Abdol Ghader Balouch – عبدالقادر بلوچ

Official blog of Abdol Ghader Balouch

سیمین طلایی ما

June - 9 - 2009

خانم سیمین بهبهانی شاعره‏ی بزرگ و نام آور ایران در میان رنگ‏ها بی رنگ ماند. بیهوده نیست که هر کس به او می‏رسد با احترام سخن می‏گوید. اطلاعیه‏اش را با هم بخوانیم:
هموطنان گرامی و دوستان عزیز که از هر جای جهان گرد هم آمده‌اید تا درباره‌ی سرنوشت کشور خود همراهی و هم‌اندیشی کنید. می‌خواستم که در حضور شما باشم و دیده به دیدارتان روشن کنم. بیماری امانم نداد.

می‏خواستم به پای تو تقدیم جان کنم

بختم چنین نخواست که کاری چنان کنم

پس به نوشتن کلامی بس می‏کنم.

کشور ما اکنون بر سر چهارراه سرنوشت ایستاده است. ”انتخابات” را می‏گویم. با چهار نامزد از صافی گذشته‌اش! هرچه کردم که خود را به انتخاب یکی از این چهار تن راضی کنم، نشد! می‏گویند کشور چهل میلیون شخصیت حایز شرایط شرکت در انتخابات را دارد. فرض کنیم که نیمی از این جمعیت خواهان شرکت هستند؛ آیا در میان آنان شمار قابل توجهی استاد و اندیشه‌ور و اقتصاددان و روشنفکر و سیاستمدار وجود نداشت که فقط چهار تن (آنهم از کسانی که امتحان خود را در ورطه‌ی اداره‌ی مملکت داده‌اند)، پس از گذشتن از ”صافی” به مردم معرفی شوند تا از میان آنان یکی را برگزینند؟ ملت ما اجازه‌ی تشکیل حزب و گروه و جمعیت ندارد. کانون نویسندگان ایران چهل‌ساله شد و هنوز مجوز رسمی نگرفته‌است! در کشورهای دموکراتیک، نمایندگان یا روسای جمهور را احزاب، یعنی مردم تعیین می‌کنند و به میدان رقابت می‌فرستند. در کشور ما عکس این است. یک جمع کوچک صلاحیت آنان را تصویب می‏کند، آنگاه مردم مکلف می‌شوند که برای ایشان تبلیغ کنند! من یک صدای تنها هستم، در حد خانه‌یی که در آن سکونت دارم. اما اختیار تفکر و تشخیص خودرا در دست دارم. با همین صدای تنها می‏گویم که این گونه انتخاب را درست نمیدانم و به هیچ یک از نامزدها رای نمی‌دهم. به رای هر فرد یا گروه احترام می‌گذارم. ضمنا یادآور می‌شوم که این بخت را نداشته‌ام که به هیچ حزب یا گروهی وابسته باشم، اما برای آنانکه به درستی در گروهی یا حزبی همکاری می‌کنند آرزوی توفیق دارم. همچنین برای کسانی که با اعتماد راستین در انتخابات اخیر ایران شرکت میکنند آرزوی خیر و صلاح می‌کنم. برای کشورم ایران، آرزوی آزادی و سربلندی و آرامش و نیکبختی دارم. جهان را از آفت جنگ و ترور و ظلم و شقاوت به‌دور می‌خواهم.

کلام ” تاگور” شاعر و فیلسوف هند را به یاد می‌آورم که گفت: ”به امید روزی که آفتاب صلح و تمدن، چون نخل زرینی از فراز بلندیهای مشرق‌زمین بردمد”


3 Responses to “سیمین طلایی ما”

  1. Xerxes says:

    سلام عبدالقادرخان!
    ببینید منم با خانم بهبهانی موافقم که چهار نامزد انتصابات از یک جنسند و همه از مهره های این نظام. اما حداقل این را می دانم که همه به یک میزان حرامزاده نیستند، منظور من این است که اگه ما می خواهیم حداقل وضع کشور از اینی که هست بدتر نشود باید کاری کنیم که احمدی نژاد دوباره سر کار نیاد. باشد که روزی برسد که مردم ایران نه احساس راحتی، که با احساسی بدور از ناراحتی و دربند بودن داشته باشند.
    ن نگویم که مرا از قفس آزاد کنید… قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید.

  2. Abdol-Qader Balouch says:

    پویا جان این لینک مطلب هست:
    http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=21398

  3. پویا says:

    عبدالقادر عزیز سلام.
    کاش لینک این مطلب را می نوشتی، البته اگر جایی در اینترنت خوانده ای.
    / پویا

Leave a Reply



VIDEO

************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** ************* ************ *********** *************

TAG CLOUD

Activate the Wp-cumulus plugin to see the flash tag clouds!

There is something about me..

    Activate the Flickrss plugin to see the image thumbnails!