در جمهوری اسلامی پیروان آیین بهایی دچار ظلم و رنج مضاعف هستند. این در مورد هموطنان مسیحی و یهودی هم صدق میکند. همه ما از درد و رنجی که بر پیروان باورهای متفاوت دینی میرود آگاهیم. اما خصومت نظام با پیروان آیین بهایی حکایتی خاص خود دارد. هفت نفر از رهبران آنها با جرمهای واهی در زندانند. فرزندان آنها از مراکز آموزشی اخراج می شوند و به مرد و زن و پیر و جوان آنها بی حرمتی شده مورد ایذا و آزار قرار میگیرند. تخریب قبرستانهای آنها روشی است که کم کم به نقاط دور افتاده ایران هم رسیده. هوشنگ فنائیان فرزند روشن آقا ساکن آمل در نامهای به خامنهای نسبت به دستگیری پدرش اعتراض و در خواست رسیدگی می کند. ایشان در قسمتی از نامه خود می نویسد:
شاید شما احساس نمائید من یک گمراه هستم و نیازمند هدایت .
برای هدایت من زندان نیاز نیست .
برای هدایت من اخراج فرزندانم از دانشگاه نیاز نیست .
برای هدایت من حمله و یورش به منزل نیاز نیست .
بیائید اگر حقی نزدتان هست بنویسید من هم در حد توان و سوادم جواب شما را خواهم داد
متن کامل نامه او را اینجا بخوانید
بعد از تحریر: آقا که اهل جواب دادن نیست حواستان به هوشنگ باشد ببینیم آقا چپقش را چطور چاق خواهد کرد.