سردار رادان فرمودهاند چهار نفر در اغتشاشات امروز تهران کشته شدند؛ خوب این خودش ترقی بزرگی است چون یک سال قبل برای پذیرفتن چنین چیزی باید کمیته حقیقت یاب تشکیل میشد که سه سال بعد گزارشش را میداد و چهار سال طول میکشید تا آدم بداند که کمیته همه را گذاشته سر کار.
ایشان فرموده یکی از این افراد در میان جمعیت روی یکی از پلها به پائین پرتاب شد. که نباید از حق گذشت خیلی طبیعی است. میلیونها نخود هم بریزند روی پل یکی که سهل است ده ها از آنها پرت میشوند خدمت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیه. مسبوق به سابقه هم هست.
در مورد دو نفر دیگر ایشان فرمودهاند که بر اثر حادثه تصادف با یک خودروی شخصی جان خود را از دست دادند. خوب این هم با عقل جور در میآید چون معمولاً در چنان شلوغیای خودروها کمتر از صد کیلومتر در ساعت سرعت ندارند و در نتیجه به هر کس بخورند فاتحهاش خواندنی میشود. حالا جای خوشبختی بوده که خود رو به بیشتر از دو نفر اصابت نکرده و الا مصیبتی میشد و کشتهها را حداقل به پانزده نفر افزایش میداد.
سردار که تازه جانشین فرمانده نیروی انتظامی هست فرمود( معلوم نیست که اگر فرمانده بود چی میفرمود): یک نفر نیز به طرز مشکوکی بر اثر شلیک گلوله کشته شده و این در حالی است که هیچ یک از نیروهای انتظامی حاضر در خیابانها، از سلاح استفاده نکردند!
خوب با توجه به اینکه سردار فرموده مأموران مسلح نبودهاند به احتمال بسیار زیاد آن یک نفر همین خواهر زاده مهندس موسوی بوده که خود مهندس یواشکی او را با کلت کمری از راه دور زده تا آبروی نظام را ببرد.
بعد از تحریر: نظام و رهبر رفتنی هستند رادانها را به خاطر بسپاریم.