Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

Archive for September, 2011

در آخرین دقایق

Posted by balouch On September - 10 - 2011

حسن درویش‏پور نازنین یکی دیگر از وبلاگنویسانی بود که مرتب به روز بود و در پستهای روشنتگرانه‏اش به بسیاری مسائل می‏پرداخت. او که از ناراحتی کمر رنج می‏برد مدتهاست که به روال همیشگی به روز نمی‏کند اما به مناسبت دهسالگی وبلاگستان از بستر بیماری چند سطری نوشته که می‏توانید در اینجا بخوانید


ده‌سالگی وبلاگستان فارسی

Posted by balouch On September - 10 - 2011

پانته‏آ نویسنده وبلاگ غربتستان یکی از صمیمی‏ترین وبلاگنویسان وبلاگستان است. او در اوایل و در اوج فعالیت‏های وبلاگستان   اگر گوی سبقت را از دیگران نربوده بود از کسی هم عقب نمانده بود. از فعالیت‏های به  یاد ماندنی او می‏توان به حضور پر رنگ و فعالش در اولین نشست‏های پالتاکی، راه انداختن پادکیست و پرداختن و معرفی موزیک غربی، پادکیست پیام نوروزیِ تعدادی از وبلاگنویسان و… اشاره کرد. او قالب وبلاگ زیبایی برای من طراحی کرد که تا آخرین روزهای حضور در بلاگر آن را داشتم. فعالیت‏ها و همکاری او با رادیو زمانه باعث شد کمتر در وبلاگ‏اش بنویسد. پانته‏آ اخیراً دوباره وبلاگنویسی را شر وع کرده است.

مطلب او در مورد دهمین سال وبلاگستان را می‏توانید اینجا بخوانید.


کلان حرف‏های رهبری

Posted by balouch On September - 8 - 2011

حضرت رهبر! ولایت مطلقه فقیه را انعطاف پذیری دستگاه ولایت خواند.

برای آندسته از شما که کلان حرف‏های رهبری را متوجه نمی‏شوید من هر دو را معنی می‏کنم:

ولایت مطلقه فقیه  یعنی اینکه حضرت رهبر در هر موردی که عشق‏اشان  کشید می‏توانند تصمیم بگیرند و دستور بدهند و در صورت نیاز از خودشان حکم حکومتی صادر کنند.

در مواردی که رأی مردم و ایشان متفاوت است؛ ایشان اجازه دارند از بخش مطلقه که همانا دادن بیلاخِ شرعی به ملت است استفاده بفرمایند.

حالا که تعریف ولایت مطلقه فقیه را آموختید، درکِ انعطاف پذیری دستگاه ولایت برایتان راحت خواهد بود: چطوری برایتان بگویم؟ ببینید! ما یک ولایت داریم که این ولایت برای خودش یک دستگاه دارد (حالا اینکه این دستگاه چقدر دم و دستگاه دارد موضوع بحث ما نیست. گیر ندید.) این دستگاه که مال ولایت هست انعطاف پذیری دارد! به همین راحتی. چنانچه شما با گذشت دوران طلایی حضرت امام و دوران رهبری حضرت رهبر هنوز معنی انعطاف‏پذیری را نمی‏دانید خوب دیگه کاری از دست کسی ساخته نیست. می‏بینید که دوباره می‏رسیم به همانجا  و خلاصه کلام همان است که حضرت رهبر فرمودند: ولایت مطلقه فقیه یعنی انعطاف پذیری دستگاه ولایت!


چماقداری و وبلاگستان

Posted by balouch On September - 8 - 2011

مهشید راستی یکی از وبلاگ نویسان کلاسیک است. در مدت کوتاهی که بر اثر مریضی فیس بوک نشین شدم متوجه شدم آنجا هم مثل وبلاگ‏اش سخت در تلاش است و دغدغه‏های خودش را در حمایت از حقوق بشر دنبال می‏کند. او در بیان نظر خود بسیار شفاف و روشن عمل می‏کند. این پست او نکات قابل تعمقی دارد که در دهسالگی وبلاگستان مطرح شدنشان لازم است.


تسنن و نظامِ بی نظام

Posted by balouch On September - 8 - 2011

مولوی عبدالحمید که یکی از رهبران اهل تسنن ایران است. چهره‏ای است شناخته شده برای تمام کشورهای اسلامی. او فردی است به شدت مذهبی که در طول عمر جمهوری اسلامی بسیاری از روشنفکران  و فعالین سیاسی بلوچ را از خود رنجاند تا استان سیستان و بلوچستان را از شر چنگ و دندان نظام بهانه‏گیر و خون بر شمشیر برهاند و تلفات این استان را در این بلای تاریخی به حداقل برساند. اما نظام ابتدا با زدن مارک کمونیست سپس به بهانه‏ی مبارزه با قاچاق و بعد با شعار قلع و قمع تروریست هر چه خواست کرد و صدها نفر را کشت.  اینک سینه سپر کرده، انگشت روی خود مذهب و مسجد و مدرسه و روحانیتِ تسنن گذاشته است. این سیاست بعد از روی کار آمدن باند احمدی‏نژاد و از زمانی که حضرت رهبر تاج فرعونیت را بر روی عمامه خود گذاشته علنی شده است. اینجا مصاحبه مولوی عبدالحمید را بخوانید. وقتی در چنین شرایطی مشکلات یک استان صدر نشین اخبار نشود خبرهای تلخی بر صدر اخبار خواهد نشست که باعث تأسف همه‏ی ما خواهد شد.


یک بلوچ خوش شانس؟

Posted by balouch On September - 6 - 2011

محمد اسماعیل ملازهی آنگونه که خبرها مخابره می‏کنند نه تنها یک بلوچ خوش شانس هست بلکه می‏تواند کاندیدای خوش‏شانس‏ترین ایرانی دوران حکومت جمهوری اسلامی بشود.

بر اساس اخبار و به نقل از دادستان زاهدان جرم اصلی این شخص ارتباط با یکی از سفارتخانه‏های کشورهای خارجی و دادن اطلاعات،  به عناصر اطلاعاتی آن سفارتخانه بوده است.

 با توجه به چنین جرمی، دادگستری استان که در بی رحمی و صدور احکام اعدام، گوی سبقت را از تمام دادگستری‏های نظام ربوده به این شخص ابتدا ده سال زندان معمولی خشک خالی داده و سپس خودش با خودش چانه زده و درخواست عفو و بخشش متهم را بهانه کرده! چهار سال از محکومیت را به مدت پنج سال به تعلیق در آورده تا ایشان شش سال را به خوشی و میمنت سپری کرده دوباره جاسوسی نفرمایند.

اما واقعیت این است که این شخصِ بی‏گناهِ بدشانس، داماد مولوی عبدالحمید رهبر مذهبی اهل تسنن سیستان و بلوچستان است. مولوی عبدالحمید اخیراً در نطق‏های خود از نظام در خواست اقامه نماز و آزادی مراسم مذهبی را کرده است! همین درخواست‏های براندازانه باعث شده که اطرافیان او یکی پس از دیگری صاحب پرونده بشوند. این اتهامات به خود او و مسجد و مدرسه مکی هم کشیده شده است و شما شاهد اخبار زیادی از این استان خواهید بود.

باندهای شناخته شده‏ی محلی نظام، که دلالان کم مایه و بیسوادی هستند عزم جزم دارند که با زیر فشار گذاشتن مولوی عبدالحمید و اساتید مدارس مذهبی استان نظارت مستقیم بر امور اهل تسنن را به عهده بگیرند. این سیاست‏ها به صورت‏های مختلف همزمان در سایر مناطق سنی نشین هم اعمال می‏شود که با زندان و شکنجه و ترور رهبران دینی توام است.

تاسف من وقتی عمیق می‏شود که می‏دانم این رفتارها در استان، شرایطی مناسب برای ترورها و حملات مسلحانه  به وجود می‏آورد. شرایط غیر قابل قبول و تاییدی که بجز کشتار بی گناهان و نا امنی نتیجه .دیگری نخواهد داشت


پیوندها و گله‏ها

Posted by balouch On September - 6 - 2011

در نقل و انتقال از بلاگر( دامت ظله) به دات کام و وردپرس (سلام‏الله علیه) بسیاری از پیوندها دچار شکستگی، گم شدن و موج انتقال شدند و باعث شرمندگی من و گله دوستان گشتند. همانطور که مشاهده می‏فرمایید و در جریان هستید راه اندازی سیستم بلاگرول و پینگ خوردن پیوندها از مشکلاتی بوده که فریاد کمک خواهی مرا به همراه داشته که صد البته آنچه یافت می‏نشد پاسخ‏های مثبت و مشکل گشا ‏بود. هنوز در حرفه‏ای شدن پیوندها، تلاشهای لاک‏پشتی من ادامه دارد و نتیجه کج و معوج آن را گاهی سمت راست قالب مشاهده می‏فرمایید. از دوستانی که لینگ وبلاگ‏اشان حذف شده عذر خواهی می‏کنم و به سوگند خوردنیها، سوگند می‏خورم که هیچ عمدی در کار نبوده و نیست. فقط یادآوری بفرمایید و لینک جدیدتان را بگذارید تا مجدداً اضافه گردد.


آقایان، باور کنید

Posted by balouch On September - 6 - 2011

زیتون از وبلاگنویسان بسیار معروف است. که پست‏های او به پست‏های زیتونی شهرت یافت. قلم بسیار شیوا و روانی دارد و در پستهایش زیر پوست شهر را به راحتی می‏شود دید.  به نظر من اگر او رکوردار پستهای با کامنت بیش از حد بالا نباشد یکی از اولین‏هاست. در بسیاری از موارد در ستون نظرات وبلاگ او بحث‏های داغی در می‏گرفت که تا چند روز ادامه داشت. آخرین مطلب وبلاگ او مطلب کوتاهی است با طنزی عمیق.


ده سالگی وبلاگستان فارسی

Posted by balouch On September - 6 - 2011

ف.م.سخن وبلاگنویس معروفی است که با اسم مستعار می‏نویسد. نوشته‏های او چنان صمیمی است که او با اینکه ناشناس است آشنای اکثر وبلاگنویسان است. ف.م.سخن علیرغم ناشناس بودن احترام به دیگران و منصف بودن را هرگز زیر پا نگذاشته و در مطالب خود که همیشه آموزنده بوده‏اند حداکثر تلاش را به کار برده که دقیق و منظم باشد.  من فکر می‏کردم او گم شده و می‏ترسیدم که به خاطر ناشناس بودن بلایی سرش آمده باشد و بی خبر بمانیم. خوشبختانه خود او لطف کرد و خبر داد که در امن و سلامت هست و وبلاگ خود را با این مطلب به روز کرد.


رسانه شورشی و رسمی

Posted by balouch On September - 6 - 2011

مهدی جامی که وبلاک سیبستان را می‏نویسد هر وقت که بنویسد جیک و پوک مسئله را در می‏آورد می‏گذارد پیش روی خواننده. اگر شما جیک و پوک را چیزی دیگری می‏بینید تا فردا هم حوصله دارد با شما به امید روشن شدن یا روشن کردن بحث کند… این بار به مناسبت دهمین سال وبلاگنویسی مطلبی نوشته که آنرا می‏توانید اینجا بخوانید


وبلاگستان و دموکراسی

Posted by balouch On September - 5 - 2011

اسد علیمحمدی یکی از وبلاگنویسان قدیمی که بعد از عمل جراحی قلب به فیس بوک آباد نقل مکان کرد به نظر می‏رسد مجدداً قصد بازگشت به وبلاگ آباد را دارد. او یکی از وبلاگ نویسان فعال با ایده‏های خوب بود. طرح مصاحبه با وبلاگنویسان، انتشار نامه‏های دسته جمعی،… از فعالیتهایی بود که جنب و جوش فراوانی در وبلاگستان به وجود آورد. حتم دارم نقل مکان وبلاگنویسانی چون او شور حالی دوباره به وبلاگستان خواهد بخشید. مطلب وبلاگستان و دموکراسی او را در اینجا بخوانید


غیبت کبرای ف.م.سخن

Posted by balouch On September - 5 - 2011

بدی ترک پرک شدن وبلاگ نویس‏ها و کوچ ناگهانی و دسته جمعی‏اشان به فیس‏بوک‏آباد این است که وبلاگستان می‏ماند اما بی یال و کوپال.

 در آن زمان‏های نه چندان دور هر کس دو روز چراغ‏اش روشن نمی‏شد و وبلاگ‏اش را جاروب و آبپاشی نمی‏کرد دسته‏ای از جوانان سرزنده و با حال راه می‏افتادند و از همه، حال او را جویا می‏شدند. شور و ولوله‏ای راه می‏افتاد. سئوالی که کجا رفت؟ فریادی که آی بگیرید که گرگی ندریده باشدش… حالا مدتهاست که  تا چشم کار می‏کند چراغ‏ها خاموش‏اند و همه گم و گور. نمی‏دانم که آیا  در سلامتِ گوشه‏ای از سرزمینِ «صورت آباد»ند یا در بلایِ دخمه‏های شیخ‏آباد.

 ف.م.سخن غیبت‏های صغرا داشت اما این غیبت کبرایش معنی ندارد. روز وبلاگستان بیاید و برود و او چیزی ننویسد؟ دل تنگی‏ام را برمی‏دارم تا دوسه کوچه‏ی این طرف و آنطرف وبلاگ‏ام سرک می‏کشم: از اندوه غیبت چند نفر می‏شود مرد؟




VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!