با تشکر از زیتون ، مجید زهری و سعید رنگین کلام که مرا به بازی راه دادند:
1- مثل سگ از سگ میترسم.
2- به شدت گوشهگیر و دیرجوشم.
3- سال اول دانشگاه برای اولین و آخرین بار به سینما رفتم .
4- تا دیپلم بگیرم مانده بودم برگ را چطور کباب میکنند. بعد که کباب برگ خوردم تازه فهمیدم ماجرا چیست.
5- گاهی فکر میکنم از دکتر جکول هم زشترم.
6- ما بلوچها یلدا را جشن نمیگیریم!
چه خوب اینها هم بنویسند: هادی خرسندی، احمد سیف، حسن درویش پور، اسد علیمحمدی، فرهاد، کیانوش، علی رادبوی، نارنج،