بعد اونا به ما گفتن شما بیایید قرقیزستان. من گفتم ببین اوباما، من زیر زمینی حال میکنم. باید طعم لبامو پس انداز کنی. اگه میخوایین با ما بپرین باید بیایین زیر زمین. حالیش نبود؛ گفت نوبت من که رسید باید بیام زیر زمین؟ ناسلامتی مثل اینکه« تغییر» اول شعار من بود. گفتم تو حالیت نیست اینجا نمیشه رو زمین پرید. حسین اوباما گفت بناست یکی از کله گندهها بیاد. من شک کردم حضرت خدا علیه السلام باشه. حسین اوباما با رمز از شعر «حسین مخته» استفاده کرد و گفت:
میمونی با حسین کاش
پس بمون و با حسین باش
اگه پایه باشی پایه هستم
دستاتو میگیرم با دو دستم
منو میگی؟ زدم به پیشونیم و گفتم: این دیگه کیه خدا! سوسک. مجتبی اس اچ ولو شده بود زمین دلشو گرفته بود. علی پیشتاز زد زیر خنده. اوباما پرسید اون کیه کنارته گفتم علی پیشتازه. فکر کرد منظورم حضرت رهبره. پرسید علی خامنهای؟! گفتم بابا اون کجاش پیشتازه؟ ما یک شیخ پیشتاز داریم که از یک سوراخ دوبار رأی هاشو دزدیدن. اونا گفتن با ما بحث نکن میخوای با ما ملاقات کنی حداقل باید تا کیش بیایی. بچهها گفتن کیش خودش از اون زیر زمینای توپه؛ من هم خام شدم. من بیست سال با سیا و دهسال با موساد همکاری کردم که جمع کلش می کنه سی سال. خودم بیست و چهارسالشو دارم ،شیش سال دیگه اشو شیخ کروبی به من دادند. حالا هم که خوب سربازان گمنام امام خیلی هوشیار بودن با اینکه همین عینک هم چشام بود منو شناختن و دستگیرم کردن. من قبول دارم که تو انتخابات تقلب نشده و ببخشید که انقلاب رو ترسوندم. من نمیدونستم که انقلاب بعد سی و یکسال از من میترسه و الا من عینکم رو موقع خوندن در میآوردم.