گشته ایم ما فراوان یافت می نشود
Archive for March, 2005
معامله و انقلاب
رهبر قرقیزستان که هر وقت پشت میکرفون قرار می گرفت فریاد می زد که اَل می کند و بَل، فرار را بر قرار ترجیح داد.
نظام عوض پند گرفتن از این ماجراها و شنیدن صدای انقلاب به معامله با غرب می اندیشد.
گیرم که جلوی ابر قدرتی اهل بخیه را با معامله بست، با «معامله ها ی» ملتی خشمگین چه خواهد کرد؟
مصاحبه با من
اسد که وبلاگ بیلی و من را می نویسد ابتکار مصاحبه با وبلاگ شهری ها را با من در میان گذاشت و از من خواست که اولین شکارش باشم. پذیرفتم و حالا حاصل آن مصاحبه ی آن لاین را می توانید در وبلاگش بخوانید.
مصاحبه با من
اسد که وبلاگ بیلی و من را می نویسد ابتکار مصاحبه با وبلاگ شهری ها را با من در میان گذاشت و از من خواست که اولین شکارش باشم. پذیرفتم و حالا حاصل آن مصاحبه ی آن لاین را می توانید در وبلاگش بخوانید.
رهبر به جنگ می رود
حضرت رهبر فرمودند اگر لازم باشد لباس رزم پوشیده و به جنگ می رود. اصولاً یکی از مشکلات ما همین است که رهبران ما عشق عجیبی به سرتیپ شدن دارند.
دو جور می شود به جنگ دشمن رفت. یکی این که زن و مرد و پیر و جوان را خون بر شمشیری به هیجان آورد و بعد از کلی تلفات، جام زهر بی بو و بی خاصیتی را برای پذیرفتن شکست و خفت سر کشید. نوع دیگرش آن است که از خر شیطان پایین آمد، زاهد به ره کعبه، مست جانب خمار. چنین که شد ملت راضی می شود. ملت که راضی شد امریکا هیچ غلطی نخواهد کرد. با ملتی ناراض رهبر که لباس رزم بپوشد ملت لباس بزم خواهد پوشید.
رهبر به جنگ می رود
حضرت رهبر فرمودند اگر لازم باشد لباس رزم پوشیده و به جنگ می رود. اصولاً یکی از مشکلات ما همین است که رهبران ما عشق عجیبی به سرتیپ شدن دارند.
دو جور می شود به جنگ دشمن رفت. یکی این که زن و مرد و پیر و جوان را خون بر شمشیری به هیجان آورد و بعد از کلی تلفات، جام زهر بی بو و بی خاصیتی را برای پذیرفتن شکست و خفت سر کشید. نوع دیگرش آن است که از خر شیطان پایین آمد، زاهد به ره کعبه، مست جانب خمار. چنین که شد ملت راضی می شود. ملت که راضی شد امریکا هیچ غلطی نخواهد کرد. با ملتی ناراض رهبر که لباس رزم بپوشد ملت لباس بزم خواهد پوشید.
این ف.م.سخن عجب آدمی است
من مانده ام که این ف.م.سخن عجب آدمی است! دوست ندارید می توانید از همین جا نخوانید. اما من حرفم را می زنم!
در یکی از برنامه های رادیویی ام من «ژانر» را با کسره زیر «ن» تلفظ کردم. با فرستادن ایمیلی ضمن تعریف از برنامه و جنبه های مثبتش مفصل توضیح داده بود که این کلمه فرانسوی است و تلفظ صحیحش «ژانر» با سکون «ن» می باشد. چون ایمیل زده بود هیچکس بجز بنده نفهمید. حالا که برنامه مخصوص عید را پخش کردم یک پست کامل خود را برای تعریف از آن اختصاص داده و همه ی دنیا را با خبر کرده که من خیلی کار خوبی انجام داده ام.
این ف.م.سخن عجب آدمی است استثنایی، ایراد آدم را در خفا می گوید و حُسن آدم را بسیار علنی! اول سال نو، بسیار شاد کرد مرا. ممنونم از او.
این ف.م.سخن عجب آدمی است
من مانده ام که این ف.م.سخن عجب آدمی است! دوست ندارید می توانید از همین جا نخوانید. اما من حرفم را می زنم!
در یکی از برنامه های رادیویی ام من «ژانر» را با کسره زیر «ن» تلفظ کردم. با فرستادن ایمیلی ضمن تعریف از برنامه و جنبه های مثبتش مفصل توضیح داده بود که این کلمه فرانسوی است و تلفظ صحیحش «ژانر» با سکون «ن» می باشد. چون ایمیل زده بود هیچکس بجز بنده نفهمید. حالا که برنامه مخصوص عید را پخش کردم یک پست کامل خود را برای تعریف از آن اختصاص داده و همه ی دنیا را با خبر کرده که من خیلی کار خوبی انجام داده ام.
این ف.م.سخن عجب آدمی است استثنایی، ایراد آدم را در خفا می گوید و حُسن آدم را بسیار علنی! اول سال نو، بسیار شاد کرد مرا. ممنونم از او.
هر روز خود ما هم نوروز باد
یادتان می آید که زمستان چه اُردی می داد و درختان را تا سرحد مردن خشک و سرد و عقیم داشت؟
می دیدید که چگونه «هوا بس ناجوانمردانه سرد بود و سرها در گریبان و سلامتان را کس نمی خواست پاسخ گفتن؟»
فراموش که نکردید که باد چگونه یکه تاز میدان شده بود و به قصد شکستن قامت بی برگ درختان در آنها می پیچید؟
دیدید که چگونه شادی و نشاط و طراوت رخت بر بست و به جای پرندگانِ عاشقِ آوازه خوان، کلاغ های پیر در بلندترین بلندیها، بیهودگی را فریاد زدند؟
مژده باد بر شما که با بیدار شدنِ طبیعت، خطی کشیده شد بر آن ورقِ سرد و پر درد و مرگِ ناتوانی و روز نو شد.
بیداری و نوروز طبیعت بر ما مبارک و هر روز خود ما هم نوروز باد.
هر روز خود ما هم نوروز باد
یادتان می آید که زمستان چه اُردی می داد و درختان را تا سرحد مردن خشک و سرد و عقیم داشت؟
می دیدید که چگونه «هوا بس ناجوانمردانه سرد بود و سرها در گریبان و سلامتان را کس نمی خواست پاسخ گفتن؟»
فراموش که نکردید که باد چگونه یکه تاز میدان شده بود و به قصد شکستن قامت بی برگ درختان در آنها می پیچید؟
دیدید که چگونه شادی و نشاط و طراوت رخت بر بست و به جای پرندگانِ عاشقِ آوازه خوان، کلاغ های پیر در بلندترین بلندیها، بیهودگی را فریاد زدند؟
مژده باد بر شما که با بیدار شدنِ طبیعت، خطی کشیده شد بر آن ورقِ سرد و پر درد و مرگِ ناتوانی و روز نو شد.
بیداری و نوروز طبیعت بر ما مبارک و هر روز خود ما هم نوروز باد.