مهراوه و نیمای عزیزم!
میدانید که چقدر دوستتان دارم. میدانید که مانند هر پدر و مادری در آرزوی سعادت و نیک بختی شما هستم اما بدانید هر تصمیمی بگیرم، بیش و پیش از هر چیز به شما میاندیشم زیرا موقعیت کودکان به گونهای است که باید در هر تصمیم گیری، ابتدا به آنان فکر کرد. معلوم است که ملاقات با شما برایم مهم است. معلوم است از اینکه ماههاست شما را بغل نکردهام رنج میبرم. از اینکه حتی از شنیدن صدایتان محرومام رنج میبرم اما عزیزانم، کارهای من، چه بخواهم چه نخواهم روزی مورد قضاوت شما قرار خواهد گرفت. بنابراین دوست دارم بدانید که:”اجازه نمیدهم بر خلاف قانون مرا با هیئتی اجبار آمیز به دیدارتان بیاورند.” ترجیح میدهم کل سالیان تحمل حبسام را از دیدارتان محروم شوم تا به دلیل اسیر بودن به ناحق، به آنان اجازه دهم هر گونه اراده میکنند با من رفتار کنند و بر خلاف قانون مرا به حجابی اضافی و يا اجبار مضاعف وادار کنند.
بله، عزیزانم سالها قبل قانونی تصویب شد که همهی زنان ایرانی را ملزم به… بقیه را اینجا بخوانید