کمیته گزارشگران حقوق بشر- سازمان عفو بین الملل در دومین بیانیه «اقدام فوری» خود در ارتباط با وضعیت کوهیار گودرزی، از ادامهی سکوت مقامات قضایی در خصوص سرنوشت وی پس از دو ماه بی خبری، ابراز نگرانی کرده و خواهان پاسخگویی آنان در خصوص آن چه «ناپدید شدن اجباری» کوهیار گودرزی نامیده، شده است… مطلب کامل را اینجا بخوانید
Archive for September, 2011
عصیانستان باورمردگی
مهدی جامی نگاهی انداخته به وبلاگ نهال و نمونههایی از شعرهای او را آورده و به جا نگران حذف وبلاگ اوست. اینجا مطلب کامل را بخوانید
حمیدرضا رحیمی در ونکوور
شاعر- نویسنده- پژوهشگر و طنزپرداز، حمید رضا رحیمی میهمان انجمن هنر و ادبیات است.
همین شنبه اول اکتبر ساعت شش بعدازظهر در اور گرین سنتر کوکیتلام، شبی شاد و دلنشین، با طنز و شعر او برگزار خواهد شد.
حمیدرضا رحیمی در کرمانشاه به دنیا آمد.
از سنین پایین کودکی به حوزه هنر و ادبیات پا گذاشت. شعر کلاسیک، خوشنویسی و موسیقی عرصه فعالیت او شد و رادیو و تلویزیون زادگاهش از او بهره جست.
در رشته خوشنویسی در فرهنگ و هنر و انجمن خوشنویسان فعالیت خود را تا دریافت درجهی ممتاز از اساتید این هنر ملی ادامه داد.
در عرصه ی ادبیات، او از استاد بهزاد و دکتر ذبیح الله صفا، سود جست .
آثارحمیدرضا رحیمی مرتب در متبوعات آن زمان منتشر میشد.
نخستین مجموعهی شعرش در سال 1350 در تهران منتشر شد . او در سال هزار و سیصد و شصت و پنج ایران را ترک کرد اما نشر آثارش در اروپا و آمریکا در عرصههای گوناگون ادامه یافت.
فهرست آثار حمیدرضا رحیمی:
1- لحظه ها صادق اند (شعر) ایران – تهران
2- فضای خالی مسدود (شعر) ایران – تهران
3- فانوسی در باد (شعر) ایران – تهران
4- از دور دست تبعید (شعر) آلمان- هامبورگ
5- زمزمه های دیواری (شعر) آلمان – هامبورگ
6- یلدا (شعر،فارسی آلمانی) آلمان – هیلدس هایم
7- رگبار در آفتاب (شعر) آلمان – زاربروکن
8- یکربع به ویرانی (شعر) آلمان – زاربروکن
9- دقایق سنگی (شعر) سوئد
10- امتداد تنهائی (شعر) آلمان – هامبورگ
11- فکر گمشده (شعر) آمریکا -لس آنجلس
12- یک تکه از زمان (شعر) آمریکا- لس آنجلس
13- بوی گمنام خاک خیس، (شعر) سی دی +موسیقی
14 – لبخند قدیمی(ترانه، آهنگ و تنظیم پرویز قدر خانی – اجرا بتی) آمریکا
15 – زورق کاغذی (ترانه، آهنگ و تنظیم پرویز قدر خانی – اجرا بتی) آمریکا
16- بازتاب (ترانه، آهنگ و تنظیم حمید نجفی- اجرا عقیلی- شیفته ) آمریکا
17- پیمان (ترانه، آهنگ و تنظیم وصدا حمید نجفی-همنوائی آیدا) آلمان- آمریکا
18 – بفرموده (ترانه، بر اساس شعر بخشنامه آهنگ و تنظیم واجرا گروه موسیقی
زیر زمینی جوانان- ایران)
19 – برگردان و نشر شعر ها به آلمانی
20- برگردان و نشر شعر ها به سوئدی
21- برگردان و نشر شعر ها به انگلیسی
23 – دریافت دو جایزه از انجمن بین المللی شعر
23- یادی از فرخی یزدی (پژوهش – نقد و بررسی) آلمان- فرانکفورت
24- سر ِسطر (مجموعه مقالات – نقد و نظر) آمریکا – لس آنجلس
25- کلمات قصار سعدی(خوشنویسی- به گزینش جواهری وجدی) – ایران- تهران
26- نمایشگاههای خوشنویسی ( اروپا و آمریکا)
27- تنفس ممنوع (طنز سیاسی) آمریکا- چ 1 دهخدا
28- تنفس ممنوع (طنز سیاسی) آمریکا – چ 2 آفاق نو
29- کوتاه و شیرین ( مجموعه ی نمایشنامه های تلویزیونی طنز سیاسی- آمریکا)
30- شبکه ی صفردر غربت مجموعه ی نمایشنامه های طنز سیاسی-آلمان(تأتر)- آمریکا(تلویزیون)
31 – نمایشنامه های رادیوئی (رادیو 670 آمریکا/ بی بی سی انگلیس)
32 – چاپ دهها شعر، مقاله ، پژوهش – نقد و بررسی و طنز سیاسی در نشریات برونمرزی
چاپ آمریکا- کانادا- اروپا- کشورهای اسکاندیناوی
برای ملاحظه ی سایر آثار این هنرمند، به پایگاه اینترنتی وی ” هزل داتکام ” مراجعه فرمائید .
پس نوشت:
گزارشی از جلسه:
جلسه رأس ساعت آغاز شد. ابتدا جناب مشتاقی در مورد چگونگی شکل گیری انجمن هنر و ادبیات سخن گفت و شرط عضویت را فعال بودن در یکی از رشتههای هنر و ادبیات عنوان کرد. جناب آراز ریسمانی برای خوشآمد گویی حضار پیانو نواخت و دو آهنگ خواند. به درخواست جناب مشتاقی جناب محمد محمدعلی نویسنده برجسته کشورمان پشت میکرفون قرار گرفت و به معرفی آقای حمیدرضا رحیمی پرداخت.
جناب حمیدرضا رحیمی در دو قسمت برنامه خود را ارائه داد که چندین بار با تشویق حضار مواجه شد. در بخش اول طنز سیاسی و در بخش دوم به شعر خوانی پرداخت. برنامه با پرسش و پاسخ به پایان رسید.
در بخش تنفس، او سر میز کتاب حاضر شد و برای علاقمندان و طرفداران خود که آثار او را خریده بودند آنها را امضاء کرد.
در اندوه خشکیدن یک نهال دیگر
ساربانان، محوِ رقصِ منطقِ کوری هستند.
آنان را که توانیست در حرکت دادن:
– کلهی گرگی مردد دارد.
از راه رسیدگان، گیجِ یافتن معیارند.
بیگانگی آنقدر توله زاییده:
که به هر دو نفر غریب خیابانهای غربت،
– یکی رسیده.
نو نهالان را در تابوت میکارند.
خطر مبرم اعدام کشیش ندرخانی
یکی از آخرین مطالب نهال سحابی
وبلاگ یک زندانی یکی از آخرین مطالب نهال سحابی را نوشته. او نوشته: نهال سحابی، دوست دختر بهنام گنجی بود.بهنام گنجی دوست و هم خانه ای کوهیار گودرزی بود که چندی پیش پس از آزاد شدن از زندان اوین، خودکشی کرد، در متن زیر یکی از آخرین دلنوشته های این دختر معصوم رو میخوانید که میشود گفت فعلا آخرین و جدید ترین قربانی این رژیم جنایتکار است… مطلب کامل را اینجا بخوانید
نهال، عشق، مرگ و سیاست
شهابالدین شیخی در مورد نهال نوشته: نهال سهابی زنی زیبا بود. اما از زیبایی ظاهریاش زیباتر جسارتاش در زیستن به آنگونه بود که دوست میداشت. به یاد دارم که زمانی که ۱۹ ساله بودم که مقالهای کوردی نوشته بودم به نام « جامعهی هوس مردانه» که در آن به نقد شیوهی حضور زنان در ادبیات، تئاتر و سینما پرداخته بودم. در بخشی از این مقاله که خیلی هم جنجال برانگیز شد و کلی برچسپ عقدهای شدن هم خوردم. استدلال کرده بودم که در جامعهی مردسالار معمولا دختران زیبا نیازی به زیبا شدنهای درونی… بقیه را در وبلاگ او بخوانید.
برای نهالی که زود خشکید
پریسا صفرپور نویسنده وبلاگ بغض سیساله اندوهگین خشک شدن نهال است و نمیتواند رفتنش را باور کند و با او بدرود بگوید. متن کوتاه پر احساس او را اینجا بخوانید.
ازسرتاپای سرمایه داری
نشریه مهرنامه که درتهران منتشر می شود برای شماره 15 خود از دکتر سیف نازنین خواسته برای پرسشهایی که طرح کرده پاسخ بنویسد. اینجا کلیک کنید و ببینید پاسخهای استاد را. (پس بگو چرا شش ما گرو هفت ماست و هر چه جان میکنیم به جایی نمیرسیم: از سرتاپای سرمایهداری خون و کثافت میبارد)د
گرامی باد یاد عزیز بلوچ
آه مرگ!
کاش زندگی میآموختی.
فکر میکردم:
زیر یک سقف
کمی خندیدن،
کمی نفس کشیدن،
اما نشد نصیب من.
آرام بخواب،
اندوهت تمام.
اینجا در مورد عزیز بلوچ نوشته بودم. یاد و خاطرش گرامی باد. دوباره آهنگ کبوتر سبز:
ای لعل!
ای من زخمی از تو
ای توشسته گیسوان را با مشک و زعفران
سراپا معطر،
خوشبو،
شانهی طلایی کشیده بر مو
تِلی نقرهای برسر
از اندوهت بند دلم پاره
دل کنده ای از من
ای کبوتر سبز!
پروازی بکن
به یار بی وفا برسان احوالم را
کودکان افغان در رؤیای مدرسه
در جاده تهران- ورامین محدودهای وجود دارد به نام محمودآباد و چندین و چند کورهی آجرپزی در آنجا واقع شده است. برخی از این کوره ها همچنان آجر تولید میکنند و بسیاری دیگر بدون استفاده مانده اند. در همین نزدیکی چند مرکز بازیافت زباله هم قرار دارد، که ساکنان این منطقه را از آلودگی و بیماری بی نصیب نگذاشته است. اکثریت ساکنان این منطقه افغانی هستند. عده ای کارت اقامت دارند و بسیاری دیگر همچنان بدون کارت هستند. زندگی در این جا، حتی برای مهاجرانی که کارت اقامت دارند به سختی و با مشکلات فراوان میگذرد، چه رسد به آنهایی که کارت ندارند!
با شروع فصل مدارس زخم نداشتن کارت اقامت، بیش از پیش سر باز می کند. کودکان این خانواده ها… بقیه مطلب را اینجا بخوانید
سفیر دانا و موشکهای نادان
در چهار روز اخیر ششصد موشک از پاکستان به ولایت کنر در افغانستان شلیک شده.
سفیر پاکستان به مقامات افغانستان گفته این کار عمدی نبوده بلکه در جریان تبادل آتش میان نظامیان پاکستان و شورشیان، برخی گلوله ها از هدف منحرف و در خاک افغانستان فرود آمده است. اولاً چه خبر است در پاکستان! چه تبادل آتشی! چه شورشیانی! چه موشک بارانی که فقط ششصدتا منحرف آن از افغانستان سر در آورده. عجب سرنوشتی پیدا کرد افغانستان، هر منحرفی سر از آنجا در میآورد.
تعجب میکنم. به پاکستان معمولاً آمریکا اسلحه میدهد و آمریکا هم حداقل بمبهایش هوشمند بودهاند. اگر هم چندین و چند بار علیرغم هوش سرشارشان خوردند به روستاها و مجالس عروسی، تقدیر و سرنوشت بوده و خوب آمریکا حیوانکی کمیته حقیقت یاب هم تشکیل داد. حالا حقیقت که در افغانستان پیدا نمیشود امری است جداگانه. از قضیه دور نیفتیم، من فکر میکنم این توضیح سفیر پاکستان خیلی مهم است که فرموده این شلیکها عمدی نبوده. آفرین به سفیر. گرچه پاکستان هیچ سابقه کرم ریختن در افغانستان ندارد اما اگر سفیر این توضیح را نمیداد مردم شک میکردند. خود من شک میکردم. حالا مردم افغانستان را نمیدانم ولی من امشب با این توضیح سفیر راحت میخوابم. از قدیم گفتهاند سفیر که دانا باشد موشکهای نادان هیچ غلطی نمیکنند.