عنوان نامه، مهم نیست که آنها به چه منظور نوشتهاند، اصولاً من در حدس زدن «منظور» خیلی خنگ به دنیا آمدهام. من اما بی منظوری به منظور دفاع از جامعه بهایی امضاء فرمودهام و بسیار قبل از همه در همین وبلاگ نوشتم که سکوت نکنیم در برابر بی مهریها و ظلمهایی که روا میدارند بر آنها. مابقی فرمایشات تاریخی-سیاسی آن دوست گران سنگ چون بسی فراتر از سواد حقیر است بی جواب میماند.
http://balouch.blogspot.com/2008/08/blog-post_8326.html
قادر جان سلام؛ چونی لالا؟ زبری؟
راستش من نمیدانم چرا این نامه سرگشاده را در صفحه اول ات گذاشته ای! این نامه بنیان هایی بسیار انحرافی از نگاهی دارد که نه تنها خود را نماینده صد و پنجاه سال روشنفکری در ایران قلمداد می کند – که توهمی کریه هست – بلکه رفتاری را که میباید به ساختارهای مذهبی همجوار قدرت و حاکمیت چه در دوران های پیش از پهلوی، چه همزمانش و چه پس از آن و طبعاً به ساختارهای حکومتی مرتبط باشد، به دوش روشنفکران انداخته و آنان را شرمگین تاریخ قلمداد می کند. چنین برداشت انحرافی را اگه خوب بشکافیم، نه در درک عمیق از حقوق بشر و تفکیک حریم خصوصی و حریم اجتماعی و اینکه هر فردی میتواند به هر چوب و چکالی باور داشته باشد و آنرا تا آنجائی که نافی حقوق شهروندی دیگران نشود تبلیغ نماید… بلکه تبعیت از یک بازی عمومی رسانه ای است که امروزه برای نمایش نقض حقوق بشر، آنرا در نقض حقوق مذهبی نمایان می سازند و ما را هم به سوی چنین شعاری می کشانند که اگر طرفدار حقوق انسانها – بدون هرگونه تفکیکی – هستید، پس بیایید از حق دینی آنانی دفاع نمایید که فکل کراواتی هستند و زن و مرد با هم و در کنار هم قرار میگیرند.
از طرف دیگر، اینکه بهائیان در طی سالیان مورد نظر مورد ظلم بوده اند، اصلاً قابل قیاس با کشتارهائی نیست که بر علیه اقوام و ملل، گرایشات سیاسی و اجتماعی و مبارزین حقوق انسانها اعمال شده است. وقتی به سالهای پیش از این باصطلاح انقلاب نگاه میکنم، در بدترین شرائط شاید انجمن حجتیه که در همه شهرها برای تمریک ساختارهای تشکیلاتی مورد استفاده در دوران بعداز انقلاب شکل گرفته بود، تنها به مباحثه و بقول خودشان ارشاد بهائیان روی می آوردند و بهائیان نیز، نه تنها جلساتشان را براحتی پیش می بردند، بلکه به یکدیگر برای حضور در محیط های کاری و اداری و غیره یاری می رساندند. این شرم نامه نگاری، بیشتر ادای ظاهری بشردوستی است و آنرا به قیمت تقسیم مسئولیتی دنبال می کنند که در بدترین حالت، تنها بر دوش مسئولین حکومتی است و اگه صحبت بر سر سکوت هست، مگر روشنفکران در چنین جوامعی چقدر بلندگو در اختیار داشتند که نه تنها برای حقوق خود، بلکه برای حقوق ادیان و گروههای دیگر هم بکار گیرند؟
ضمناً این تیتر هم درست نیست قادر جان؛ آنها شرم نامه نوشتند نه در دفاع از جامعه بهائی، بلکه در محکوم جلوه دادن روشنفکران. فکر نکنم ساحت دوست داشتنی تو مناسب چنین نامه مغلقی باشد! در کنار همه اینها، آرزومند سلامتی ات. راستی، از بالون بازی قلبی صحبت کردی، دلم تنگ شد و خودم هم به این بازی افتادم و راستش همچین هم بد نبود! بالاخره یکی دو سال زندگی در میان بلوچ ها هم، حس هم وطنی را در من ریشه دار کرده داداش!
من این اختراع افتخارآمیز و این کشف
هوشمند را به شما عبدالقادر مجرم و دیگر
مجرمین سیاسی – الهی ازجمله خودم تبریک و تهنیت عرض می نمایم .