Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

چماق و طنز

February - 13 - 2007

«ده نمکی، مخملباف، افخمی و غیره

فیلم مسعود ده نمکی فیلم مردمی جشنواره فیلم فجر شد.همه جا پر است از خبرهای مسعود ده نمکی. از آنچه برای ده نمکی رخ داده است، خوشحالم و برای او آرزوی موفقیت می کنم. من او را ده سالی است که خوب می شناسم و می دانم که پر از انگیزه و خلاقیت است. احساسی که ده نمکی دارد، مهم ترین محرک او برای تبدیل شدن به یک کارگردان بزرگ است. ده نمکی دیروز در اعتراض به داوری جشنواره بالای سن رفت. به نظر من او چند سرنوشت پیش رو دارد: سرنوشت حاتمی کیا: فیلم خوب بسازد، اما در شرایط دشوار خسته بشود.سرنوشت بهروز افخمی: فیلمسازی را خوب بلد باشد، اما موضوعی برای فیلمسازی نداشته باشد.سرنوشت مخملباف و جلیلی: راه پاریس را پیدا کند و یادش برود که فقط زمانی می تواند فیلم ایرانی بسازد که ایرانی نگاه کند. به نظر من ده نمکی باید سرش را بیندازد پائین و فقط فیلم بسازد، او اصلا نباید به بازیهای شهرت توجه کند. هر مصاحبه برای ده نمکی به معنی از دست دادن وقت ساختن فیلم بعدی است.»

این را ابراهیم نبوی در ستون طنز «روز» نوشته . اگر طنز است من حالم خراب است. اگر نیست به نظر من ابراهیم نبوی به مرخصی احتیاج دارد.


11 Responses to “چماق و طنز”

  1. ساز مخالف says:

    چماقداری که می خواهد مایکل مور شود
    آدمها حق تغییر دارند و مجال پشیمانی حتی اگر مسعود ده نمکی باشند که تصویر عبوسش برای من یادآور شب دردناک 19 تیر ماه 78 است. مشکی پوشی که خیابان امیرآباد را از بالای جلال تا کمی پائین تر از در فلزی کوی دانشگاه، در تصرف خود و یارن چوب به دست و دشنام گویش گرفته بود. جوانی که جوانان زیادی آن شب طعم چوب و چاقوی ده نمکی و دوستانش را چشیدند. همان شب که مرحوم عزت ابراهیم نژاد کشته شد و معلوم هم نشد چه کسی او را کشت. من شاهد از نزدیک گرد و خاک ده نمکی در آن شب بودم و باز هم در دهها تجمع و تحصن و مراسم دیگر. انگار قراری بود میان دانشجویان از یک طرف و ده نمکی و شرکا از طرف دیگر، هر جا ما بودیم ایشان هم با رفقایشان برای خشونت و هتاکی حاضر بودند. اما من معتقدم که ده نمکی هم می تواند تغییر کند و حتی خوشحال می شوم اگر او اهلی شده باشد.
    اما راستش یک چیز را نمی فهمم. می دانید که اولین هنر نمائی علنی این آقا و دوستان مشکی پوشش در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود. آن هم با حمله به سینما قدس که فیلم تحفه هند را پخش می کرد. جالب آنکه نقش اول آن فیلم را هم اکبر عبدی بازی می کرد که این روزها هنرپیشه محبوب ده نمکی شده و رل اول فیلم او را بازی کرده است. در حالیکه مردم داخل سینما نشسته اند ناگهان چند جوان چفیه به گردن شیشه های سینما را می شکنند و خانواده ها و مردم وحشت زده را به ضرب چوب تار و مار می کنند. در تمام سالهای بعد هم یکی از حوزه های مستمر تهاجم فیزیکی و تبلیغاتی آقای ده نمکی و شرکایش، سینما بوده. احتمالا محمدرضا شریفی نیا یادش رفته که نشریات یالثارات الحسین و شلمچه در مورد فیلم آدم برفی و هنرپیشه های آن چه می نوشتند. اکبر عبدی احتمالا فراموش کرده که در یالثارات از لزوم حد زدن هنرپیشه آدم برفی می نوشتند چون تشبه به زنان کرده! و صدها نوشته و عکس که با هدف اثبات وجود ابتذال در سینما توسط همین آقا و دوستانش نوشته می شد.
    مساله من اصلا سیاسی نیست . نمی گویم چرا اهالی سینما با چماق به دستان دیروز هم کاسه شده اند. اما آیا پرستیژ حرفه ای اقتضا نمی کند با کسی که چنین شهرت تلخی در ضدیت با سینمای ایران و اهالی آن دارد، کسی که در مرکز تهران و در روز روشن به یک سینما حمله کرده است همکاری نکنند. حالا که نظام سیاسی سالها با این آقا مماشات کرده و شهرداری تهران بودجه میلیاردی برای آزمون و خطای این جوان بی سواد اختصاص می دهد، آیا اهالی سینما خودشان نباید کمی او را تنبیه کنند؟ دست کم به خاطر ظلمها و هتاکیهائی که او و امثال او به صنعت سینمای این کشور کرده اند. از محمد رضا شریفی نیا (مشاور این روزهای ده نمکی) بیش از همه تعجب می کنم او تا کی می خواهد تواب بودنش را به نظام سیاسی اثبات کند

  2. Anonymous says:

    به آقای نبوی بگویید اینرا هم بخواند:
    آقای ده‌نمکی تصویری که من از شما دارم، تصویر یک فیلم‌ساز نیست. تصویر رهبر عده‌ای لات عربده‌کش نظیر مجید و مصطفای فیلمتان است که اوایل دهه‌‌ی ۷۰ در حالی‌که شعار مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه سر می‌دادند از همین خیابان ولی‌عصر خودمان پایین می‌آمدند و شیشه‌های بوتیک‌هایی که لباس زنانه پشت ویترین داشتند و یا مانکنی پوشیده و بدون چهره را به جرم اشاعه فساد پایین می‌آوردند. آقای ده‌نمکی من آن روزها کودکی بودم هراسان تازه از کابوس جنگ رها شده، دامن مادرم را سخت چسبیده بودم و می‌پرسیدم دشمن کیست؟

  3. Abdol-Qader Balouch says:

    جی جانمطلب را از اول تا آخر بخوان جریان چیز دیگریست. من به ریش هر چه آخوند است خندیده باشم اگر از دهنمکی و الله کرم و حاجی بخشی دفاع کنم. مطلب را یا تا آخر نخواندی یانگرفتی. شاد باشی.

  4. Jay says:

    بلوچی جان
    از تو توقع همه چیز داشتم بجز دفاع و هنرمندخوندن یک لمپن شناخته شده !
    لطفن این متن رو بخون در وبلاگی پیداش کردم

    http://elnaz.blogfa.com/post-261.aspx

    فیلم فقر و فحشا رو دیدم و انقدر منفی در مورد دختر های تن فروش گفته که انگار همگی از این کار لذت میبرند و پسر ها هم که خوب مجبورند با ائونها بخوابند تا زندگی دحتر ها بگذره !!! اسمی از علت اینهمه فقر و فحشا در کشور ثروتمندی مثل ایران هم هرگز در فیلم گفته نمیشه !
    دوست عزیز من درسته که ما سال هاست دور هستیم ولی از آدم با سوادی مثل تو بیش از اینها انتضار داشتم ! شاید هم شما اینبار هنر را فقز برای هنر میهوای که در اون صورت لطف چند نمونه هنری از فیلم فقر و فحشا رو برای من بنویس
    ممنون ، شاد و موفق باشی

  5. کارتن خواب says:

    جناب عبدالقادر
    با سلام و درود فراوان امثال ابراهیم نبوی و مسعود بهنود و اون کسی که در کانادا سایت دکان اینترنتی هودر راه انداخته از همه بدترند در مقای سه با دهنمکی لااقل دهنمکی ادعای روشنفکری و مدرنیسم ندارد
    برادر عزیز این اقای ابراهیم نبوی هم جدی گفته هرچند که دلقک است

  6. پروین says:

    الپر هم توی وبلاگش نوشته البده آخرش لینک میدم:
    مسعود دهنمکی حداقل برای هم سن و سال های من که اندکی سرشان در کتاب و روزنامه است، فردی است شناخته شده.عقبه ای که از او سراغ داریم بر می گردد به روزهایی که شاید خود او هم نخواهد در مقطع کنونی در باره اش حرفی بزند، چه جای پرداختن به این پیشینه حداقل در این واگویه نیست.
    از حاشیه ها کم کنیم و به متن بپردازیم.آقای دهنکمی ،شما در این فیلم نشان دادید که از ساخته قبلیتان به مراتب پخته تر عمل کردید.فقر و فحشا اگر در حد چند “راش” بود،این اثر توانست حداقل فضایی را ایجاد کند که به نقد جدی تر شما بپردازیم.
    خوشحالم از این که فیلم ساختن برای شما حالا دیگر تفنن نیست .از دیالوگ های فیلم شروع کنیم.جایی که فیلم شما(ما فعلا این اثر را فیلم می نامیم) در ارائه آن به مخاطب ضعیف عمل می کند.در همان ابتدای فیلم است که نابازیگر شما با فریاد های پی در پی بر آن است که شور و شوقی را به فیلم بدهد.غافل از این که سوژه آنقدر شعف ذاتی دارد که به مدد تصاویر بتوان از دیالوگ های زائد پرهیز کرد.اگر تدوین نسبتا قابل قبول مهران قدکچیان نبود شاید این اثر را در ردیف فقر و فحشا قرار می دادیم.اصرار شما برای تشبیه صحنه ای که جوانها سرگرم بستن هد بند هستند به صحنه ای که رزمنده ها در جبهه برای هم پیشانی بند می بندند،به نظر خوتان قیاس درستی است؟
    _مثل جبهه.مثل جبهه
    این همان دوکلمه ای است که به مخاطب دیکته می شود.شما معمار ذهن مخاطب نیستید اما می توانستید با اندکی تیز هوشی به خواسته خود برسید. از دیالوگ ها گفتیم.به نظر خودتان دیالوگ های مرد دستفروش در باب دموکراسی و گفتن چند جمله ترکیبی که شاید تنها تئوری سین ها از پس آن بر بیایند،به جا و درست بود؟به نظر شما واقعا فوتبالیستها شبیه گلادیاتورها هستند؟
    “ماریوس بارگاس یوسا” نویسنده شهیر پرویی رمانی دارد به نام “زندگی واقعی آلخاندرو مایتا”.پیشنهاد حقیر به شما این است که رمان یاد شده را از سر تفنن هم که شده تورق کنید تا به شاهراه بزرگی برسیم.
    _پوپولیسم
    قصد ندارم بر سر این واژه با شما جدل کنم چه می دانم که شما معنی این کلمه را می دانید.پوپولسیم در مفهومی کلی یعنی عوام گرایی.یعنی سر دادن شعارهایی که تنها در کوتاه مدت بازتاب دارد.مثل افتتاح جاده ای از پرو به جنگل های آمازون که “بلائوندره” در پرو از آن دم می زد.
    حداقل نظر این جانب است که شما با اشراف بر احساسات جامعه ای که هم به فراخور زمینه کاریتان پیش از روی آوردن به هنر هفتم با آن کاملا آشنا شدید و هم به خاطر این که یک ایرانی هستید،به نکاتی اشاره کردید که به قول قدیمی ها شتر روی نردبان است.شما اگر چه سعی کردید از احساسات مردم اثری نوستالژیک بسازید اما باید بگویم برای همچو منی که تنها یک طرفدار سینما هستم،فیلم شما فقط می تواند اثری عوام پسند باشد.راستش اما پیوند زدن این سوژه با سیاست در جایی که مشی فیلم شما چیز دیگری است،برای عده ای از حاضران در سالن سئوالی بی پاسخ بود.تصاویری که در آن تاکید شما روی نام یک کاندیدای مشخص …
    شاید هم می خواستید بگویید که هر کسی از ظن خود شد یار من که این روشش نبود.
    در پاره ای از سکانس ها شجاعت شما در به تصویر کشیدن نا دیدنی ها قابل تحسین است.مثل ورود با دوربین به هر کجا که تقریبا تمایل داشتید. اما یادمان باشد به قول بالزاک،همه می توانند شجاع باشند به شرط این که فرصت و موقعیت مناسب داشته باشند.
    بیش از این در باب اثر شما حرفی نمی زنم.خوشحالم از این که برای بیا ن عقاید خود راه اسلافتان را در پیش گرفته اید.آدم هایی مثل محسن مخملباف.اگر چه با نظر شما مخالفم که گفتید، این کار تنها یک سیاه مشق ست اما به قول “ولتر” جانم را می دهم تا باز هم نظرتان را بشنوم(ببینم)
    اینم لینک
    http://alpr.30morgh.org/archives/004501.php

  7. Anonymous says:

    تو یه وبلاگ خوندم:
    تنها رابطه ای که میان ده نمکی و سینما به ذهن من می رسد جدا کردن صف برادران و خواهران جلوی گیشه ی سینما عصر جدید است. به ضرب چماق البته!

  8. مانی خان says:

    بلوچ جان زدی به خال تمیدونم این ابی چرا این روزها دارد هرز میرود اون نوشته قبلی که سراسر طرف داری از ج الف بود این هم طرفداری از ده نمکی فکر کنم فردا هم درباره لاجوردی سوگنامه بنویسه

    غلط نکنم قصد رفتن به ایران رو داره

  9. مرد پیر says:

    درود
    نبوی بنده خدا خودش 2ماه پیش گفت
    مخیله دچار مشکلاتی بر اثر ماندن بیش از حد در غربت شده ..پس چیز غریبی نیست

  10. Anonymous says:

    بلوچ عزيز
    ايشان نيازي به مرخصي ندارد بلكه مدتهاست كه در مرخصي به سر ميبرد

  11. طلوع says:

    سلام
    خوب مگه ابراهیم نبوی کیه .به سوابقش در سالهای شصت نگاه کنید .اینها همه سر وته یک کرباسند

Leave a Reply



VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!