Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for October, 2011

ایران رسما از آمریکا شکایت کرد

Posted by balouch On October - 31 - 2011

خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از یک مقام رسمی آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، خبر داده است که ایالات متحده روز جمعه‌ (۶ آبان / ۲۸ اکتبر) رسما شکایتی را از سوی ایران دریافت کرده که در آن جمهوری اسلامی مراتب عمیق ناخرسندی خود را از اتهاماتی که از سوی آمریکا به این کشور وارد شده، ابراز کرده است.

شکایت ایران از طرف سفارت سوئیس به آمریکا تحویل داده شده است. ایران و آمریکا از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تمامی ارتباطات سیاسی با یکدیگر را قطع کرده و سفارت سوییس حافظ منافع آمریکا در ایران به شمار می‌رود.

اوایل ماه اکتبر سال جاری میلادی وزارت دادگستری آمریکا از کشف توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن خبر داد و ایران را متهم به دست داشتن در این ترور نافرجام کرد.

طبق گفته‌های مقامات آمریکایی اسناد به دست آمده نشان‌دهنده همکاری یکی از متهمان پرونده به نام منصور ارباب سیر با سپاه قدس (شاخه برون مرزی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی) است و غلام شکوری، متهم دیگر این پرونده نیز… بقیه را اینجا بخوانید


بفرمایید شام یا تلویزیون تحقیر

Posted by balouch On October - 31 - 2011
سالها ، یکی از امتیازهایی که بعضی ها داشتند و بعضی نداشتند ، حضور در تلویزیون و داشتن شهرت تلویزیونی بود ،  شرکت در برنامه های تلویزیونی و راه یافتن به مهمانی های این دسته از مردم ، برای خیلی از دختران و پسران جوان یک آرزو بود .سرشناس شدن  ـ سلبریتی ـ خاص آدمهای منتخبی بود که تحت شرایط خاص به این فضا دست می یافتند . استفاده از فضای مدیا انحصاری بود و در انتخاب انحصار ها .
در اواسط دهه ی نود و اوج گرفتن استفاده از اینترنت ، و به وجود آمدن نویسنده گان اینترنتی  ـ وبلاگ ها ـ و روابط اینترنتی ، مرزهای این انحصار ها به هم ریخت . دیگر هر کسی میتوانست  با امکانات نه چندان غیر قابل ممکنی دسترسی خودش به اینترنت را هموار کند و با یک وبلاگ ،  و یک اکانت یو تیوب ، حرفهای گفتنی اش را به گوش دیگران برساند.  صداها واقعی بود و ساختگی نبود و عمدتا از دل بر می آمد و بر دل می نشست ، میشد ناشناس بود یا عیان بود و امکانات نامحدود بود . و تلویزیون و استفاده از آن در سطح جامعه افت شدیدی کرد .
رئالیتی تی وی ، یا تلویزیون واقعی ، جواب شرکت های تولید کننده ی تلویزیون به اینترنت بود .
شما صدای واقعی می خواهید ؟ ما صدای واقعی به شما میدهیم .
و بسیار هم نامحدود تر از اینترنت ، تلویزیون در خانه ی هر کسی بود و اینترنت همچنان نبود .
یکی از راههای بازگرداندن قشری که تلویزیون را ترک گفته اند ـ عمدتا نسل جوان که اینترنت را روزمره استفاده می کرد ـ به استفاده از تلویزیون پاسخ گویی به نیاز ایشان در رابطه با تلویزیون بود. و تلویزیون را بیشتر برای این نسل قابل استفاده کردن.
رئالیتی تی وی به همین دلایل متولد شد.
مسابقات هیچان انگیز رابینسون ، رقابت دو تیم در جزیزه ای متروکه ، و مبارزه برای بقا و برنده شدن جایزه ی مسابقه ـ عمدتا ربع تا نیم میلیون کرون ـ بین افراد گروه ، اولین سری از این دست تلویزیون در تلویزیون ملی سوئد بود
اختلاف های افراد گروه ، زدن برای همدیگر ، بدگویی ها و گله ها و… بقیه را اینجا بخوانید


بلوچ برنده اول داستان نویسی کشور

Posted by balouch On October - 31 - 2011

عبدالواحد برهانی نویسنده بلوچستانی مقام اول داستان نویسی کشور را کسب کرد.

امان الله تمنده رو

  عبدالواحد برهانی نویسنده نام آشنای ایرانشهری توانست در نخستین جشنواره داستانهای بومی ” کنام “ که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد مقام اول داستان نویسی کشور را به دست آورد.

عبدالواحد برهانی نویسنده نام آشنای ایرانشهری توانست در نخستین جشنواره داستانهای بومی ” کنام ” که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد مقام اول داستان نویسی کشور را به دست آورد.         خبر کسب مقام اول کشوری یک هنرمند استانی در میان خبرهای تشریفاتی بازدیدها و مناسبتها در نشریات و خبر گزاریهای استان جایی پیدا نکرد.دليلش را نمي دانم اما در اين قضيه هم استاد برهاني مظلوم واقع شد هم اهالي فرهنگ استان كه مي توانستند از اين خبر اعتبار خوبي در جامعه فرهنگي كشور كسب كنند.

استاد برهاني علاوه بر داستان نويسي كار نويسندگي نمايشنامه و ترجمه هم انجام مي دهد.بسياري از آثار برگزيده جشنواره هاي تاتر استان نوشته برهاني بوده اند.وي همچنين مجموعه داستانهاي كوتاه تاج محمد طائر به نام گدا و رمان معروف نازك اثر محقق و نويسنده شهير سيد ظهور شاه هاشمي را از بلوچي به فارسي ترجمه كرده است كه مجموعه داستان گدا به چاپ رسيده و هم اكنون در دسترس علاقمندان… بقیه را اینجا بخوانید


نامه نسرین ستوده به دو فرزندش

Posted by balouch On October - 31 - 2011
مهراوه و نیمای عزیزم!
می‌دانید که چقدر دوست‌تان دارم. می‌دانید که مانند هر پدر و مادری در آرزوی سعادت و نیک بختی شما هستم اما بدانید هر تصمیمی بگیرم، بیش و پیش از هر چیز به شما می‌اندیشم زیرا موقعیت کودکان به گونه‌ای است که باید در هر تصمیم گیری، ابتدا به آنان فکر کرد. معلوم است که ملاقات با شما برایم مهم است. معلوم است از اینکه ماههاست شما را بغل نکرده‌ام رنج می‌برم. از اینکه حتی از شنیدن صدایتان محروم‌ام رنج می‌برم اما عزیزانم، کارهای من، چه بخواهم چه نخواهم روزی مورد قضاوت شما قرار خواهد گرفت. بنابراین دوست دارم بدانید که:”اجازه نمی‌دهم بر خلاف قانون مرا با هیئتی اجبار آمیز به دیدارتان بیاورند.” ترجیح می‌دهم کل سالیان تحمل حبس‌ام را از دیدارتان محروم شوم تا به دلیل اسیر بودن به ناحق، به آنان اجازه دهم هر گونه اراده می‌کنند با من رفتار کنند و بر خلاف قانون مرا به حجابی اضافی و يا اجبار مضاعف وادار کنند.
بله، عزیزانم سالها قبل قانونی تصویب شد که همه‌ی زنان ایرانی را ملزم به… بقیه را اینجا بخوانید


برنامه رأس ساعت شروع شد. محمد محمدعلی نویسنده صاحب‏نام کشورمان در سخنرانی بسیار شنیدنی خود به دلایل بی مهر واقع شدن اشعار سهراب سپهری پرداخت. محمد محمدعلی در سخنرانی خود
که بسیار مورد توجه واقع شد با آوردن مثال‏هایی این مسئله را مطرح کرد که در رژیم گذشته نگاه حزبی به سهراب سپهری باعث شد که نه روشنفکران دینی به او توجه کنند و نه روشنفکران غیر دینی. متن کامل را اینجا بخوانید.

بعد از سخنرانی جناب محمد محمدعلی نقص فنی که در آغاز برنامه باعث جابجایی برنامه سخنرانی ایشان شده بود بر طرف شد. لذا معرفی انجمن هنر و ادبیات که به ابتکار جناب مرتضی مشتاقی به صورت فیلم کوتاهی تنظیم شده بود پخش شد.

سخنران بعدی  شاعر گرامی جناب دکتر منوچهر رضا بیگی از زاویه «محیط زیست گرایی» به شعر سهراب سپهری پرداخت و بسیار منسجم با استفاده از اسلاید و واقعیت‏های علمی نمونه‏هایی از اشعار سهراب سپهری را برجسته کرد که نشان می‏داد اشعار سهراب سپهری با پایه و بنیان مسائل زیست محیطی کاملاً منطبق است. دکتر منوچهر رضا بیگی گفت چون سهراب سپهری در قسمت سمعی و بصری وزارت کشاورزی کار می‏کرده این احتمال وجود دارد که به نسخه‏ای از کتاب انگلیسی خانم راشل کارسن ( بهار خاموش) دسترسی پیدا کرده و آن را خوانده باشد. (این کتاب بعدها توسط وهابزاده، کوچکی و علیزاده اساتید دانشگاه فردوسی مشهد به فارسی ترجمه شد.)

بعد از سخنرانی دکتر منوچهر رضا بیگی،هرمین عشقی و بهمن قدیمی و رامین مهجوری سه آهنگ اجرا کردند که آخرین آنها  شعری بود از شاعر جوان و بلند آوازه کشورمان هیلا صادقی.

بعد از نیمساعت تنفس برنامه مجداداً رأس ساعت شروع شد.

فرامرز پورنوروز نویسنده و شاعر در بخش دوم برنامه به بررسی عرفان در شعر سهراب سپهری پرداخت. او از دو منظر شعر سهراب سپهری را مورد بررسی قرار داد. مورد اول نگاه سهراب سپهری به اشیا و پدیده‏ها و عناصر طبیعت و رابطه‏ی زنده‏ی آنها با انسان، که انسان امروزی بخاطر گرفتاری‏های روزمره‏ی زندگی از دیدن آنها غافل است.  دوم استادی سهراب سپهری در ترکیب کلمات و واژه‏ها و آفرینش مفاهیم جدید که شاعران دیگر کمتر به آن پرداخته‏اند.

بعد از فرامرز پورنوروز صحبت طنز من بود که اگر راغب هستید آن را  اینجا  بخوانید.

فیلم نگاره‏های سهراب ساخته مرتضی مشتاقی بعد از برنامه من پخش شد و در آخر محمد خرازی آهنگساز و خواننده و نوازنده، سه آهنگ از ساخته‏های خود را که به ترتیب روی اشعار سهراب سپهری و فروغ فرخزاد و پیمان وهابزاده کار شده بود اجرا کرد.

مجری این برنامه خانم محبوبه اسماعیلی و مسئول میز کتاب جناب حسین رادبوی و مسئول امور فنی شرمین مشتاقی بود.

این برنامه فصل دوم فعالیت‏های انجمن هنر و ادبیات بود. برگزاری موفق این برنامه را به جناب مرتضی مشتاقی و اعضاء انجمن تبریک می‏گویم.


بزرگداشت سهراب سپهری

Posted by balouch On October - 30 - 2011

دومین فصل از فعالیت‏های انجمن هنر و ادبیات

با حضور:

سخنرانان:

محمد محمدعلی

دکتر رضا بیگی

فرامرز پورنوروز

عبدالقادر بلوچ

فیلمِ نگاره‏های سهراب:

مرتضی مشتاقی

موسیقی:

هرمین عشقی

محمد خرازی

رامین مهجوری

بهمن قدیمی

مجری برنامه:

محبوبه اسماعیلی

نمایشگاه نقاشی گروهی از گالری کارون

امروز: یکشنبه سی اکتبر ساعت چهار بعداز ظهر

اینلت تئاتر- پورت مودی

برای دیدن نقشه اینجا کلیک کنید

بلیط ده دلار

  604-377-9449 تلفن تماس:


دو چرخه‏هایی با شئونات لازم

Posted by balouch On October - 29 - 2011

یکی از مسئولان نظام از طراحی دوچرخه‏ای ویژه‏ی زنان، خبر داده است. این دو چرخه دارای ویژگی‏هایی است برای حفاظت از زنان! و رعایت شئونات لازم!

دو چرخه‏های موجود واقعاً بی شئونات هستند. زنان را حفاظت نمی‏کنند. دو چرخه‏ای که رکاب و زنجیر و ترک و دسته و زنگ داشته باشد سوار شدنش عفت عمومی را جریحه دار و در نتیجه امنیت ملی را هم تهدید می‏کند. برای انقلاب ما چه می‏ماند که زنان ما روی زین بنشینند و رکاب بزنند؟ ائمه اطهار که هیچ همین رهبر جدید لیبی به ما نمی‏خندد؟ لیبایی‏هایی که در نظام جدید چهار همسر می‏گیرند برای همسران خود از کجا دوچرخه‏ی با شئونات بخرند؟ حمل و نقل ما در این مدت چه کرده است؟

در طراحی دو چرخه‏های جدید برای آنکه از اسراف جلو گیری بشود باید یکی از چرخ‏ها را از رده خارج کنیم. در نظام ما زنان احتیاج به زنجیر ندارند. دو چرخه‏های آنها باید فاقد این عنصر نامطلوب باشد. از نصب «دسته» و هر نوع آلتی که باعث بشود زنان ما دستان خود را در حضور نامحرم از هم باز کنند باید جداً خودداری شود. زین به صورتی کاملاً علنی فاقد ویژگی لازم هست. تکلیف آن میله‏ی بزرگی که به صورت «بی شئونات» به آن چسبیده است چه می‏شود؟ طراحان اولیه که کافر بوده‏اند ابداً به نحوه‏ی قرار گرفتن میله‏ها توجه نداشته‏اند و «شئونات» را رعایت نکرده‏اند. زین خود به تنهایی به خاطر تماس موضعی از بار تهاجمی بالایی برخوردار هست و باید به طور کلی از این وسیله‏ی نقلیه حذف گردد.

به پیوست یک طرح پیشنهادی تقدیم می‏شود. این طرح کپی رایت ندارد و استفاده از آن برای طراحان مکتبی جهت تولید وسیله‏ی نقلیه‏‏ی با شئونات آزاد است.


خلبان هوشنگ شهبازی قهرمان فرود

Posted by balouch On October - 28 - 2011

چکیده :از خط فرود فرودگاه امام خارج شدیم و بالای رود شور نزدیک ساوه رفتیم، آنجا دستورالعمل های کارخانه سازنده را برای بازشدن چرخ دماغه سه چهار بار انجام می دادیم. وقتی به نتیجه نرسیدیم، درخواست کردم مهرآباد بنشینم… فرودگاه امام یک باند فعال بیشتر ندارد و در صورتی که ما فرود اضطراری داشته باشیم باند بسته خواهد شد و لاجرم تمام پروازهای بین المللی ما تغییر مسیر می دادند. این برای آبروی کشور ما خوب نیست که با بسته شدن یک باند، فرودگاه از کار بیفتد. از طرف دیگر احتمال داشت خدای نکرده هواپیما آتش بگیرد و اگر بنزین آتش می گرفت، اوضاع کاملا از کنترل خارج می شد… مصاحبه کامل با این خلبان ماهر را اینجا بخوانید…


باور داشتن به رابطه‌ی بدون هدف

Posted by balouch On October - 27 - 2011

مهربانی بین افراد یعنی باور داشتن به امکان رابطه‌ی بدون هدف. این جمله یکی از دوست داشتنی‌ترین جمله‌های تئودور آدورنو فیلسوف  جامعه شناس آلمانی است. اگر اشتباه نکنم آن را در کتاب« اخلاق صغیر» خوانده‌ام.من این جمله را چند روز پیش در فیس بوکم نوشتم و سوالات و نظرهایی پیش آورد.

نظر خودم در مورد این جمله این است که، راوبط انسانی  معمولا بنا به منافع و ملاحظات و خواسته‌هایی صورت می‌گیرد. هر رابطه‌ای منوط به یک هدف مشخص  و گاه شاید هم نامشخص است. که با توجه به این که چه زمانی آن رابطه بین افراد به نتیجه‌ی ممکن برسد ، ممکن است بعد از حصول نتیجه، دیگر امکانیتی برای ادامه‌ی رابطه وجود نداشته باشد.حتا در صورتی  هم که نتیجه حاصل نشود و اطمینان از عدم حصول نتیجه حاصل شود خود به خود رابطه بین آن دو فرد مشروعیت خود را از دست می‌دهد و به سیر قهقرایی دچار می‌شود. در صورت حصول هم اگر امکانی برای  ادامه‌ی رابطه متصور باشد در صورت تصویر کردن، هدف‌های جدید است، به عنوان مثال شاید در یکی از آشناترین رابطه‌های انسانی مثلا   دوست داشتن و تشکیل خانواده، دوست داشتن طرفین بین انسان‌ها، بدون شک برای حصول یکدیگر و وصال یکدیگر است، بسیار دیده‌ایم رابطه‌های را که اتفاقا اصلی‌ترین هدفش همان حصول بوده و همان وصال بوده است، بعد از وصال  رابطه دچار تلاشی شده است، و یا آن‌هایی که به‌ شدت از این رابطه‌ی دور از وصال و از خود رابطه لذت می برند معمولا در همان فراق و هجران می‌مانند تا آن لذتی که از دوست داشتن برده‌اند، را از دست ندهند. از این دست داستان ها بسیار است و قصیه‌ی لیلی و مجنون و  انواع قصه‌های عاشقانه‌ی دیگر آن‌جه که مجنون در منظومه‌ی لیلی و مجنون نظامی می گوید« زین پیشترک روم هلاک است… در مذهب عشق بیمناک است» و یا دیگر عاشقانه‌هایی که ما شنیده‌ایم و یا در فیلم‌های سینما و رمان ها می‌بینیم، که معمولا یا به هم نمی رسند و یا وقتی به هم می‌رسند با یک « حادثه- فاجعه» موجب مرگشان و پایان داستان می‌شوند از ناخودآگاه همین نویسنده‌ها  برای این نوع نگرش‌شان بر می‌آید.  به عنوان نمونه داستان شنیدنی  هست   که در فیلم سینما پارادیزو آلفردو آن را تعریف می‌کند«
” …آلفردو شانه ی سالواتوره را می فشارد و این علامتی برای یک استراحت کوتاه است.در آستانه ی دری می نشینند و آلفردو با لحنی رازآمیز و جادویی شروع به گفتن قصه اش میکند.با آن چشمان رها شده در خلاء،به نظر می رسد که این کلمات از جای پنهان و مرموز دیگری می آیند.
آلفردو:روزی روزگاری سلطانی ضیافتی ترتیب داد که همه ی شاهزاده خانم های قلمروش در آن جا بودند.یکی از نگهبانان به نام بستا،دختر سلطان را دید که قشنگترین دختر آن سرزمین بود،وفوری عاشقش شد.اما یک سرباز بیچاره در مقابل دختر سلطان چه کاری از دستش بر میاد؟یک روز ترتیبی داد که بتونه باهاش صحبت کنه،و بهش گفت که نمی تونه بدون اون زندگی کنه.شاهزاده خانم که تحت تاثیر عمق احساس اون قرار گرفته بود،به سرباز گفت:”اگه بتونی صد شبانه روز زیر ایوون اتاق من منتظر بمونی،بعدش مال تو می شم.”و سرباز به آنجا رفت وایستاد!یک روز،دو روز،ده روز،بیست روز..هر شب شاهزاده خانم از پنجره اونو می دید اما سرباز عاشق هرگز از جاش تکان نخورد.بارون بارید،باد اومد،برف بارید،اما اون  جم نخورد.پرنده ها روی سر و کله اش خرابکاری می کردن و زنبورها نیشش می زدن!پس از نود شب،اون لاغر و رنگ پریده شده بود؛از درد اشک می ریخت،اما نمی تونست اونا رو پس بزنه.حتی دیگه نای اینو نداشت که بخوابه.شاهزاده خانم همچنان اونو تماشا می کرد…ودرست در شب نود ونهم،سرباز از جاش بلند شد،صندلی شو برداشت،و از اونجا رفت!
سالواتوره:نه!واقعا آخرش این جوری شد؟
سالواتوره گیج و مبهوت،از این پایان عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته است. دوباره شروع به راه رفتن می کنند.
آلفردو:آره توتو،درست در آخر کار.از من نپرس که معنی این کار چیه.اگه تو فهمیدی،بگو تا منم بدونم…
سالواتوره:عجب حکایتی!” *
 اما در صورت دیگر و ساده‌تر و آشنا ترش وقتی دو نفر به هم می‌رسند، می‌دانیم و می بینیم که این هدف‌های بعدی تعریف شده است که به رابطه دوام می‌دهد. یعنی بعد از ازدواج، به بچه‌دار شدن « باهم» و بعد از بچه‌دار شدن به  بچه بزرگ کردن« باهم» و بعد به فکر تهیه کردن خانه « باهم» و بعد …. دیگر هم‌چنان این سیر ادامه دارد. در واقع  نعیین کردن یک هدف در رابطه چه خود آگاه و چه ناخودآگاه، باعث می‌شود به محض وصول هدف، رابطه قوام و دوام خود را از دست بدهد.
اما رابطه‌ی بدون هدف به چه معناست. رابطه‌ی  بدون هدف برخلاف عنوان‌اش به معنای یک رابطه‌ی بی معنا و خالی از هویت نیست. بلکه هدفی به جز خود رابطه در رابطه‌ی دو انسان متصور نیست. تا زمانی که ما به رابطه‌مان به عنوان  مسیری برای رسیدن به یک هدف نگاه می ‌کنیم رابطه خود نیز منوط به آن هدف است، آن‌چه در آن رابطه است نیز منوط به همان هدف است و اگر مهربانی  هست نیز در راستای هدفی است که دوست‌اش می‌داریم نه رابطه‌ای که از آن لذت می‌بریم. در واقع دوست داشتن و مهربانی  در این‌گونه رابطه‌ها دوست داشتن همان هدف است. از این رو از دید من تنها زمانی که مهربانی  ممکن است ، باور داشتن به رابطه‌ای است که هیچ هدفی به جز دوست داشتن خود شخص یا اشخاصی که دوست‌شان داریم، متصور نباشد. وقتی کسی را دوست داشتی بدون این‌که دوست داشتن‌ات، منوط و در رابطه با امر دیگری غیر از دوست داشتن باشد، آن زمان است که چشمه‌ی مهربانی راه خواهد افتاد و رودخانه‌ای زلال و نه برکه‌ای تاریک از آن روان خواهد شد که هم کسی که دوستش داری می‌تواند در زلالی آن شناور شود و هم خود سوژه‌ی دوست دارنده بی ریا و بی محابا و بدون ترس از  هیچ امری رها و آزاد و سرکش به دوست داشتن مشغول می‌شود و آن وقت است که دوست داشتن دوست داشتن نیز می‌آفریند زیرا به قول کارل مارکس دوست داشتنی که نتواند دوست داشتن بیافریند دوست داشتن نیست.دوست داشتن  یا عشق جدال واژه‌ای عده‌ای بوده است و از دید من مهم نیست زیرا نام یک قرار داد است و آن‌چه که جریان سیال دوست داشتن را می‌آفریند محتوای رابطه است که منوط به هدفی نباشد. حال آن هدف حتا اگر وصال و رسیدن به شخص  یا ابژه باشد. در چنین رابطه‌ی بی هدفی ، هدف واقعی تنها لذت دوست داشتن است  و مهربانی موضوعیت و محمل و حامل رابطه است.
دکتر عبدالکریم سروش در کتاب «قمار عاشقانه» که در مورد تحلیل نوع نگاه عاشقانه‌ی مولانا جلال‌الدین رومی است، به نظر من نابترین تفسیر را از عشق به خوانندگان معرفی می‌کند. وی می‌گوید که عشق برای مولانا هم‌چون یک قمار بزرگ افتخار آفرین است. که صرف شرکت در آن برنده بودن عاشق است. یعنی قمار به شرط و به هدف برد یا شادی کوتاه مدت برد  را در بر دارد یا مغمومی باخت از قمار . اما اگر قمار به هدف خود قمار بود مهم این است که در این قمار شرکت داری مهم  این نیست که برنده یا بازنده‌ی چنین قماری باشی.  برای همین است که مولانا می‌گوید« خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش..بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر» .این گونه نیست که در دوستی قرار باشد هیچ چیز عاید ما نشود و بگوییم چشم می‌پوشیم بر هر خواسته‌ای در دوستی، بلکه قضیه این است که… بقیه را اینجا بخوانید


عبدالفتاح سلطانی همچنان در زندان

Posted by balouch On October - 27 - 2011

عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر ۵۰ روز است در بازداشت به سر می‌برد. معصومه دهقان همسر این مدافع حقوق بشر می‌گوید در این مدت تنها اجازه یک ملاقات کوتاه صادر شده است.
او معتقد است: “این گونه بازداشت‌‌ها  در مورد مجرمین خطرناك اعمال می‌شود نه وكیلی كه نه بیم فرار او می‌رود و نه بیم تبانی.” همسر این وکیل دادگستری با بیان این که بارها با ارائه‌ی نامه به مسئولان درخواست ملاقات داده، می‌گوید که هنوز هیچ جوابی از سوی مسئولان نگرفته ‌است.
همسر این فعال حقوق بشر درباره‌ی آخرین وضعیت پرونده‌ی سلطانی می‌گوید: … بقیه را اینجا بخوانید


اعتراض به وضعیت اهل سنت

Posted by balouch On October - 27 - 2011

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی”هرمزگان نیوز” حجت‌الاسلام رکنی، امام جمعه‌ی بندر لنگه، ضمن انتقاد از افرادی که تحت عنوان “ستاد فرمان حضرت امام” در بندرلنگه مستقر شده‌اند، گفته است: «این افراد سرخود اموال برادران اهل سنت را مصادره می‌کنند و جلوی بعضی از پروژه‌های عمرانی را می‌گیرند.»

سجادیان نمایند خواف و رشتخوار نیز در سخنرانی خود در مجلس از عملکرد و سیاست‌های دولت انتقاد کرد. وی دخالت دولت در تعیین امام‌جمعه‌های مساجد اهل سنت را خلاف قانون اساسی دانست و اظهارداشت:«دولت باید از دخالت در تعیین هیات امنای اهل سنت و انتصاب امام جمعه‌های مساجد پرهیز کند و اجازه دهد تا حوزه‌ها و مراکز علوم دینی، استقلال خود را حفظ کنند».

خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران هم ضمن دیدار با جمعی از مردم سیستان و بلوچستان خواستار توجه بیشتر به وضعیت اقلیت‌های قومی و دینی شد. خاتمی صراحتا ایران را یک کشور کثیرالاقوام توصیف کرد و هویت ایرانی را به یک «رنگین‌کمان زیبایی از قوم‌ها، مذهب‌ها و گرایش‌ها و فرهنگ‌ها در کنارهم» تشبیه کرد.

دلایل افزایش اعتراض‌ها

احمد اسماعیلی سخنگوی شورای مرکزی سنت (شمس)  درباره تشدید اعتراض‌های داخل به وضعیت کنونی پیراوان اهل سنت چنین توضیح می‌دهد:« در دنیای اسلامی، ایران دیگر نمی‌تواند تبلیغات به اصطلاح “وحدت شیعه و سنی در ایران” را مطرح کند. اهل سنت ایران اکنون صاحب تلویزیون و پایگاه‌های اینترنتی متعددی در خارج از کشور هستند و درباره‌ی مسائل خود اطلاع رسانی می‌کنند».

به عقیده‌ی آقای اسماعیلی «انقلاب‌های کشورهای مسلمان و خاورمیانه هم اکنون به نتیجه رسیده و این… بقیه را اینجا بخوانید


نامه به خانم کلینتون

Posted by balouch On October - 27 - 2011

خانم کلینتون گرامی

پس از تقدیم و عرض سلام امیدوارم سلامت باشید و آقای کلینتون و چلسی جان هم سلامت و خوش باشند. از اینکه با اینهمه گرفتاری بزرگواری کرده قدم رنجه فرمودید و کمی هم با ما صحبت کردید ممنونم و خدا از خانمی و وزیری کم‏اتان نکند.

باری، دیروز بعد از برنامه شما در پیتزایی‏ای که من کار می‏کنم بین آشپز و پاچالدار و راننده‏ها و من که ظرف‏ها را می‏شورم بحث مفصلی در گرفت. به شما برنخورد بچه‏ها معتقد بودند تا حالا نوبت جمهوری اسلامی نرسیده و الا شما منتظر دعوت کردن یا نکردن نمی‏ماندید. پاچالدار ما از آن سیاسی‏های دو آتشه هست. می‏گوید سوری‏ها که صد بار درخواست کردند شما چرا حمایت‏اشان نکردید که مثل برگ خزان پسر اسد آنها را درو می‏کند. من به جای شما جوابش را دادم و گفتم خانم کلینتون که نمی‏تواند گردن روسیه و چین را بشکند وانگهی می‏خواهد به ما لطف بکند تو چکار سوریه داری. زورش آمد. جواب نداشت که بدهد به من گفت برو ظرفها را بشور. خلاصه من با بقیه کار ندارم و می‏دانم شما خودتان منتظر هستید. بالاخره از بین این هفتاد میلیون یک نفر پیدا می‏شود و از شما درخواست می‏کند و شما هم چاره ندارید و باید به قول‏اتان عمل کنید. فقط یک درخواست دارم که اگر کار به آنجا کشید نگذارید دیکتاتورهای  ما را مثل دیکتاتور لیبی بکشند. وقتی آنها را آنطوری بکشند ما کنار خیلی چیزها که نخواهیم دانست از حساب‏های بانکی آنها در سطح جهان هم بی خبر می‏مانیم. بانک‏ها برای حفظ اسرار مشتری‏ها به ما چیزی نخواهند گفت و در نتیجه پول‏ها آنجا و مردم ما در ایران کپک می‏زنند.

در خاتمه از طرف من آقای اوباما و همسرش را سلام برسانید و بچه‏هایش را از طرف من روبوسی کنید.

به شوهر گرامی و دختر گل‏اتان هم سلام مرا برسانید.

خانم همینجاست اما آخر برج هست و ما باز  سرکرایه خانه و قبض آب و برق دعوایمان شده  و الا حتمن به شما سلام می‏رساند.




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!