از راست به چپ: من در حالی که پسرم را در بغل دارم، ولی امر مسلمین جهان زمانی که تبعید بلوچستان بودند ( ایشان آن زمان نان را به نرخ آن روز میخوردند. لباس بلوچی میپوشیدند؛ عمامه را دور انداخته و شال بلوچی به گردن می انداختند) و سه برادر دیگرم که در این نظام اعدام شدند.
بعد از تحریر: امروز سیزده فروردین است.
توضیح به خاطر احتیاط
عکس مال زمانی است که حضرت «ایشان» که از سر و وضع و رفتار داخل عکساشان متوجه میشوید که آن زمان روحاشان از حضرت شدن بیخبر بود، در بلوچستان زندگی میکردند. از سرنوشت افرادی که داخل عکس هستند و از نام و نشاناشان بیخبرم. درست است که دو برادرم به صورت مستقیم و یکی غیر مستقیم توسط همین نظام در سنین کودکی اعدام شدند اما ادعای اینکه افراد داخل عکس من و برادرانام هستیم صرفاً جنبه دورغ سیزده را داشت. در عکس، پشت سر، نخل های بلوچستان هستند:
سر به فلک کشیده و بی باک
هر روز به خورشید میگویند:
دست کسی را یارای فشردن گلوی نخل نیست