حداد عادل رییس مجلس اسلامی در رابطه با توقیف نشریاتِ اتفاقات یومیه و جمهوریت، مدعی شد که روزنامه ها خودشان خودشان را توقیف کردند.
برای آندسته از شما که زمانه دو قرانیتان را کج کرده من ماجرا را باز می کنم:
روزنامه ی وقایع اتفاقیه به صورت کاملاً اتفاقی داشت راه می رفت که چشمش خورد به یک تابلوی گنده که رویش نوشته شده بود: روزنامه ی جمهوریت.
با خودش گفت: ای روزنامه ی حسابی کو جمهوریت که بخواهد روزنامه اش باشد! یک عدد نردبان گذاشت، رفت بالا درِ کرکره ای روزنامه را سقف تا کف کشید پایین و از توی جوالش یک قفل یک منی در آورده و توقیفش کرد. سپس در حالیکه به راه رفتنش ادامه می داد به قاضی مرتضوی که داشت از آنجا رد می شد گفت: حرف حرف آقاست. چه روزنامه ای چه جمهوریتی!
مرتضوی نه گفت ها نه گفت نه، جسم سختش را گذاشت روی کولش و رفت.
این را این جا داشته باشید و اما بشنوید از آنطرف:
روزنامه ی جمهوریت وقتی دید درش بسته شد شستش خبردارشد. غیر از روزنامه ی اتفاقات یومیه کار چه کسی می تواند باشد؟ هیچکس. از در عقب بیرون رفته صاف رفت درِِ روزنامه ی وقایع اتفاقیه را بست و روی سر درش با بد جنسی نوشت:
از این اتفاقات در بَلاد اسلامی بَه صورت یومیه حادث می شود.
برای آندسته از شما که زمانه دو قرانیتان را کج کرده من ماجرا را باز می کنم:
روزنامه ی وقایع اتفاقیه به صورت کاملاً اتفاقی داشت راه می رفت که چشمش خورد به یک تابلوی گنده که رویش نوشته شده بود: روزنامه ی جمهوریت.
با خودش گفت: ای روزنامه ی حسابی کو جمهوریت که بخواهد روزنامه اش باشد! یک عدد نردبان گذاشت، رفت بالا درِ کرکره ای روزنامه را سقف تا کف کشید پایین و از توی جوالش یک قفل یک منی در آورده و توقیفش کرد. سپس در حالیکه به راه رفتنش ادامه می داد به قاضی مرتضوی که داشت از آنجا رد می شد گفت: حرف حرف آقاست. چه روزنامه ای چه جمهوریتی!
مرتضوی نه گفت ها نه گفت نه، جسم سختش را گذاشت روی کولش و رفت.
این را این جا داشته باشید و اما بشنوید از آنطرف:
روزنامه ی جمهوریت وقتی دید درش بسته شد شستش خبردارشد. غیر از روزنامه ی اتفاقات یومیه کار چه کسی می تواند باشد؟ هیچکس. از در عقب بیرون رفته صاف رفت درِِ روزنامه ی وقایع اتفاقیه را بست و روی سر درش با بد جنسی نوشت:
از این اتفاقات در بَلاد اسلامی بَه صورت یومیه حادث می شود.